همه ما همیشه در تلاش برای پیشرفت و دستیابی به اهداف و چشماندازهایی هستیم که پیش از آن برای خود ترسیم کردهایم. اما چرا بسیاری از این اهداف پس از مدتی، دستنیافتنی به نظر میرسند؟ چرا گاهی حس میکنیم که بین ما و هدفهایی که ترسیم کردهایم، فاصله بسیار است؟ گرچه پاسخ به این موضوع نیازمند بررسی دقیق رفتار و حالات هر فرد است و پیچیدن یک نسخه واحد برای همه افراد شاید چندان منطقی نباشد، اما برخی رفتارها و حالات مشترک میان افراد مختلف وجود دارد که تامل بیشتر در این رفتارها میتواند برخی از ابعاد موضوع را برای ما روشن سازد. نداشتن جرات لازم برای تغییر حالات و شرایط و رفتارها از جمله این رفتارها است که میتواند یک مانع اصلی در برابر پیشرفت باشد. در واقع، چنین میتوان بیان کرد که بسیاری اوقات، این خود ما و حالات روحی و رفتارهای ما است که مانعی در برابر پیشرفت ما به وجود آورده و لذا برای دستیابی به اهداف مدنظر، باید تغییری در خود ایجاد کنیم. اما بسیاری از ما جرات انجام این تغییرات را نداریم، چرا که با روندهای معمول، اخلاق و عادات فعلی خود خو گرفتهایم و هر گونه تغییر در این هر کدام از این جنبهها، نیازمند انگیزه بالا و پذیرش ریسک ناشی از آن است. در هر صورت، روندها و اخلاق فعلی در ذهن ما حک شده و هر گونه تغییر میتواند ما را به مسیری پیش ببرد که چندان آشنا نسیت و این عدم آشنایی یعنی ریسک مواجه با عواقب ناشی از آن. به عنوان مثال، برای مهندسان عمران داشتن پروانه اشتغال نظام مهندسی یک مزیت عمده محسوب میشود اما فردی را درنظر بگیرید که پنج مرتبه در آزمون مربوطه شرکت کرده اما موفق به کسب حدنصاب قبولی نشده؛ در چنین شرایطی قطعا تغییردادن شرایط و عادات ضروری بوده و باید به دنبال راههای موثرتری برای آمادگی جهت شرکت در چنین آزمونی بود. یا کسی که یک کسبوکار جدید راهاندازی کرده اما مدت بسیاری است که نتوانسته به بهرهوری لازم دست یابد و راههای مختلفی را هم امتحان کرده، اما نتیجه مطلوب حاصل نشده! قطعا در چنین شرایطی باید بررسی عمیقی در احوال، عادتها و روشها صورت گیرد و بر مبنای اطلاعات بدستآمده، تغییرات لازم برای کسب موفقیت را انجام دهیم. البته همانطور که عنوان شد، عموما" انجام چنین تغییراتی بسیار دشوار است و نیازمند پذیرش ریسک عواقب احتمالی، اما آنچه مسلم است پیشرفت کردن بدون پذیرفتن چنین ریسکی محقق نمیشود. به همین علت است تعداد افرادی که میتوانند پیشرفتهای شگرفی داشته باشند، بسیار محدود است چرا که عموم افراد تاب چنین ریسکهایی را ندارند. نکته قابل توجه این است که هیچ زمان نمیتوان همان نسخه افراد موفق را در زندگی خود پیاده کنیم، بلکه باید به دنبال یافتن نسخه مخصوص زندگی خودمان باشیم و البته لازمه آن، جرات برای تغییردادن شرایط نادرست است؛ از جنس همان جرات و تغییری که مولوی، شاعر بلندآوازه ایرانی پس از ملاقات شمس بدان نایل شد و نتیجه آن چنان شد که ما امروز میبینیم. شاید اگر چنان تغییر و تحولی در احوال مولوی صورت نمیگرفت، امروز اصلا نامی از ایشان نبود.