#دیوراما
▫️هنگامی که درن در ۱۹۴۲ شروع به فیلم ساختن کرد آگاهی جامعی از جادو و اسرار داشت. دوستان و شرکای سابقش به علاقهی مادامالعمرش به جادو اشاره میکنند:«همیشه میشد ایدههایش در خصوص جادو و مراسم آئینی را حس کنی»؛ «فهم مایا از نقشش در جادو نقشی مقدس بود».
این علاقه به جادو و کاربرد آن نهایتا در تعهد درن به کاربرد وودو ظهور تام یافت. امری که با تجربهی بدوی شاقی طی دیدار از هائیتی در ۱۹۴۷ آغاز شد و متعاقبا در زندگی و اندیشه او مرکزیت یافت. با این همه، تمام فیلمهای کلیدی او پیش از آغاز وودو ساخته شده بودند و همه، علاقهای کموبیش متفاوت به جادو و رمز را نشان میدهند که از امری اخذ شده که با عنوان سنت جادویی غربی شناخته میشود.
نخستین مواجههی درن با فرد شاغل به جادو در ۱۹۳۹ بود، یعنی زمانی که به عنوان پژوهشگر و منشی برای نویسندهای به نام ویلیم سیبروک (۱۸۸۴- ۱۹۴۵) روی کتاب وی با عنوان افسونگری: نیروی آن در جهان امروزین (۱۹۴۰) کار میکرد، کتابی که دانشی گسترده از سنتهای افسونگری و جادویی به وی میداد. سیبروک کتبِ رمزیِ بازاری و عام مینوشت و پیش از آنکه در پاریس درگیر سوررئالیسم شود و برای گاهنامهی ژرژ باتای با نام اسناد (۱۹۲۹-۱۹۳۱) مقاله بنویسد با رمزورزان شناختهشدهای همچون آلایستر کرالی (۱۸۷۵-۱۹۴۷) کار کرده بود.
تجربهی همکاری درن و سیبروک به طرز غریبی پایان یافت. سیبروک تلاش ناموفقی داشت تا درن را وادار کند در خانهاش در مجموعهای مناسک جنسی سادومازوخیستی مشارکت کند که در پوشش آزمایشهای فراحسی مطرح شده بود. بعدتر وصفی به دست داد که چطور اینها حول استفاده از «گهواره ساحرهای» شکل گرفته بود، تمهیدی که قصد از آن این بود که نشئه و بصائری را سبب شود که درن بعدتر در فیلمی ناتمام به همین نام به آن ارجاع داد.
?بخشی از مقاله جودیت نوبل با عنوان«مایا درن زن جادویی به مثابهی فیلمساز»- ترجمه نیلوفر رحمانیان در شمارهی پنجم دیوراما