من مقاله ام را با یک مثال مطرح می کنم ببینید همان طوری که خودتون اطلاع دارید یک کشتی برای حرکت کردن در یک دریای بزرگ و بی کران به یک قطب نما نیاز داره و بدون وجود و استفاده از قطب نما نمیتونه به مقصد مورد نظرش برسه و مسیر رو گم میکنه برای حرکت کردن به مشکل بر میخوره الان هدف و هدفگذاری برای انسان در این دنیای شلوغ و دریای بی کران زندگی دقیقا نقش یک قطب نما رو داره و مثل یک قطب نما عمل می کند هدف یک مسیرمطلوب رو برای ما ترسیم میکنه که ما به مقصدمون و جایی که می خواهیم برسیم در واقع هدف جهت و نقشه ی راه ما را برای ما ترسیم می کند بما نشان می دهد حالا این میتونه یک هدف کوتاه مدت باشه مثل قبولی در یک آزمون و یا یک هدف بزرگتر مثل راه انداختن کسب و کار شخصی و رضایت از زندگی یک احساس مطلوب و خوشایند که در درون انسان که هدف و معنا برای زندگی اش دارد به وجود می آید و یا حتی گاهی اوقات رضایت از زندگی با رشد شخصی ،سلامتی جسمی و روانی ،روابط اجتماعی قوی به وجود می آید زمانی که یک شخص در زندگی هدف داشته باشد یک معنا دارد از آرامش و انسجام بر خوردار خواهد بود و این ها همه به افزایش رضایت از زندگی منجر می شود رابطه ی بین داشتن هدف و رضایت از زندگی رابطه ی تنگاتنگی است که بدون داشتن یکی از آنها داشتن دیگری سخت و ناشدنی است ...
1:معنا و جهت گیری
زمانی که شما هدف داشته باشید به دنبال چیزی بزرگتر از خودتان هستید دیگ مثل قبل نیستید که فقط دنبال روز مرگی و گذران عمر باشید با داشتن هدف معنا توی زندگی تون دارین حالا این میتونه خدمت کردن به جامعه باشه یک اثری از خودم بر جای بگذارم باشه یا یک علاقه ی خاص داشتن در زندگی باشه .داشتن هدف به زندگی شما جهت و مسیر مشخصی می دهد که شما در این مسیر و در این راه حرکت کنید و نخواهید که سر در گم و حیران باشید باری به هر جهت باشید زمانی که زندگی شما جهت و سو گیری داشته باشد شما رشد و پیشرفت زیادی هم خواهید داشت .
2:انگیزه و انرژی داشتن
زمانی که شما در زندگی هدف داشته باشید یک شور و اشتیاق یک هیجان در شما به وجود می آید که زندگی خودتون را با شور و اشتیاق با شادی و نشاط پیش می برید یعنی تمام فعالیت ها و کارهایی که در طول روز انجام می دهید را با اشتیاق و ذوق که خستگی ناپذیر پیش می برید با داشتن هدف در زندگی انرژی و قدرت درونی زیادی در شما به وجود می آید شخصی که انرژی و قدرت زیادی دارد به موفقیت هم می رسد انرژی داشتن باعث ایجاد هورمون شادی زا در شخص می شود شخصی که انرژی و انگیزه ی بالایی داشته باشد به دنبال رشد شخصی و بالا بردن سطح و لول خودش و مدام در حال بهتر کردن خودش وتفویت مهارتها کشف استعدادهای خودش شخصی که انگیزه و انرژی زیادی دارد در مواجه با مشکلات زندگی به راحتی خودش را نمی بازد نمیترسد و تسلیم نمی شود بلکه دنبال راه حل می گردد و به راحتی هم مشکلات را حل می کند .
3:رشد شخصی
زمانی که شما هدف در زندگی داشته باشید در یک مسیر و جهت مشخص برای به دست آوردن یک سری خواسته های مشخص حرکت کنید تمام تمرکزتون روی خودتون و هر روز برای بهتر کردن خودتون از محدودیت ها گذر می کنید و پتانسیل ها و قابلیت های خودتون را شناسایی می کنید در جهت بهتر کردن مهارت ها و توانمندی هاتون تلاش می کنید زمانی که به دنبال هدف باشید ناچار هستید در برخی موارد بر روی توان مندی های و نقاط قوت خودتون کار کنید بهبود دهید بهتر کنید وهر روز در جهت نزدیک تر شدن به اهدافتون یک کاری جدید و متفاوت انجام می دهید داشتن هدف بر تمام ابعاد شخصیتی و کاری و اجتماعی شما اثر مثبت می گذارد .
4: افزایش رضایت از زندگی :
زمانی که شما یک هدف مشخص توی زندگی تون داشته باشید هر روز تلاش می کنید می کنید که به خواسته اتون برسید یک حالت زنده بودن در تکاپو و تلاشگر بودن را دارید که این خود به افزایش رضایت از خود و متقائبن به بالا رفتن رضایت از زندگی منجر می شود احساس رضایت و شادی که از گام برداشتن و نزدیک تر شدن به خواسته اتون دارید یک احساس آرامش و سکون درونی نسبت به خود و موقعیت ها و شرایط پیدا خواهید کرد و اینکه با داشتن هدف در زندگی روابط صمیمانه و قوی با خانواده دارید جسم سالم و روح و روان سالمی خواهید داشت احساس معنا و هدف داشتن دارید و اینها همه به افزایش رضایت از زندگی منجر می شود .
5:کاهش استرس و اضطراب
زمانی که شما هدف در زندگی تون داشته باشید بر روی مسائل مهم و هدفتون تمرکز می کنید و دیگ به حاشیه و مسائل جانبی کاری ندارین نگرانی های بیهوده و الکی ندارید زمانی که ما هدف مشخصی در زندگی مون داریم احساس می کنیم که زندگی مون جهت دار و در یک مسیر و راه مشخص پیش می رویم و به جایی مشخص می رویم و این احساس جهت دهی به ما احساس امنیت و کنترل داشتن بر روی زندگی مون را می دهد و در می یابیم که زندگی مون شرایط زندگی مون در اختیار خودمون و خودمون بر روی آینده و شرایط پیش رو تسلط داریم خودمون تعیین می کنیم که چه زندگی را تجربه کنیم و با این طرز فکر که احساس آرامش و امنیت در ما شکل می گیرد و استرس و اضطراب ما به طور چشمگیری کاهش پیدا می کند .
6:ارتباطات بهتر
زمانی که هدف داشته باشیم زندگی ما جهت دار خواهد شد جهت و مسیر مشخص بما می گوید با چه افرادی معاشرت داشته باشیم چه افرادی با ما هم سو وهم مسیر هستند نقطه ی مشترک باهم داریم ارتباطاتمون را کنترل کنیم نه تنها ارتباطمون با خودمون بهتر خواهد شد بلکه روابط مثبت وبهتری هم با دیگران خواهید داشت زمانی که شما هدف مشخصی داشته باشید ودر راستای رسیدن به اون هدف تلاش می کنید نتایج مثبت از خودتون را می بینید نیروی درونی شما بر اثر تلاش گری و سخت کوشی نمایان می شود اعتماد به نفس بالایی در شما شکل می گیرد و اعتماد به نفس داشتن باعث می شود که شما بهتر و صمیمی تر و با افراد بیشتری ارتباط برقرار کنید و به علاوه ارتباطات گسترده داشتن باعث می شود به واسطه ی باز خوردهای مثبت و زیادی که از دیگران می گیریم باز هم علاقه ی بیشتری به ارتباطات خودمون را بسط دادن داشته باشیم وباز خورد مثبت و یادآوری نقاط مثبت ما از سمت دیگران اعتماد به نفس ما را بالا می برد .هدف داشتن در زندگی باعث می شود افرادی که با شما هدف مشترک دارند را به خودتون جذب کنید و این هدف داشتن باعث گسترش روابط شما بیشتر کردن دایره ی دوستان شما می شود باعث می شود که افراد بیشتری به شما گوش بدن تا که از تجربیات شما در راه دستیابی به اهداف استفاده بکنند .
