پول پشت ترسه، این جمله رو یکی از دوستان بازاریم زمانی که میخواستم کسبوکار خودمو راه بندازم بهم گفت.
شروع هر مسیر جدید مشکلات خاص خودشو داره، مشکلاتی که شاید تا حالا تجربهاش نکردی و دردهایی که تا حالا نچشیدی، آدمها ترجیح میدن با دردها و مشکلات آشنا درگیر باشن تا اینکه خودشونو با چالشهای جدید مواجه کنند، یعنی یک جورایی میشه گفت ترس از تغییر و یا شروع راههای جدید یک واکنش غریزیه.
یادم میاد که وقتی اولین بار میخواستم از خبرگزاری جمهوری اسلامی بزنم بیرون فکر میکردم که به ته دنیا رسیدم و برام تجربه دردناکی بود، اما به تدریج ترک کردن محیطهایی که به رشد من کمک نمیکردن برام عادیتر شد.
بعد از حدود یک دهه کاردر حوزه رسانه، روابطعمومی، تبلیغات و مشاوره حس کردم که زمان استقلال من فرارسیده. اما یک ترس از شکست، انگیزههام برای راهاندازی کسبوکار خودمو توی قلبم میکشت.
سیستم کارمندی وحقوقبگیری در کنارمزایا و امنیت شغلی که بهت میده، خلاقیت، توانایی ریسک کردن، آرزوها و نبوغ رو توی آدم میکشه. برای همین ابتدا تلاش کردم برای کم کردن ترس هام، زیرساختهای لازم و برای شروع کارم همزمان با کار کردن در یک اداره دولتی ادامه بدم.
بعد از گرفتن مجوزهای لازم و آپدیتکردن تواناییهایی که قرار بود برام پولساز بشن، ترسهامو گذاشتم پشت سرم، از کارمندی استعفا دادم و کارخودم رو شروع کردم.
حالا من بعد از گذشت یکسال از کار جدیدم بهت میگم، دوست من، پول و موفقیت پشت ترسهای توست. از ترسهات بگذر و موفقیت رو در آغوش بگیر.