این روزها سرمایهگذاری در یک استارتاپ میتواند پتانسیل بازدهی بالایی را داشته باشد، اما این بخش بدون ریسک هم نیست. هیچ تضمینی وجود ندارد که یک شرکت تازه تاسیس بتواند در ادامه روی پاهای خود بایستد و اگر شکست بخورد، ممکن است هیچ منفعتی برای سرمایهگذاران نداشته باشد.
پیش از تبدیل شدن به یک سرمایهگذار فرشته ( سرمایهگذار استارتاپهای تازه تاسیس در ازای مالکیت بر بخشی از سهام آن شرکت)، استفاده از مدل سرمایهگذاری خطرپذیر یا سرمایهگذاری در یک استارت آپ از طریق پلتفرم تامین سرمایه جمعی، چند پرسش کلیدی وجود دارند که هر سرمایهگذاری باید آنها را از خود بپرسد.
میزان همکاری که همراه یک سرمایهگذاری ایجاد میشود به طور مستقیم به نوع آن مربوط است. برای نمونه فردی که از طریق مدل تامین سرمایه جمعی در یک استارتاپ سرمایهگذاری میکند، کمتر با تیمی که مسئول اداره استارتاپ است مواجه میشود. از سوی دیگر یک سرمایهگذار فرشته با سناریوی بسیار متفاوتی روبهرو است.
با توجه به اینکه در مدل سرمایهگذاری فرشته، به سرمایهگذار بخشی از سهام شرکت داده میشود، او این فرصت را دارد تا در روند تصمیمگیری و رهبری استارتاپ مشارکت داشته باشد. در مقابل سرمایهگذاری که از طریق تامین سرمایه جمعی در یک شرکت سرمایهگذاری میکند نیز بخشی از سهام آن استارتاپ را مالک میشود، اما آنها نمیتوانند در مقیاسی که یک سرمایهگذار فرشته در روند تصمیمگیری دخیل میشود، فعال باشند. در نهایت مهم است که بدانید زمانی که پول خود را در یک استارتاپ سرمایهگذاری میکنید به چه میزانی میخواهید درگیر فعالیت آن شوید؟
برای هر داستان موفقیت یکشبه، اگر نگوییم هزاران، صدها استارتاپ وجود دارند که رسیدن به سوددهی آنها سالها طول کشیده است. سرمایهگذاری یک بازی بلندمدت است، اما ضروری است که ایدهای نسبت به بازه زمانی نیز داشته باشید تا بتوانید آن را با انتظارات خود مقایسه کنید. در حالیکه شاید برخی از سرمایهگذاران مشکلی با صبر دهساله برای سوددهی یک استارتاپ نداشته باشند، ممکن است دیگران بخواهند ظرف پنج سال پول خود را پس بگیرند.
ارزیابی سابقه استارتاپ میتواند به شما در تعیین بازه تقریبی چشمانداز سرمایهگذاری شما کمک کند. یکی از روشهای قضاوت در مورد پتانسیل یک شرکت، نرخ سوخت سرمایه آن است. این سنجه به سادگی نشان میدهد که در هر ماه چه مقدار هزینه میشود. اگر یک استارتاپ هنوز در مراحل اولیه قرار دارد اما نرخ سوخت سرمایه آن بالا است، این ممکن است نشانهای باشد که سرمایهگذاران برای به سوددهی رسیدن این شرکت باید زمانی بیشتر را صبر کنند.
سرمایهگذاری های فرشته و خطرپذیر اغلب مایل هستند تا به کارآفرینان در رسیدن به موفقیت کمک کنند، اما بخشی از طلب و شوق آنها نیز وابسته به سود است. تحلیل پتانسیل نرخ بازده سرمایه مربوط به یک استارتاپ خاص یکی از بایدها برای سرمایهگذارانی است که تمرکز خود را بر به حداکثر رساندن درآمدها معطوف ساختهاند. این بار نیز بازدهی وابسته به نوع سرمایهگذاری است.
برای یک سرمایهگذار فرشته، پیشبینی بازده سالانه ۳۰ تا ۴۰ درصدی امری عادی است. از سوی دیگر سرمایهگذاران خطرپذیر با فرض پذیرفتن ریسک بالاتری سرمایهگذاری میکنند که این به معنای انتظار از بازده بیشتر است. تامین سرمایه جمعی نیز یک استراتژی سرمایهگذاری با ریسک است و به دلیل اینکه هنوز مدلی جدید محسوب میشود، تعیین مقدار کمتر متوسط بازدهی دشوار است.
زمانی که بازدهی را تخمین میزنید مراقب باشید که از هزینههای مربوط به سرمایهگذاری غافل نشوید. برای نمونه ممکن است هزینههای مدیریتی سالانه مربوط به سرمایهگذاری خطرپذیر وجود داشته باشند. مدل تامین سرمایه جمعی نیز هزینههایی را برای سرمایهگذاران به دلیل استفاده از خدمات درپی خواهد داشت. هرچه مقدار هزینههای مربوط به یک سرمایهگذاری بیشتر شود، بازدهی نیز بیشتر کاسته میشود.
متنوعسازی یکی از محکهای اصلی هر سرمایهگذاری قابلاطمینان است و هدف شماره یک آن است تا بدون کاهش دادن بازدهی، ریسکها را به حداقل کاهش داد. زمانی که سرمایهگذاری در یک استارتاپ را بررسی میکنید، باید آگاه باشید که این امر چگونه میتواند بر مجموع ترکیب دارایی و سطح ریسک موثر باشد. اگرچه یافتن توازن درست میتواند گول زننده باشد.
در سهام، تمایزهای روشنی میان کلاسهای دارایی وجود دارند که کمک میکنند تا ریسک را پخش کنید. استارتاپ ها نیازمند نوع متفاوتی از تفکر هستند چراکه نوعی پیشنهاد برد یا باخت کامل هستند. بهعنوان یک قانون کلی، هرچه سرمایهگذار پول خود را در استارت آپهای بیشتری وارد کند، شانس نیل به هدف بازدهی او نیز افزایش مییابد. در همین زمان، اگر سرمایهگذاری خود را نیز بیش از حد در میان استارتاپها پخش کنید و هیچ یک از آنها موفق نشوند، ممکن است نتیجه معکوس بگیرید.
در اختیار داشتن یک استراتژی خروج مشخص یکی از پیشنیازهای هر سرمایهگذاری است، اما اهمیت این موضوع در استارتاپها دوچندان است. سرمایهگذاران باید به روشنی بدانند که چه زمانی و چگونه قادر خواهند بود تا سرمایهگذاری اولیه خود را همراه با سود آن خارج کنند. برای نمونه، یک سرمایهگذار فرشته باید بداند که در چه نقطهای قادر خواهد بود تا سهام خود در شرکت را بفروشد. به همین دلیل است که ضرورت دارد تا از بازه زمانی مشارکت خود اطلاع داشته باشید تا اطمینان حاصل کنید کی میتوانید در زمانی که راحتتر هستید، خارج شوید.
منبع : Investopedia