ویرگول
ورودثبت نام
فراز فروغی
فراز فروغی
خواندن ۱۸ دقیقه·۳ سال پیش

اطلاعات کامل کشور انگلستان برای تحصیل و زندگی

کشور انگلستان در همسایگی اسکاتلند، ولز و ایرلند شمالی بزرگترین کشور جزیره یا همان بریتانیای کبیر است و در اغلب اوقات و طبق عادت، با کل بریتانیا یا UKاشتباه گرفته می‌شود. سرزمینی در اقیانوس اطلس، با بیشمار رودخانه‌ و زمین‌‌های حاصلخیز و صنایع سنگین و سبک و کشاورزی قدرتمند و یکی از نخستین کشورها که به شکلی تمام و کمال انقلاب صنعتی را تجربه کرده است.

سرزمینی کوچک، با تأثیرات بزرگ و حضوری پررنگ در اتفاقات و کشمکش‌های تاریخی، فرهنگی و سیاسی جهان مثل جنگ جهانی دوم یا شکست ارتش ناپلئون و یا تعدیل قدرت امپراتوری اسپانیا. در این مطلب سعی می‌کنیم از جغرافیا و آب و هوا و تقسیمات نقشه انگلیس، تا تاریخ و اوضاع و احوال اقتصادی سرزمین کهن آنگلوساکسون‌ها، مطالبی را ارائه کنیم.

انگلیس
انگلیس

نقشه انگلیس

با نگاهی سطحی به نقشه انگلیس، می‌توان براحتی تخمین زد که مساحت این کشور، حدود دو سوم جزیرهٔ بریتانیای کبیر را در بر گرفته است. کشور انگلستان از شمال به اسکاتلند و از غرب به ولز می‌رسد و در کرانهٔ جنوبی با ۳۴ کیلومتر مرز آبی با فرانسه، نزدیکترین فاصلهٔ جزیره را به قاره اروپا دارد.

سه بندر معروف کشور انگلستان یعنی لندن، لیورپول و نیوکاسل، به ترتیب در کرانهٔ رودخانه‌های تِمز و مرسی و تاین قرار دارند و رودخانهٔ سِوِرن با ۳۵۰ کیلومتر طول، بلندترین شریان آبی در نقشه انگلیس و بریتانیای کبیر است. کشور انگلستان علاوه بر رودخانه‌های متعدد، سرزمین دریاچه‌های فراوان است که بزرگترین آنها دریاچهٔ ویندرمر نام دارد. غیر از مناظر زیبا در کرانهٔ رودها و دریاچه‌ها، انگلستان کشور تپه‌های کم ارتفاع در میانه و کوهستان‌های مرتفع در مناطق شمالی و غربی است.

نقشه انگلیس
نقشه انگلیس


جغرافیای طبیعی انگلیس

در شمال نقشه انگلیس و جایی در مرز اسکاتلند، بلندترین مناطق سرسبز بریتانیا قرار گرفته‌اند و از نظر زمین‌شناسی، ستون فقرات این سرزمین سرسبز محسوب می‌شوند. در اطلس‌های قدیمی به عنوان سلسله کوههای پناین Pennines می‌شناسند. این کوه‌ها علاوه بر مرتفع‌ترین، قدیمی‌ترین کوهستان‌های این سرزمین هم هستند و اینطور که پیداست، قدمتشان به دوران زمین شناسی پالئوزوئیک در ۳۰۰ میلیون سال قبل برمی‌گردد.

کوههایی از سنگ‌ آهک و ماسه‌ سنگ که بخش عمده‌ای از بافت پارک‌های حفاظت‌شده یورک‌شایر دِیلز و پیک دیستریکت و مناظر دیدنی کشور انگلستان را بوجود آورده‌اند. از آنطرف هم جایی در مناطق جنوبی و مرکزی نقشه انگلیس، سرزمین‌های پست یا English Lowlands را داریم که تعدادی از ارکان حیات وحش این کشور را در بر گرفته و تپه‌های معروف کاتسوالد هیلز و چیلتِرن هیلز و صخره‌های سفیدرنگ دُوِر را در خود جای داده است.

کشور انگلستان از ۳۲۰۰ کیلومتر مرز ساحلی برخوردار است، با اسکاتلند ۹۶ و با ولز ۲۵۷ کیلومتر مرز مشترک دارد و از جمله کشورهاییست که باید بیش از سایرین، نگران تغییرات اقلیمی و بالا آمدن سطح آب دریاها و اقیانوس‌ها باشد. معادن و ذخایر غنی آهن، روی، پتاس، سیلیس، قلع، سرب و ذغالسنگ و از آن طرف میادین عظیم صید ماهی و زمین‌های وسیع زراعی در سرتاسر نقشه انگلیس پراکنده شده‌ و سهم قابل توجهی در به حرکت درآوردن چرخ‌های اقتصاد کشور دارند.

جغرافیای شهری نقشه انگلیس

بخش‌ها و تقسیمات مختلف نقشه انگلیس تا حدودی پیچیده و گیج کننده هستند. مناطق این کشور به چهار سطح و زیرمجموعهٔ بالا به پایین تفکیک می‌شوند و هرکدام توسط نهادهای مربوطه و دولت‌های محلی با شرح وظایف و اختیارات مشخص اداره می‌گردند. در بالاترین سطح از این سطوح چهارگانه، نقشه انگلیس به ۹ ناحیهٔ مختلف تقسیم شده که عبارتند از: شمال شرق، شمال غرب، یورکشایر و هامبر، میدلند شرقی، میدلند غربی، شرق، جنوب شرق، جنوب غرب و لندن. از ۱۹۹۴ در راستای ساماندهی و سیاست‌گذاری‌ برای هر کدام از این تقسیمات نه‌گانه، سازمان جداگانه‌ای تخصیص داده شد تا اینکه در ۲۰۱۱ این مدل تغییر کرد و مسئولیت‌های قبلی به نهادهایی مثل شورای مقامات محلی منتقل شد.

پایین‌تر از تقسیمات ۹ گانه، نقشه انگلیس به ۴۸ شهرستان یا ایالت تشریفاتی تفکیک می‌شود که بیشتر کاربرد تاریخی و جغرافیایی دارند تا اینکه به عنوان تقسیمات سیاسی به کار بروند. قدمت بسیاری از این مناطق به قرون وسطی برمی‌گردد و به صورت تاریخی، هر کدام از آنها توسط دو مقام تشریفاتی با عنوان لُرد لوتِنِنت و کلانتر اعظم که به نوعی نمایندهٔ خاندان سلطنتی هستند اداره می‌شود. بعد از ایالات یا به عبارت دقیق‌تر کنت‌نشین‌های تشریفاتی بالا، نقشه انگلیس را به ۸۳ بخش کلانشهری و غیرکلانشهری تقسیم می‌کنند که هرکدام از یک یا چند ناحیه مختلف تشکیل شد‌ه‌اند.

این ۸۳ بخش، تقسیمات رسمی و اداری هستند و هر کدام توسط بخش‌داری‌های محلی خود اداره می‌شوند. نوع دیگری از تقسیمات سیاسی کشور، نقشه انگلیس را به ۶ کنت‌نشین یا ایالت کلانشهری و ۲۷ ایالت غیرکلانشهری تقسیم می‌کنند و همانطور که از اسمشان پیداست، میزان جمعیت مناطق را مبنای این تقسیم‌بندی در نظر گرفته‌اند. یکی از نواحی، ناحیه کلانشهری لندن یا لندن بزرگ Greater London است که ساز و کار خودش را دارد و به تنهایی توسط ۳۲ بخش‌داری مختلف اداره می‌شود.

تنوع نژادی و بافت جمعیت انگلیس

انگلستان با ۵۶ میلیون بیست و یکمین کشور پرجمعیت جهان است و با در بر گرفتن ۸۴ درصد جمعیت جزیره، پرجمعیت‌ترین کشور بریتانیای کبیر محسوب می‌شود. اهالی انگلیس را اصطلاحاً به عنوان مردمان بریتیش می‌شناسند و برخی از مطالعات ژنتیکی چیزی در حدود ۷۵ تا ۹۵ درصد آنها را، از نژاد نخستین ساکنین شبه جزیرهٔ ایبری، یعنی اسپانیا و پرتغال امروزی و ۵ درصدشان را از تبار آنگلوساکسون‌ها و بخشی قابل توجهی را دارای ریشهٔ اسکاندیناویایی می‌داند.

عدهٔ دیگری از متخصصان ژنتیک بر این باورند که تبار نیمی از اهالی انگلستان، به مردمان ژرمانیک یا همان نژاد آلمانی برمی‌گردد و باقی آنها را بریتونیک‌ها، آنگلوساکسون‌ها، رُمن‌ها، وایکینگ‌ها، گالیک‌ها و نُرمن‌ها تشکیل داده‌اند. امروزه عدهٔ زیادی از مردمان انگلیسی‌تبار، در نقاط دیگری از جهان مثل آمریکا و کانادا و استرالیا و نیوزلند و آفریقای جنوبی زندگی می‌کنند و در دههٔ ۹۰ میلادی، جمعیت زیادی از آنها به اسپانیا مهاجرت کرده‌اند.

بر اساس مطالعات تاریخی، جمعیت کشور انگلستان در ۱۰۸۶ در حدود ۲ میلیون نفر بوده و حدود ۱۰ درصد آنها در مناطق شهری زندگی می‌کرده‌اند. این جمعیت در ۱۸۰۱ به ۸ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر می‌رسد و دقیقاً یک قرن بعد در ۱۹۰۱ مرز ۳۰ میلیون نفر را رد می‌کند. در این زمان کشور انگلستان و خصوصا ناحیهٔ جنوب شرقی کشور، اوضاع و احوال اقتصادی بسیار خوبی داشت و مهاجران زیادی را از داخل و خارج جزیره به سمت خود سرازیر کرد که عدهٔ بسیاری از آنها را مهاجران ایرلندی تشکیل می‌دادند.

در آن روزگار چیزی در حدود ۸۷ درصد جمعیت انگلیس را مهاجران اروپایی تشکیل می‌دادند تا اینکه به تدریج و در سال‌های دههٔ ۱۹۵۰ جمعیت زیادی از سمت مستعمرات انگلیس از سراسر جهان به این کشور سرازیر شدند. مردمانی که تبار بیشتر آنها به هند و پاکستان و بنگلادش برمی‌گشت و امروزه در حدود ۶ درصد جمعیت کشور را تشکیل می‌دهند. ۰/۷ درصد از مردم انگلیس را چینی‌ها، نزدیک به ۳ درصد را سیاهان آفریقا و کارائیب تشکیل داده و طبق سرشماری انجام گرفته از مدارس ابتدایی کشور در سال ۲۰۰۷، قریب به ۲۲ درصد از دانش‌آموزان انگلیسی را، کودکانی از سایر اقوام و نژادها تشکیل می‌داده‌اند. عددی که تنها ۴ سال بعد در ۲۰۱۱ به ۲۶ درصد رسید و رشد مهاجرت به این سرزمین توسعه یافته را اثبات می‌کرد.

یکی دیگر از نژادها و اقلیت‌های ساکن در انگلیس، نژادی موسوم به مردمان کُرنیش Cornish هستند که جزو اقلیت‌های بومی جزیره محسوب می‌شوند و توسط دولت انگلیس، به عنوان یکی از اقلیت‌های مهم جزیره به رسمیت شناخته شده و تحت محافظت قرار گرفته‌اند. به نظر می‌رسد که کرنیش‌ها، مردمانی در ناحیهٔ Cornwall‌ بوده و در جنوب جزیره ساکن بوده‌اند و ریشهٔ آنها به بریتون‌های کهن و مردمانی پیش از تسلط امپراتوری روم به اروپا برمی‌گردد. با یک نگاه کلی، بافت جمعیت انگلیس به شکل زیر قابل تفکیک است:

● انگلیسی ۴۶ میلیون و ۹۰۰ هزارنفر

● لهستانی ۵۲۹ هزارنفر

● پنجابی ۲۷۲ هزارنفر

● اردو ۲۶۶ هزار نفر

● بنگالی ۲۱۶ هزارنفر

● گُجراتی ۲۱۲ هزارنفر

● عرب ۱۵۲ هزار نفر

● فرانسوی ۱۴۵ هزار نفر

● پرتغالی ۱۳۱ هزارنفر

● ولزی ۸ هزار نفر

● کُرنیش ۶۰۰ نفر

طبیعت و حیات وحش کشور انگلستان

در سرتاسر نقشه انگلیس و با وجود وسعت نه چندان بزرگ این سرزمین (۱۳۰ هزار و ۲۷۹ کیلومتر مربع) گونه‌های جانوری متنوعی پراکنده شده و با جدیت و مقررات سفت و سخت، تحت محافظت نهادهای قانونی و محیط زیستی قرار دارند. ذخایر طبیعی ملی کشور تحت نظارت سازمانی به اسم نچرال انگلند قرار دارند که به عنوان زیرمجموعه‌های سازمان محیط زیست انگلیس فعالیت می‌کند و از اختیارات وسیعی در محافظت از طبیعت گیاهی و جانوری و سلامت خاک کشور برخوردار است.

سازمان‌های ریز و درشت دیگر هم مثل The Wildlife Trusts و National Trust و انجمن سلطنتی محافظت از پرندگان در هماهنگی با وزارت محیط زیست، غذا و امور روستایی، سهمی در محافظت از حیات وحش انگستان ایفا می‌کنند. روی هم رفته ۹۳۹ کیلومتر مربع از خاک انگلستان جزو منابع طبیعی ملی شناخته می‌شوند و تعدادی از نادرترین گونه‌های حیاتی گیاهی و جانوری اروپا و جهان را در بر گرفته‌اند.

تنوع خیره‌کننده‌ای از پرندگان مثل انواع غاز، قو، مرغابی‌، باقرقره و کبک و قرقاول، بیشمار گونه از پرندگان دریایی و شکاری و پستاندارانی مثل انواع جوندگان و خارپشتان و خفاشان کمیاب، گوزن‌ها، موس‌ها، خرس‌ها و گربه‌سانان نادر و آبزیان و دوزیستانی که حتی نام بردن از طبقه‌بندی و تیره‌ٔ آنها از حوصلهٔ مطلب خارج است.

آب و هوای کشور انگلستان

در دسته‌بندی‌های مرسوم هواشناسی، آب و هوای انگلستان به عنوان معتدل دریایی یا معتدل اقیانوسی شناخته می‌شود. در این مدل از آب و هوا، زمستان‌ها به ندرت به زیر صفر درجه می‌رسند و تابستان‌ها، نهایتاً تا ۳۲ درجهٔ سانتی‌گراد گرم می‌شوند. آب و هوای انگلستان در اکثر مواقع رطوبت بالایی دارد و چندان به مذاق دوستداران روزهای آفتابی و آب و هوای گرم خوش نمی‌آید. ژانویه و فوریه، تقریباً در همه جای نقشه انگلیس سردترین ماه‌های سالند و ژوئیه، معمولاً گرمترین ماه کشور به شمار می‌رود.

ماه‌های مه و ژوئن و سپتامبر و اکتبر، دمایی کاملاً معتدل و ملایم دارند و بارش باران در تمام نقشه انگلیس - با شدت بیشتر در کرانهٔ غربی کشور - به شکلی مفصل برقرار است و موسم بارندگی در تمام طول سال پخش شده است. از زمان ثبت رسمی دمای هوا، بیشترین دمای تاریخ انگلیس با ۳۸/۷ درجه در ۲۰۱۹ ثبت گردید و سالها قبل از آن در زمستان ۱۹۸۲ رکورد سرمای کشور با دمای ۲۶ درجه زیر صفر شکسته شد.

مروری بر ریشه‌های زبان در کشور انگلستان

بدیهیست که زبان انگلیسی یکی از پرکاربردترین زبان‌ها و به نوعی زبان بین‌المللی دنیاست. اما ریشهٔ این زبان از کجا آمده و در کجای نقشه انگلیس، مسیر تکامل و تبدیل به زبانی که امروزه می‌شناسیم را طی کرده است؟ طبق مطالعات تاریخی و زبان‌شناسی، ریشهٔ زبان مردمان انگستان، که به طور کلی یک زبان هندو-اروپایی محسوب می‌شود، در سال‌های بسیار دور از یکی از شاخه‌های زبان آلمانی تحت عنوان آنگلو-فریزییَن مشتق شده است.

نقطهٔ عطف این ماجرا، حملهٔ بزرگ نُرمن‌ها - اهالی بخش‌هایی از فرانسهٔ امروزی به رهبری دوک نرماندی - بوده که زبان انگلیسی قدیم را وارد این سرزمین کرده است. درآن دوران، زبان‌های لاتین و فرانسوی (گویش نُرمَنی) زبان اعیان و اشراف محسوب می‌شدند و زبان انگلیسی قدیم به مرور به زبان مرسوم آنگلوساکسون‌ها که قشر پایین‌تر جامعه بوده‌اند تبدیل می‌شد. این زبان در طی سال‌ها و قرن‌ها به مرور ساده‌تر شد و به چیزی که امروز از آن سراغ داریم تغییر کرد.

در مسیر این تغییر، دوران رنسانس انگلیسی در قرن پانزدهم میلادی نقش بسزایی ایفا کرد و به زبان انگلیسی رونق دوباره‌ای بخشید. کلمات و اصطلاحات زیادی با ریشهٔ لاتین و یونانی به دایرهٔ لغات انگلیسی اضافه شد و امکانات این زبان را ارتقا داد. بسیاری از کلمات فرانسوی، با معادل‌های دیگر جایگزین شدند و زبان انگلیسی یک پوست‌اندازی محسوس انجام داد و زبان‌های ولزی و کُرنیش در قرن هجدهم میلادی به شدت کمرنگ شدند. البته این زبان‌ها با تلاش‌های اخیر در حال احیا هستند و از فراموشی کامل نجات یافته‌اند.

خلاصه‌ای از تاریخ کشور انگلستان

جزیره‌ای که امروز به عنوان کشور انگلستان می‌شناسیم،‌ میزبان نشانه‌هایی از آبا و اجداد انسان‌های نخستین یا به قولی هومو اَنتِسِسُرها بوده است. نشانه‌هایی که قدمتشان به ۷۸۰ هزار سال قبل برمی‌گردد و از آن طرف، استخوان‌هایی با قدمت پانصد هزار سال که به خود انسان‌های اولیه نسبت داده شده‌اند. همان‌ ساکنینی که در عصر یخبندان از بین رفتند و جایشان را به موجودات پرطاقتی مثل ماموت‌ها و گاومیش‌ها و گونه‌ای از کرگدن‌های پوشیده از پشم دادند.

دانشمندان ۱۱ هزار سال قبل را نقطهٔ عطف آخرین عصر یخبندان می‌دانند و آنرا مبدا پیدایش مجدد گروهی‌ از انسان‌ها در انگلستان امروزی می‌شمارند. گفته می‌شود که در روزگاران دور، سطح دریا بسیار پایین‌تر از امروز بوده و انگلستان از سمت غرب با ایرلند و از شرق با قارهٔ اوراسیا، مرز خشکی داشته است. حدود ۱۰ هزار سال پیش با بالا آمدن سطح دریا از ایرلند جدا و دو هزار سال بعد اتصال نقشه انگلیس با خشکی اروپا قطع می‌شود. ناگزیر جست بلندی می‌زنیم و از دوران ماقبل تاریخ و کهن، به قرون اخیر انگلستان می‌رسیم.

در دورانی موسوم به عصر تودُر که به بازه‌ ۱۴۸۵ تا ۱۶۰۳ میلادی اطلاق می‌شود، به لطف رفت و آمد تاجران و شهروندان ایتالیایی به جزیره، پای رنسانس و انقلاب فرهنگی اروپا به انگلستان هم باز شد و پایان عهد عتیق، به مرور رقم خورد. در این دوران، آموزش و فرهنگ و هنر و در کل همه چیز دستخوش تغییر شد و انگلیسی‌ها به پیشرفت و تکامل خیره‌کننده‌ای در دریانوردی و کشتی‌سازی رسیدند و جاه‌طلبی سیری‌ناپذیری برای کشف و تسخیر سرزمین‌های تازه پیدا کردند. از آن طرف تحت تأثیر جریانات سیاسی و بازی‌ قدرت، اختلافات کلیسای کاتولیک و پروتستان به جاهای باریکی می‌کشید و کشور درگیر یک سری اختلافات داخلی می‌شد.

این دوران که با فرمانروایی ملکه الیزابت اول مصادف بود، از نظر مورخان عصر طلایی انگلستان و دوران شکوفایی هنر و علم و ادبیات بود. روزگاری که به لطف اصلاحات اساسی و اقدامات موثر، انگلستان از یکی از مقتدرترین حکومت‌های تاریخش برخوردار بود و رقابتش با اسپانیا بر سر کشورگشایی در اوج خود قرار داشت. رقابتی که کم‌کم به یک دشمنی عمیق تبدیل شد و به جنگ‌های دریای سهمگین با امپراتوری اسپانیا انجامید. حکومت اسپانیا می‌خواست با یک تیر دو نشان بزند و هم رقیب دیرینه را از میدان به در کند، و هم پادشاهی کاتولیک را در انگلستان پروتستان‌زده حاکم کند و مثلاً انگلیسی‌ها را از راه ظلمت و تاریکی نجات دهد.

اما دشمنی با اسپانیا از یک طرف، رقابت تجاری و استعماری با هلند و فرانسه از طرف دیگر، و تنش‌های هر از گاهی با اسکاتلند کافی نبودند. انگلیس در بازهٔ ۱۶۴۲ تا ۱۶۵۱ به صحنهٔ جنگ‌ داخلی و اختلاف میان جمهوری‌خواهان و طرفداران پارلمان با سلطنت‌خواهان و هواداران چارلز اول تبدیل شد. درگیری‌هایی که در بطن اختلافات و جنگ‌های بزرگتر انگلستان و اسکاتلند و ایرلند قرار داشتند و در نهایت به پیروزی جمهوری‌خواهان و اعدام پادشاه منجر شدند. در ۱۶۵۳ سلطهٔ خاندان پادشاهی با حکومت مجلسی موسوم به مجلس رفاه عوام یا Commonwealth جایگزین شد و شخصی به اسم الیور کرامْوِل با عنوان لُردِ محافظ، بر مسند پارلمان انگلیس نشست.

دورانی نسبتاً تاریک و پرمخاطره‌ که با مرگ کرامول و کناره‌گیری فرزندش ریچارد، دیری نپایید و تنها هفت سال بعد در ۱۶۶۰ با دعوت از چارلز دوم و احیای مجدد حکومت پادشاهی به پایان رسید. بیست و هشت سال بعد در ۱۶۸۸ سر و کلهٔ ارتش هلندی‌ها از راه رسید و بعد از یک نبرد خونین و برکناری پادشاه وقت، بنا بر این گذاشته شد که کشور به صورت مشترک توسط سلطنت و پارلمان اداره شود، با این شرط که قدرت اصلی در اختیار پارلمان باشد. سال‌های بعد انگلستان و اسکاتلند کدورت‌های دیرین را کنار گذاشتند و متحد شدند و به این ترتیب پادشاهی بریتانیای کبیر در ۱۷۰۷ به رسمیت شناخته شد. تنها کافی بود که برای تقویت این اتحاد تازه و خنثی کردن اختلافات احتمالی، قانون ملی را از سایهٔ نفوذ کلیسا دربیاورند و اختیارات کلیسا را محدود سازند.

در دهه‌های میانی قرن هجدهم و در بازهٔ ۱۷۶۰ تا ۱۸۴۰ انگلستان، اروپا و ایالات متحده، به تدریج وارد دوران انقلاب صنعتی شدند و در علوم مختلف به اعتلای چشمگیری رسیدند. از‌ آن طرف به لطف گسترش تجارت بین‌الملل، و محافظت از کشتی‌های تجاری انگلیس توسط ناوگان سلطنتی بریتانیا، ثروت کشور رو به فزونی گذاشت و بافت فرهنگی و اجتماعی سرزمین تغییر کرد. خطوط راه‌آهن نقشه انگلیس را یکپارچه ساخت و توسعهٔ کشاورزی و ارتقای علوم فنی و مهندسی و ساخت کانال‌های آبی، همگی به ثروت و اقتدار بیشتر امپراتوری بریتانیا منجر شد.

سال‌ها بعد و در بازهٔ ۱۸۰۳ تا ۱۸۱۵ دوران جنگ‌های ناپلئونی و سلطهٔ فرانسه بر اروپا از راه رسید و حملهٔ سهمگین فرانسه به کرانهٔ جنوب شرقی انگلستان یکی از پیامدهای آن بود. به لطف نیروی دریایی قدرتمند انگلیس به فرماندهی لرد نلسون و نیروی زمینی کشور به فرماندهی دوک ولینگتون، حملهٔ ناپلئون با شکست مواجه شد و ژنرال جاه طلب فرانسوی را ناکام گذاشت. این اتفاق، در کنار هزینه‌های هنگفت جنگ، اتحاد ولز و اسکاتلند و انگلیس را مضاعف کرد و نیروی تازه‌ای به بریتانیای کبیر بخشید.

لندن در دوران ویکتوریایی - مصادف با آغاز فرمانروایی ملکه ویکتوریا در ۱۸۳۷ - به قطب تجاری و سیاسی و بزرگترین کلانشهر جهان تبدیل شد. دورانی که به نوبهٔ خود، یکی دیگر از دوره‌های طلایی تاریخ کشور انگلستان بود و با مرگ ملکه ویکتوریا در ۱۹۰۱ پایان یافت. پادشاهی کینگ ادوارد هفتم، عصری کوتاه موسوم به دوران ادواردی را آغاز کرد. اما با تغییر موازنهٔ قدرت در اروپا و آغاز جنگ جهانی اول، حکومت ادوارد به سرعت به پایان رسید و فصل تازه‌ای از سرنوشت اروپا و انگلستان رقم خورد.

بریتانیای کبیر در جنگ جهانی اول در ۱۹۱۴، همراه با فرانسه، روسیه، ایتالیا، ایالات متحده و ژاپن، در جبههٔ متفقین قرار گرفت و در برابر آلمان و امپراتوری عثمانی و بلغارستان و امپراتوری اتریشی-مجار قد علم کرد. تنها دو دههٔ بعد همین سناریو مجدداً تکرار شد و انگلیس باز هم در جبههٔ متفقین و در برابر ارتشی سهمگین‌تر قرار گرفت. نیرویی انتقامجو که از خاکستر جنگ جهانی اول زبانه کشیده بود و با جاه‌طلبی حکومت رایش سوم و فرماندهی آدلف هیتلر قصد داشت در زمانی کوتاه، استخوان‌های اروپای قدیم را در زیر چکمهٔ نازی‌ها خرد کند و انتقام شکست گذشتهٔ آلمان را بگیرد.

وضعیت اقتصاد در کشور انگلستان

کشور انگلستان صاحب یکی از اقتصادهای بزرگ و باثبات جهان است و از مدلی موسوم به اقتصاد بازار مختلط در تلفیق با رویکردها و سیاست‌های بازار آزاد بهره می‌برد که این مورد درخواست مهاجرت به انگلستان را افزایش داده است. انگلیس در حوزه‌ٔ صنایعی چون دارو و محصولات شیمیایی و صنایع کلیدی مثل خودرو، هوافضا، تسلیحات و توسعهٔ نرم‌افزار، از پیشگامان جهان است و پایتختش لندن، بزرگترین قطب‌ و شاهراه‌ مالی و تجاری اروپا به شمار می‌رود. در توصیف وزن و اهمیت لندن در اقتصاد اروپا همین بس که مقر اصلی ۱۰۰ عدد از پانصد کمپانی برتر جهان، در این شهر واقع شده‌اند. از آن طرف شهر منچستر هم به نوبهٔ خود، سهم پررنگی در اقتصاد انگلستان ایفا می‌کند و بعد از لندن، بزرگترین قطب کشور در حوزهٔ خدمات و بانکداری و مدیریت مالی است.

دههٔ هفتاد میلادی، دوران اوج صنعتی بودن انگلستان بوده و از آن زمان تا کنون، اقصتاد کشور از صنایع سنگین فاصله گرفته و کفهٔ ترازوی اقتصاد، به سمت صنایع خدماتی متمایل شده است. صنعت گردشگری انگلستان اوضاع بسیار خوبی دارد و از آنطرف بخش عمده‌ای از درآمد صادراتش، مدیون محصولات دارویی و صنعت اتومبیل است. حتی با وجودیکه بسیاری از دانه‌درشت‌های صنعت خودرو، مثل لندرور و لوتوس و جگوار و بنتلی، مدت‌هاست که توسط کمپانی‌های غیرانگلیسی خریداری شده‌اند.

صادرات نفت خام دریای شمال، تولید فراورده‌های نفتی، ساخت موتورهای هواپیما و ماهواره‌های تجاری و محصولات پرشمار در حوزهٔ هنر و سرگرمی، سایر مجراهای درآمد کشور هستند و شرکت سرشناسی مثل رولز رویس که اکثرمان را یاد ماشین‌های لوکس و معروفش می‌اندازد، یکی از بزرگترین و در واقع دومین تولیدکنندهٔ موتورهای جت در جهان است و در صنایع دیگری مثل کشتی‌سازی و ساخت نیروگاه‌های هسته‌ای و خط لوله هم دستی بر آتش دارد.

انگلستان در حوزهٔ کشاورزی هم جزو پیشرفته‌ترین کشورهای جهان بوده و در کنار برخورداری از یک صنعت دامداری بزرگ و فوق‌ مدرن، از محل کشت گندم و جو و سیب زمینی و چغندر قند و سایر محصولات زراعی و صنعت شیلات و ماهیگیری، درآمد بالایی دارد. در حوزهٔ استخراج و صنعت معدن هم، سراسر نقشه انگلیس پر از معادن بزرگ ذغال‌سنگ و سنگ آهک و آهن و نمک و گچ و خشت و سرب و سیلیس است.

وضعیت آموزش در کشور انگلستان

تعدادی از بهترین و قدیمی‌ترین مدارس و دانشگاههای جهان در انگلستان قرار دارند، نظام آموزش و پرورش این کشور از قدمت و کیفیت بی‌نظیری برخوردار بوده و از عوامل مهم مهاجرت به انگلستان محسوب می‌شود. حدود ۹۳ درصد از کودکان انگلیسی در مدارس دولتی و رایگان تحصیل می‌کنند، سن دبستان از ۵ تا ۱۱ سال و سن تحصیلات متوسطه از ۱۱ تا ۱۶ تعیین شده و طبق قانون کلیهٔ مدارس کشور، ملزم به رعایت فهرست آموزشی ملی هستند. فهرستی بلندبالا که زبان و ادبیات انگلیسی، ریاضیات، هنر، طراحی، موسیقی، علم و فناوری، برنامه‌نویسی، زبان‌های مدرن و کهن و تربیت بدنی را جزو دروس اجباری مقاطع ابتدایی و متوسطهٔ مدارس انگلیس گنجانده است.

در بیش از ۹۰ درصد مدارس کشور، دانش‌آموزان ملزم به پوشیدن یونیفرم بوده و هریک از مدارس از قوانین و شکل و شمایل خاص خود تبعیت می‌کنند. بر اساس ارزیابی استاندارد و بین‌المللی OECD دانش‌آموزان انگلیسی پانزده ساله، از لحاظ سطح آمادگی در ریاضیات، ادبیات و علم، در جایگاه سیزدهم جهان قرار دارند و با امتیاز کلی ۵۰۳/۷ بالاتر از میانگین جهانی آزمون و در وضعیت بهتری نسبت به دانش‌‌آموزان آمریکایی و بسیاری از کشورهای اروپایی قرار می‌گیرند. برای اطلاع از چگونگی دریافت ویزای تحصیلی انگلیس با کارشناسان لتسگویونی تماس بگیرید.

دانشگاه‌های دانه‌درشتی چون کمبریج، آکسفورد، ایمپریال کالج، کینگز کالج، کالج لندن و تعدادی نام‌های دیگر، پرچمداران آموزش عالی هستند و معمولاً در بین ۳۰ دانشگاه برتر جهان قرار دارند. از آن طرف مدرسهٔ اقتصاد لندن، از نظر کیفیت آموزش و حجم تحقیقات، برترین دانشکدهٔ علوم انسانی جهان است و مدرسهٔ بیزنس لندن، در جایگاه بهترین مدارس MBA قرار دارد. مدارس و دبیرستان‌هایی مثل کینگز اسکول یا رُچِستر، قدیمی‌ترین مدارس انگلیسی‌زبان جهان هستند و مدارس سرشناسی چون کالج وینچستر، ایتون، سن پائُل، هَرو و راگبی اسکول، دانش‌آموزان زیادی را به صورت رایگان ثبت‌نام می‌کنند.

سیستم بهداشت و درمان در انگلستان

قدمت بیمه درمان عمومی انگلیس یا NHS به ۱۹۴۸ و سه سال بعد از پایان جنگ جهانی دوم باز می‌گردد. مدلی که توسط یک اقتصاددان و سیاست‌مدار انگلیسی به نام ویلیام بِوریج کلید خورد و توسط سایر کشورهای توسعه یافته الگوبرداری شد. اکثر نیازهای درمانی شهروندان انگلیسی غیر از برخی آزمایش‌ها و خدمات به خصوص مثل تست شمارهٔ عینک و خدمات دندانپزشکی و مراقبت‌های فردی تحت پوشش این بیمه قرار داشته و کاملاً رایگان هستند.

به لطف ساز و کار NHS و مدیریت مالیات‌های جمع آوری شده و سرمایه‌گذاری هنگفت دولت - چیزی نزدیک به ۱۰۰ میلیارد پوند در سال ۲۰۰۹ - شهروندان انگلیسی هزینه‌ٔ پایین‌تری برای دارو پرداخت می‌کنند. این قیمت‌گذاری از صافی یک سیستم ارزیابی دقیق در بریتانیا عبور می‌کند و روی مظنهٔ قیمت دارو در کل بازار اروپا تأثیر می‌گذارد. این قیمت‌ها به قدری دقیقند که توسط برخی کشورهای اروپایی، تقلید شده و مبنای قیمت واقعی داروها در نظر گرفته می‌شوند.

میانگین شاخص امید به زندگی برای مردان انگلیسی ۷۷/۵ و برای زنان این کشور ۸۱/۷ سال است که بالاترین میزان را در بین اسکاتلند و ایرلند و ولز داشته و در خود انگلیس هم وضعیت مناطق جنوبی از مناطق شمالی کشور بهتر است.

انگلیسلندنکشور انگلستانجنگ جهانیزبان انگلیسی
به تحصیل در رشته های پولساز دنیا علاقه دارم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید