
اگه فکر میکنی آدمهای بخشنده همیشه بازنده هستن و برای موفق شدن باید گیرنده باشی، حتما یه چند دقیقه وقت بذار و این متن رو بخون.
تو هم این ضربالمثل رو شنیدی که میگه دست بخشنده همیشه خالی میمونه؟ اینکه آدمای خوب آخر از همه به خط پایان میرسن؟ تا حالا اصلا کسی رو دیدی که با بخشیدن به موفقیت برسه؟
یه سریها معتقدن که آدمای واقعا موفق سه تا ویژگی مشترک دارن: انگیزه، توانایی و فرصت، یعنی اگه میخوای موفق باشی باید ترکیبی از سختکوشی، استعداد و خوششانسی رو داشته باشی. اما این وسط یه مولفهی خیلی مهمی وجود داره که معمولا بهش توجهی نمیشه و اونم نحوهی تعامل ما با بقیه است.
یه سریها بخشنده هستن، کسایی که بدون انتظار جبران، به بقیه کمک میکنن. این آدما انرژی و وقتشون رو واسهی رشد و موفقیت بقیه میذارن و وقتی از بخشیدن خسته میشن که نمیتونن به شکل موثری به بقیه کمک کنن. این آدما توی محیط کار، دانش، مهارت، ایدهها و ارتباطاتشون رو با کسایی که نیاز دارن به اشتراک میذارن.
در مقابل، گیرندهها هستن، کسایی که بیشتر به دنبال منفعت شخصی خودشونن و سعی میکنن از هر موقعیتی بیشترین سود رو ببرن، حتی اگه به ضرر دیگران باشه. گیرندهها فکر میکنن که دنیا جای رقابته، جایی که اگه نخوری، خورده میشی و واسه موفق شدن باید بهتر از بقیه باشی.
این وسط برابریطلبها اون آدمهای حسابگری هستن که همیشه دنبال تعادل بین بخشیدن و گرفتن هستن؛ یعنی اگه به کسی کمک کنن، انتظار دارن همون اندازه یا بیشتر براشون جبران بشه و به اصل «این به اون در» معتقدن.
گیرندهها به صورت استراتژیک به بقیه کمک میکنن یعنی وقتی که منافعشون بیشتر از هزینههاشون باشه اما بخشندهها وقتی کمک میکنن که منافع بقیه از هزینهشون بیشتر باشه. گیرندهها شاید با چاپلوسی بالادستها رشد کنند، اما اغلب با زورگویی به زیردستهایشان سقوط میکنند.
موفقیت بخشندهها واقعا جذابه چون مثل یه آبشاری روی سر بقیه هم میریزه. در حالی که وقتی گیرندهها میبرند، معمولا یک نفر دیگر وجود دارد که میبازد.
موفقیت فرد بخشنده ارزشآفرینی میکند، به جای اینکه آن ارزش را فقط مال خود کند.
ایدهی اصلی کتاب «بده و بستان» از آدام گرانت هم اینه:
دنیا به آدمهای بخشنده بیشتر از هر موقع دیگهای نیاز داره؛ بخشندگی و کمک به بقیه اگه با آگاهی و مرزبندی همراه باشه، نه تنها باعث موفقیت و رضایت شخصی میشه، بلکه به رشد و پیشرفت جمعی هم کمک میکنه. بخشندهها با ایجاد اعتماد و روابط عمیق، در نهایت هم به خودشون و هم به بقیه سود میرسونن. درسته که این آدما پایین نردبون موفقیت قرار میگیرن اما به همون نسبت هم بالای نردبون ایستادن.
همینطور که بخش خدمات گستردهتر میشه، مردم بیشتر و بیشتر واسهی افرادی که تونستن خودشون رو به عنوان یه بخشنده به جامعه معرفی کنن، ارزش و اعتبار قائل میشن. همهمون دوست داریم که پزشک، وکیل، معلم، دندانپزشک، لولهکش و دلال مسکنمون آدمایی باشن که میخوان واسمون ارزشآفرینی کنن، نه اینکه به دنبال گرفتن ارزش و اعتبار از ما باشن.
اگه دلت میخواد بدونی که چجوری میشه هم بخشنده باشی و هم توی مسیر پیشرفت باقی بمونی، بیا اپیزود سه فروزایده رو توی کستباکس یا شنوتو گوش کن.
یادت باشه:
اگه همه بخوان تو برنده بشی، بردن آسونتر میشه. اگه با کسی دشمنی نکنی، موفق شدن هم آسونتر میشه.
تا دلنوشتهی بعدی، تنتون سالم و دلتون خوش! 🌱