ویرگول
ورودثبت نام
Fatemeh
Fatemeh
خواندن ۴ دقیقه·۱ ماه پیش

یک آتئیستِ خداپرست! (۳)

پست های پیشین این موضوع👇

یک آتئیست خداپرست ۱


یک آتئیست خداپرست ۲




خلاصه ی دو قسمت قبل:

دیدیم که تلاش های مردم در این جهان هیچ نتیجه ای در رابطه با آرامش و خوشحالی نداره !

یعنی تمام دنیا برای چیزی می جنگند که به هیچ عنوان قرار نیست رضایت مردم رو از زندگی هاشون بیشتر بکند .

(توضیح (چرا) این جمله در قسمت دو هست)

خب حالا یعنی چی ؟ پس ما هر کاری هم کنیم ، هر تلاشی هم کنیم قرار نیست رضایتمندی رو از دنیا بیشتر کنه یا حتی رضایت آیندگان رو ،

یعنی زندگی های آینده هم همچنان درگیر طمع ، بدبختی ، سختی ، جنگ و بسیاری چیز های دیگر است ، همونطور که در گذشته هیچ کدام از این ها از بین نرفته در آینده هم قرار نیست از بین بره !

یک توصیف دقیق از مسیر پیش رویمان !
یک توصیف دقیق از مسیر پیش رویمان !


حالا چند سوال پیش می‌آید،

یعنی فاطمه تو الان می خوای بگی دنیا پوچه؟

پس چرا با وجود این باور پوچی در مردم ، هنوز هم آدم ها تلاش می کنند برای رسیدن به یک جایگاه ؟

یعنی همه ی مردم دنیا اشتباه میکنند؟ نه!

خب برای جواب به این سوال ها باید بگوییم دنیا پوچ است ولی انسان نه!

دنیا و تفکرات دنیایی ما قرار نیست تاثیری روی ما بگذارند ولی درون ما هر تغییری می تواند نتیجه بخش باشد .

یعنی چه؟

مشکل همه ی ما اینجا است که برای تغییر ذهن خودمان دنیای اطرافمان را تغییر می‌دهیم، برای رضایتمان ، خوشحالمان، آرامش ، اراده مان و...

هر چه کردی مال توست !
هر چه کردی مال توست !


دقیقا به همین صورت این مسئله را ما مشاهده کردیم. کی و کجا؟

چند مثال می زنم :

  1. یک فرد دانشجو بر یک مسئله ی ریاضی تفکر می‌کند، یک هفته و ساعت های طولانی و پی در پی برای حل مسئله تلاش می‌کند. و سرانجام اثبات می‌شود.

این درحالیست که یک قرن پیش مسئله توسط یک دانشمند بزرگ اثبات شده بود .

حالا یک نفر مثل منی که کلا دنبال نابود کردن انگیزه طرف مقابل است :) می گوید : خب که چی ؟ این چه کار بیخودی بود که کردی ، اصلا حالا حل آن مسئله چه اهمیتی دارد ؟ وقتی قبلا اثبات شده بود!!

خدایی هم راست می گویم نه؟؟😄

ولی ما یک چیزی را در نظر نگرفتیم .

ابتدا من و شما داشتیم به یک چیز فکر می کردیم.

و آن نتیجه بود! یک نتیجه ی بی اهمیت

ولی چیزی که به آن توجه نکردیم ، خود فرد بود .

او که شروع کرد به حل کردن مسئله ، با او یک ساعت بعد از شروع حل مسئله و با او که مسئله را تمام کرد دیگر یکی نبود.

حالا او علاوه بر بالا رفتن رفتن صبرش بعد از یک شبانه روز یک ذهن باز تر و علم یک مسئله ی جدید را داشت. و مهارت بالا رفته بود .

دوباره ریاضی :)
دوباره ریاضی :)


۲. استاد روانشناسی برای یک کارآموز روانشناسی یک مراجعه کننده فرضی پر از مشکلات مختلف را طرح می کند و به او می گوید برای حل مشکلات این فرد یک روند درمانی مناسب طرح کن .

کارآموز با تلاش بسیار برای این مسئله طرح می‌ریزد. حالا دوباره من ناامید کننده به او می گویم : خب که چی! حالا چی شد مگه ؟؟؟ الان طرح ریختی برای کسی که اصلا وجود خارجی نداره؟ چه کار الکی ای کردی😮‍💨

دوباره چیزی که من می‌بینم: نتیجه

چیزی که مهم است : او رشد کرده بود و ذهنش تقویت شده بود . (نتیجه ی درونی و مسیر)


زندگی هم همینطور است ! یک مسیر پوچ برای بالا رفتن و رشد شخصیتی .

تمام اهداف ما انگیزه هستند برای رشد خود .

حالا ممکن یک نفر هوش کمتری داشته باشد ،

دیگری حافظه ی بالایی داشته باشد ،

یکی در کالیفرنیا زندگی کند

یکی در فلسطین!

یکی ثروتمند باشد ، یکی فقیر!

درست است ! قطعا این افراد اهداف یکسانی را انتخاب نمی کنند . نباید هم کنند .

ولی چیزی که در همه ی این ها مشترک است ، میل تغییر و کمال دوستی این افراد است ، که این کمال دوستی می تواند در بعضی مسائل برای افراد مختلف متفاوت باشد .

حتی اگر انسان با طی مسیر به آن هدف پی ریزی شده نرسد ، دیگر اهمیتی ندارد ، اهدافی که در این دنیا انتخاب می‌شوند و تغییراتی که توسط آنها در محیط ایجاد می‌شود پوچ هستند! ولی تغییرات درون افراد نه!

و در آخر

چند روز پیش یکی از آشنایان که در کاری شکست خورده بود با من دردودل می‌کرد.

او به من گفت دنیا خیلی ناعادلانه است!

اگر فلان مشکل و فلان مشکل و فلان مشکل در روبه روی من سبز نمیشدند من می توانستم موفق شوم!

حق با او بود مشکلاتش آنقدر بزرگ بود که حتی با تلاش زیاد هم نتواند پیروز شود ،

ولی من به او گفتم: اگر مشکلات نبود اویی که پیروز میشد تویی که امروز هستی نبودی !

او یک فرد دیگر است و تو یک فرد دیگری.

آری ما توسط گذشته ، سختی ها و مسیر طی شده خلق شده ایم نه توسط نتیجه !

پایان 🙂


دنیاپوچ گراییخدانتیجهمسیر زندگی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید