فاطمه کاظمی
فاطمه کاظمی
خواندن ۲ دقیقه·۶ سال پیش

روی دیگر سکه تعدیل نیرو

این روزها به عنوان مشاور منابع‌انسانی در سازمانی مشغول هستم، حدود دو ماه کل سازمان رو بررسی کردیم و ابعاد و جنبه‌های مختلف بهینه کردن عملکرد سازمان، خصوصا بعد منابع انسانی مورد توجه قرار گرفت.

یک ماهی روی تک‌تک آدمها، وظایف‌شان، وضعیت خانوادگی‌شان، طبعات ماندن و رفتن‌شان (هم از نظر موفقیت آینده آن‌ها و هم از نظر پیشرفت سازمان) تحلیل و بررسی شد.

روزهای خیلی خاصی بود؛ با آدم‌ها غذا می‌خوردم، می‌خندیدم، راجع به رنگ لباس و هوای بهاری گپ می‌زدم و تو برنامه‌هام تاثیر رفتن‌شون از سازمان رو بررسی می‌کردم؛ گاهی که احساساتم به منطقم غلبه می‌کرد خودم خاینی بالفطره می‌یافتم و وقتی منطقم حکم‌فرما بود؛ ناجی افسانه‌ای سازمانی می‌شدم که اگر بهینه نمی‌شد، در آینده نه چندان دور محکوم به تعطیلی بود و از این بابت به خودم می‌بالیدم.

بعد از کلی بالا و پایین و استراتژی و محاسبه، وارد فاز اجرا شدیم! و من "مامور بدرقه" بودم! از پیچیدگی‌های این خداحافظی‌ها بگذریم که هر کدام‌شان کیسی است و درس‌آموخته‌هایی دارد و به تنهایی داستان مفصل آموزنده‌ای (قصد دارم چندتایشان را به صورت موردی بنویسم).

در نهایت وقتی اوضاع آرام شد و رفتنی‌ها رفتند، به این اندیشیدم که چقدر کتاب و مقاله و مطالعه مورد در باب "تعدیل نیرو" طی این دو ماه از نظرم گذشت اما جای یک چیز در تمام این نوشته‌ها خالی بود!

در بحث تعدیل نیرو هم، مدیران سازمان و تصمیم‌گیران اگر بیشتر از همکاران تعدیل شده دچار سختی نشوند، سختی شان کمتر هم نیست.

شرایط پیچیده کسب‌وکار و ... از یک طرف، از دست دادن آدم‌هایی که با سختی به‌دست آوردی، آموزش دادی و حالا چم و خم کار رو بلدن و تازه؛ باهاشون رابطه عاطفی هم برقرار کردی، از طرف دیگر فشار روانی مدیران و تصمیم‌گیران رو بالا می‌برد.

در این شرایط مدیران ممکنه تصمیم رو به تعویق بیاندازند، دچار عذاب وجدان بشن، استرس زیادی رو به دوش بکشند و ...

در مجموع باید بگم، تعدیل نیرو، اونم در شرایط فعلی کشور خیلی سخت و دردناک است، هم برای همکاران سازمان و هم برای مدیران. کاش گاهی هم خودمونو جای مدیران بذاریم و سختی‌های کوچک‌سازی از منظر آن‌ها رو بررسی کنیم.

تعدیل
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید