ویرگول
ورودثبت نام
Fonij
Fonij
Fonij
Fonij
خواندن ۳ دقیقه·۵ ماه پیش

مدرسه‌ی دِمُدِه‌شده

مدرسه بهت میگه که چهارتا حقیقت علمی رو حفظ کن و از قوانین پیروی کن. این همه آدم با ذهن‌های متفاوت و جذاب رو تو یه چهارچوب گیر میندازه و محدودشون میکنه.

یه سریا تا تموم شدن مدرسه به شکل چهارچوب در میان،

یه سریا از همون اول نمیرن تو چهارچوب و

یه سریا هم با کلی کلنجار سعی میکنن اون چهارچوب لعنتی رو بشکنن.

واسه کسی که میخواد کسب‌‌وکار خودش رو راه بندازه، مدرسه کافی نیست، چون فقط چهار تا مبحث جدا از هم رو بهت یاد میده مثل نوشتن، حساب و علوم ولی کسب‌وکار چیزی نیستش که بخوای به چهارتا مبحث تقسیمش کنی.

یه کارآفرین باید همزمان هم حسابدار باشه، هم مدیر، هم مارکتر، هم وکیل و هم دیزاینر. باید برحسب نیاز بین مهارت‌ها جابجا بشه، حداقل تو اوایل راه‌اندازی کسب‌وکار.

اصلا به نظرم به همین دلیل اون آدمایی که از اول توی چهارچوب مدرسه قرار نگرفتن، کارآفرین‌های موفقی میشن، چون خودشون رو محدود نکردن، چون یاد گرفتن چجوری چندتا نقش رو همزمان بازی کنن.

حالا توی دنیای واقعی، یه کارآفرین چه مهارت‌هایی رو باید بلد باشه که مدرسه یادش نداده؟

️ ۱. هوش هیجانی

مدرسه یاد میده که درس بخون، اشتباه نکن، بیشتر درس بخون، نمره‌ی بیسته که مهمه، که آینده‌تو میسازه، والدین و معلم‌ها رو راضی نگه دار و تمام.

شاید خودت متوجه نشی ولی توی اون ۱۲ سال کلی ترس رو بهت تزریق میکنن، میشی یه کمال‌گرای ترسو که

از اشتباه کردن میترسه،

از قدم برداشتن میترسه،

از امتحان کردن کارهای جدید میترسه،

از اینکه خنگ به نظر برسه میترسه،

از اینکه دیگه نمره‌ی ۲۰ نگیره میترسه،

از اینکه دیگه نتونه بقیه رو راضی نگه داره میترسه.

چیزی که خودت باید یاد بگیری، هوش هیجانیه، خودآگاهیِ احساسی.

هوش هیجانی یعنی آگاهی از: احساساتت، نقاط قوتت، نقاط ضعفت، انگیزه‌ها و محرک‌هات، ارزش‌های زندگیت، نحوه‌ی کنترل خشمت

️ ۲. فروش

مدرسه یاد میده که فروختن کار سطح پایینیه؛ تو درس میخونی که مرزهای علم رو جابجا کنی نه اینکه بری فروشنده بشی!

ولی واقعیت زندگی اینه که اونی هم که مرزهای علم رو جابجا میکنه تا نتونه ایده‌ی خودش رو به زبون فروشنده‌ها، شفاف، خلاصه و جذاب بیان کنه، هیچ مرزی رو نمیتونه جابجا کنه. فروشندگی، مغازه‌داری نیست و احتمالا مهم‌ترین مهارتی هم باشه که میتونی تو زندگیت یاد بگیری.

فروشندگی یعنی هنر متقاعدسازی،

یعنی اینکه روان انسان رو میشناسی، ترس‌ها، آرزوها و تمایلاتش رو میدونی و بر اساس اون مذاکره‌ها رو به همکاری و هر مکالمه‌ای رو به یه فرصت تبدیل میکنی.

۳️. امور مالی

تو مدرسه دودوتا چهارتا یاد میدن ولی هیچ‌وقت نحوه‌ی خوندن ترازنامه‌ی مالی یا فیش حقوقی رو یاد نمیدن. اینکه سود چیه، بهره چیه، مالیات چیه، وام چیه، سرمایه‌گذاری چیه. ما همیشه از دیدن یه برگه‌ی پر از عدد و رقم وحشت می‌کنیم. ولی توی زندگی واقعی اگه دخل و خرجت با هم جور درنیاد، گیر میکنی.

باید یاد بگیری چجوری از چرخه‌ی بدهی‌ها بیرون بیای، چجوری چندتا منبع درآمد بسازی و چجوری از بردگی پول خلاص شی.

۴️. انتخاب‌های نامحدود

تو مدرسه‌ها کلا دوتا شغل وجود داره، یا دکتری یا مهندس؛ اگه نشد میشی وکیل یا معلم. ولی توی زندگی واقعی تعداد مسیرهای موفقیت بی‌نهایته و واسه هر کسی هم یه مسیر متفاوتی وجود داره.

اگه هم‌قدم با رشد تکنولوژی حرکت کنی، میتونی از علایقت پول دربیاری؛ فقط کافیه که قدم برداری.

نیازی نیست که هر روز صبح با نفرت بلند شی و بری سرکاری که دوستش نداری و همیشه در انتظار تعطیلات باشی تا به علایقت برسی.

۴.  برند شخصی

تو مدرسه، فضا یجوریه که خیلیا حتی کتابی که میخونن رو نشون بقیه نمیدن که خدای نکرده اونا برن یاد بگیرن و ازش جلو بیفتن! ولی تو زندگی واقعی به اشتراک‌گذاری دانش و تجربه‌هاته که میتونه درهای زیادی رو به روت باز کنه.

چیزهایی که بلدی رو آنلاین با بقیه به اشتراک بذار، کم کم کامیونیتی خودت رو بساز، با تولید محتوای باارزشی که نشون‌دهنده‌ی خودِ واقعی‌ات هستش، روز به روز اعتبارت رو بیشتر کن.

قبل از ساخت محصول، مخاطبانت رو بساز و قبل از عرضه، تقاضا رو به وجود بیار.

اگه ذهن‌نوشته‌های منو می‌پسندین، بدانید و آگاه باشید که توی کانال تلگرام fonij2002، ایده‌ها و نوشته‌هامو با بقیه به اشتراک میذارم :)

مدرسهزندگیکارآفرینبرند شخصیکسب و کار
۲
۰
Fonij
Fonij
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید