چطور یک عکس نوشت بنویسیم؟ این روزها نوشتن براساس عکس (عکسنوشت) در دنیای مجازی باب شده است. در این مطلب میکوشیم به دو سوال جواب دهیم...
معرفی لکلکبوک: رسانهی دنیای کتاب در این مطلب سعی میکنم مختصر و مفید به فعالیتهای سایت ادبی لکلکبوک که افتخار دارم جزوی از تیمشان باشم، بپردازم.لکلکبوک یک پروژهی ادبی…
صدایی که صدایی نیست با این صدایی که صدایی نیست، ناخوش است حتی، میخواندم و میخوانم. قبلترها اگر برای خودم و در خلوت یا مسیرهای دانشگاه، حالا برای بچهها، برا…
مثل من با من و حتی مثل تن با من همیشه انتظارش را میکشیدم تا بدانم کی و کجا آنِ من میشوی و روحم خودش را به صدای تو میآویزد. سالها بود که از فروغی گذشته بودم و از فرخزا…
اسماعیل، اسماعیل! اسماعیل، اسماعیل همهاش تقصیر توست که هوای پیدا کردنت را در سرم انداختی تا در اولین روز زمستان نودوهفت راهم را بکشم و بروم جایی که همیشه از…
مریم در مریم دویده کلیسای وانک اصفهان آنجا ایستاده بودیم. دستانت سرد بودند و دستان من گرم و چشمانت خیس بودند و چ...
گودی ترقوهاش لانهات نیست از خانهی وارطان بیرون میزنید و بیهدف پیش میروید. دیوار چهارم را در مسیر نشانت میدهد. تماشاخانهی کوچکی که تا امروز فقط اسمش را شنیده بودی. توقف میکنید. تیرگی راهرو را نگاه میکنی و یاد تیرگی ر...
عریان درازکشیده بر کف خیابان از داخل داشت چنگم میزد و میشناختمش. نمیرسیدم بخونم یا خوندنم خالی از لذت بود؛ چند صفحهی کم وسط تموم شلوغیا. دو شب پیش گفتم باشه باشه آروم بگیر، صبر کن الان به دادت میرسم« وحشی ناتمام م...