فرد موفق و خوشبختی میگفت:« تنها دلیل اینکه من به این مرتبه از جایگاه اجتماعی، ثروت و اعتبار رسیده.ام مادرم است.
سال ها پیش، حدودا در ۱۴ سالگیام پدرم، من و مادر و خواهرم را ترک کرد. از آن پس شرایط سختی بر زندگی ما حاکم شد.
مادرم سرپرستی یک نوجوان ۱۴ ساله و یک نوزاد ۲ ساله را بر عهده داشت. اما من میتوانم به یقین بگویم حتی در سخت ترین لحظات زندگی اش، این زن یک شخص خوشبخت بود؛ چرا که خودش این باور را در خود ایجاد کرده بود و سپس به من و خواهرم انتقال داد.
مادرم روش سادهای داشت هر موقع هیجان زده میشدم یا به فکر آینده میافتادم و خودرا با اشخاص موفق مقایسه میکردم..
با همان ظاهر خسته ولی روح و ذهن پخته و امیدوارش از فرصت استفاده میکرد و برای ما توضیح میداد که ما هم توانمندیم و روزی ماهم ثروتمند و خوشبخت خواهیم شد..
مادر من آنقدر برای ما سخن های بی آلایش در باب اینکه چقدر ما قادریم و چقدر باید به آینده امیدوار باشیم گفت بود که ذهن من به یقین رسیده بود بنده شخص خوشبختی هستم.
به همین دلیل من در سخت ترین مراحل زندگیام هنگام بی خانمانی و روز های شلوغ و پرکارم نیز اطمینان کامل داشتم به اینکه خوشبخت هستم و خوشبخت تر نیز خواهم شد.»
به یقین خوشبختی در تملک لحظه های جاری زندگی ماست و پدیده ایست که باید آنرا در هر دقیقه از زمان عمرمان بیابیم.
پدر من مرتب میگوید:« گرفتاری و سختی همیشه هست یکی را که حل کنی دیر یا زود دومی هم میآید پس در حین همین گرفتاری ها, ( تحصیل، ازدواج، کار و...) سعی کن از زندگیات لذت ببری.»