1:خودشناسی
خود شناسی مفهوم بسیار گسترده ای دارد از خودشناسی و کنکاش خود میتونیم عزت نفس خودمون را افزایش بدیم به ارزش واقعی خودمون برسیم حتی در مفهوم های خدا شناسی که ائمه ما فرمودند با خودشناسی انسان به خدا شناسی هم می رسد و خودشناسی مفهوم گسترده و بسیار مهم و کاربردی در تمام حوزه ها و بخش های زندگی انسان اما توی این مقاله ما می خواهیم خودشناسی را در رابطه ی با یافتن هدف اینکه چطور می توانیم با خود شناسی هدفمون را در زندگی پیدا کنیم می پردازیم برای پیدا کردن هدف با استفاده از خودشناسی ابتدا باید ارزشهای خودمون را شناسایی کنیم ارزش های ما همان باورهای قلبی و عمیقی هستند که برای ما اهمیت دارند و ما زندگی مون را بر اساس اون ها پیش می بریم رفتارها و تصمیم هایی که می گیریم همه و همه برخاسته و نشات گرفته از ارزش های ما هستند گاها ما متوجه نیستیم که چرا این رفتار را داشتیم اما این رفتار نشات گرفته از ارزشهای ماست که پشت هر ارزشی هم یک باور عمیق و قلبی که اون ارزش ما هم بر اساس اون باور شکل گرفته است حالا ما باید ارزشهامون را بشناسیم و هدف باید هم راستا با ارزش ها باشه اگر که تو ارزش فردی که داری استقلال طلبی نمیتونی هدفی را تعیین کنی که یک نفر تو رو محدود میکنه امر و نهی میکنه پس با کنکاش و بررسی و خودشناسی خودمون ما می توانیم ارزش هامون را بشناسیم و هدفمون را بر اساس ارزش هامون تعیین کنیم مورد بعدی علایق خودت با کنکاش و خودشناسی پیدا کن ببین با انجام دادن چه کاری که سر ذوق و شوق میای خوشحال میشی گذر زمان را در اون کار متوجه نمیشی خستگی گرسنگی رو متوجه نمیشی ببین چه کاری که هر چقدر هم که انجامش بدی بازم خواهان انجام دوباره و چند باره اش هستی کشش خاصی بسمتش داری با وجود شلوغی و خستگی بازم میری و انجامش میدی از اینکه انجامش دادی احساس آرامش و شوق و ذوق داری علاقه ات را پیدا کن و هدفت را با توجه به علاقه ای که داری تعیین کن توانمندی های خودت شناسایی کن ببین چه کار و فعالیتی که به طور خودکار بدون اینکه بخای زور بزنی اون رو انجام میدی از زمان بچگی تو رو با اون میشناختن یک فعالیت و کاری که منحصر به خودت تنها کسی که اون رو خیلی خوب انجام می داد خودت بودی توانمندی هات شناسایی کن و هدفت بر اساس توانمندی و هم سو و هم جهت با توانمندی ات قرار بده نقاط قوت خودت را شناسایی کن توی چه چیزی خوب عمل می کنی و یا همون توانمندی تو اون رو شناسایی کن و هدفت را هم راستا با نقاط قوت خودت قرار بده یا اینکه میتونی روی یکی از نقاط قوت خودت متمرکز بشی و همون بشه هدف تو همون رو تقویت کنی نقاط ضعف خودت شناسایی کن که من توی این فعالیت یا این قسمت خوب عمل نمی کنم و عوض زور زدن و یا انرژی مو هدر دادن هدف اشتباه برای خودم در نظر نگیرم ..
2:توجه به احساسات :
زمانی که دارین کاری را انجام می دین یا فعالیتی را انجام می دین به احساساتتون توجه کنید با انجام دادن چه کار و فعالیتی که احساس شادی و شعف احساس آرامش حس خوشایند دارین احساس مفید بودن احساس معنا دار بودن می کنید زمانی که اون کار را تمام کردین و یا انجامش دادین احساس رضایت از خودتون دارین و یا نه چه فعالیت ها وکارهایی که با انجام دادنشون شما احساس خستگی بی رمقی ویا بی ارزشی بی معنا بودن و صرفا جهت امرار و معاش و یا پول و گذران وقت کدوم فعالیت هاست که با انجام دادنشون احساس خشم احساس طلبکارانه بودن از همه کس و همچی خشمگین بودن پرخاشگر شدن عصبی وبی حوصله میشید رنجور و حساس که با کوچکترین چیزی بهم میریزید این فعالیت ها و کارها یی که باعث سر شوق اومدن شما احساس رضایت شما احساس ارزشمندی شما و اینکه برای شما انرژی و قدرت می آورند از انجام دادنشون جوون و سرحال میشید میتونه به شما کمک کنه در پیدا کردن راه و مسیر زندگی تون اینکه هدفتون را بخواهید در راستای این فعالیت ها و کارها تعیین کنید بسیار عالی و کاربردی و باالعکس از تعیین هدف در راستای فعالیت های که مغایر با شماست خودداری کنید .
3:گفتگو با دیگران
صحبت کردن با افراد مختلف با افرادی که تجربه ها و دیدگاههای متفاوت و مختلفی دارند با عث می شود فکر ما باز شود دیدگاهمون وسیع تر بشه و ذهن بازی داشته باشیم بما کمک میکنه که زندگی را از زاویه های مختلف نگاه کنیم و اینکه ذهن بازی داشته باشیم زاویه دید گسترده تر داشتن به یافتن و پیدا کردن هدف مناسب ما بما کمک می کند ..علاوه بر این گفتگو با افراد مختلف بما باز خوردهای مثبت و منفی زیادی می دهد متوجه میشیم که در کدام بخش و قسمت قوی تر و پر قدرت تر هستیم نقاط قوت ما هستند و با به کارگیری همان ویژگی های مثبت ها ویا در راستای همان ها هدفمون را مشخص کنیم گفتگو با افراد مختلف باعث می شود از ایده ها و نظرات آنها الهام بگیریم تا بتونیم هدفمون را پیش ببریم .
4:آزمایش و خطا
خیلی از ما آدم ها شروع نمی کنیم دست به کاری نمی زنیم وارد عمل نمی شیم فقط میشینیم و توی ذهنمون خیالبافی می کنیم هدف تعیین می کنیم اما هیچ وقت دست به اقدام نمی زنیم توی سرمون کلی ایده برای خواسته هامون داریم و یا بخاطر تنبلی و یا ترس از شکست هیچ وقت وارد عمل نمی شیم اما 100تا فکر و ایده برای تعیین هدف ویا هدفگذاری داشتن و 0تا اقدام 100 ضرب در 0 می شود 0و هیچ نتیجه ای نداره اما 100تا فکر و 1اقدام می شود 100بنابر این وارد عمل شدن ترس از شکست نداشتن و یا حتی اقدام کردن و اون نتیجه ی دلخواه را نگرفتن را باید تجربه کرد باید آزمون و خطا کنیم انقدر کارها و فعالیت های مختلف را امتحان بکنیم و حتی نتیجه ی دلخواهمون را نگیریم اما انقدر تکرار کنیم تا که هدفمون را پیدا کنیم .
یافتن مسیر و هدف زندگی یک فرایند طولانی و متداول که یک شبه صورت نمی گیرد و با استمرار و جستجو گری ،تلاش می توانیم مسیر و هدف زندگی خودمون را پیدا کنیم ..
1:هدف باید مشخص و واضح باشدنگیم من میخام موفق بشم من میخام پولدار بشم به طور واضح و مشخص تعیین کن چه چیزی در چه زمینه ای میخام به طور مثال من میخام 5کیلو وزن کم کنم
2:قابل اندازه گیری باشه من از امروز تا 1ماه آینده میخام 5کیلو وزن کم کنم
3:در دسترس باشه شدنی باشه با توجه به پتانسیل ها و منابع ما باشه خیلی دور از دسترس ما و فانتزی نباشه .
4:مرتبط باشه یعنی با ارزش ها و باورهای ما سازگار باشه
5:زمان بندی داشته باشه جدول زمانی برای اهدافمون داشته باشیم من توی این زمان مشخص میخام به این هدفم برسم .
1:روابط اجتماعی:
برای اینکه رضایت از زندگی در ما بالاتر برود لازم است که روابط صمیمی و عمیقی چه با خانواده چه با دوستان چه با همکاران و یا حتی آشنایان داشته باشیم .روابط اجتماعی قوی احساس تعلق و دلبستگی به یک گروه یا جامعه را در ما تقویت می کند و این احساس بما کمک می کند تا احساس تنهایی و انزوا نداشته باشیم و خودمون را بخشی از یک کل بدانیم دوستان و خانواده می توانند در شرایط سخت بما کمک کنند از ما حمایت کنند که این خود باعث احساس امنیت و آرامش در ما می شود اعتماد به نفسمون بالاتر می رود بخاطر بازخوردهای مثبتی که از دیگران می گیریم و این خود باعث افزایش رضایت از زندگی می شود رشد شخصی در ما اتفاق می افتد فرصتی برای رشد و یادگیری برای ما پیش می آید...
2:جسم و روان سالم
شخصی که جسم و بدن سالم دارد رضایت از زندگی بالاتری دارد شخصی که جسم سالم و روح و روان سالم دارد انرژی بیشتری برای انجام فعالیت های زندگی و لذت بردن از زندگی دارد به طور منظم فعالیت داشتن در تکاپو بودن تغذیه ی سالم داشتن احساس خوشایند و آرامش بیشتری را برای ما خواهد داشت .داشتن یک بدن سالم به شخص کمک می کند اعتماد به نفس بیشتری داشته باشه احساس خوبی به خودش داشته باشه و این به افزایش رضایت از زندگی منجر می شود
3:رشد شخصی
رشد شخصی یک عمل که شخص مدام به دنبال بهتر کردن خودش وارتقا و بالا بردن خودش به سطح بالاتری از قبل توانمندی هایی که داره مهارتهاش و آگاهی هاش در کل خودش بالا بکشه و در تمام جنبه ها و قسمت های زندگی چه شخصیتی چه کسب و کار چه روابط خودش را به بهترین شکل ممکن تبدیل کنه اینکه با کنکاش و شناخت خودش نقاط قوت نقاط ضعف خودش را شناسایی میکنه نگاه عمیق و جامع و کاملی شاخت کاملی از خودش داره بر روی خودش و روحیات و درونیاتش اشراف داره که چه چیزی حال من را بد میکنه چه چیزی حال من را خوب میکنه و این شناخت باعث می شود که یک احساس خوشایند وآرامش داشته باشه و با توجه به شناختی که از خودش داره یک سری کار ها را برای بهتر کردن حال خودش انجام بده و این به افزایش رضایت از زندگی منجر می شود .هر روز در حال یاد گیری مهارتهای جدید ویا تقویت نقاط قوت خودش و این باعث بالا رفتن اعتماد به نفس می شود که در مجموع تمام این عوامل منجر به افزایش رضایت از زندگی می شود.
4:معنا و هدف:
زمانی که شخصی احساس کند در زندگی دنبال چیزی بزرگتر از خودش به دنبال خلق یک اثر یا یک کار خیر خواهانه است چیزی بزرگتر از روز مرگی یک هدف مشخص یک جهت و مسیر روشن و مشخص داره انگیزه ی قوی برای تلاش و پیشرفت پیدا می کند شخصی که می داند چه می خواهد و به کجا می رود احساس هدفمندی دارد و احساس آرامش و سکون دارد و این معنا داشتن به افزایش رضایت از زندگی منجر می شود .
5:مالی
پول برای برآورده کردن نیازهای اساسی مثل خوراک پوشاک و مسکن ضروری و توی این زمینه غنی بودن میتونه به افزایش رضایت از زندگی منجر بشه توانایی داشتن پول و برطرف کردن نیاز هامون استرس ما رو به طور چشمگیری کاهش می دهد نگرانی را در ما از بین می برد ذهنمون را رها میکنه ذهن رها داشتن یکی از پایه های اصلی در رضایت از زندگی آزادی و انتخاب های بیشتری داریم با از لحاظ مالی غنی بودن و در کل به افزایش رضایت از زندگی منجر می شود .
6:محیط
محیط و جایی که در آن زندگی می کنیم تاثیر بسیار زیادی بر روی کیفیت زندگی ومیزان رضایت از زندگی ما دارد محیطی که تمیز آرام و مرتب باشه به کاهش استرس و اضطراب در ما کمک می کند نور طبیعی داشتن طبیعت و گیاهان همه و همه به احساس خوشایند ورضایت از زندگی در ما می شوند .
1:ژورنال نویسی
روزانه چند دقیقه ای را برای نوشتن افکار ،احساسات ،رویاها و آرزوهای خودتون اختصاص دهید این کار باعث می شود تا که درونیات خود را بهتر بشناسید و الگوهایی را در افکار و احساسات خودتون پیدا کنید که به پیدا کردن اهدافتون کمک می کند ژورنال نویسی به زبان ساده تر نوشتن افکار و احساسات و تجربیات روزانه یک ابزار قدرتمند برای خودشناسی زمانی که درباره ی افکار و احساساتتون می نویسید به شناخت بهتری از خودتون می رسید الگوهای رفتاری خودتون را بهتر درک می کنید متوجه می شوید که چه افکاری دارید چه احساساتی دارید این مشاهده افکارو احساسات به شما کمک می کند راحت تر هدف خودتون را پیدا کنید .زمانی که شما افکار منفی و نگران کننده و یا مسئله و مشکلتون را می نویسید با نوشتن نیمی از آن مشکل حل شده و خواهید دید اون طوری هم که فکر می کردید حل نشدنی و نا ممکن نبود و یا کلن از ذهنتون خارج شده و این به برطرف شدن نگرانی و استرس تون کمک میکنه که خود به افزایش رضایت از زندگی منجر می شود .با نوشتن افکار کم کم به الگوهای فکری خودمون پی می بریم واین خود بما کمک می کند تا ریشه های نگرانی و نارضایتی و مانع های پیشرفت را شناسایی کنیم با نوشتن افکار و بررسی آنها می توانیم به ارزش های اصلی مون پی ببریم و این ارزش ها راهنمایی برای پیدا کردن اهدافمون هستند از نوشتن آزادانه افکار و احساساتمون از بار روانی آنها کم می شود در واقع نوشتن یک تخلیه ی روانی و این باعث کاهش استرس و افزایش رضایت از زندگی می شود با مرور کردن نوشته های قبلی مشکلات را از زاویه دیدهای مختلف می توانیم ببینیم نوشتن بی قید و شرط باعث می شود که ایده های جدید و ناب به ذهنمون برسه ..
با نوشتن اهدافمون را به صورت شفاف در ذهنمون داریم با تقسیم کردن اهداف بزرگ به اهداف کوچکتر می توانیم برنامه ای دقیق برای آنها داشته باشیم .زمانی که شما پیشرفت تون را ثبت و می نویسید با مرور کردن دوباره آن انگیزه و نیروی تازه برای خلق هدف تازه در شما به وجود می آید نوشتن در مورد تعهداتمون ما را در انجام و رسیدن به اهدافمون متعهد می کند. با نوشتن در مورد احساسات و روابطمون ما روابط بهتر و موثر تری را با دیگران خواهیم داشت ..
مدیتیشن :یک سفر درونی که بما کمک می کند تا به اعماق وجود خودمون نفوذ کنیم و به درک عمیق تری از خود و دنیای اطرافمون برسیم این سفر درونی در پیدا کردن اهداف و بالا رفتن رضایت از زندگی تاثیر زیادی دارد با تمرکز کردن بر لحضه ی حال افکار و احساسات خودمون را مشاهده می کنیم بدون اینکه بخواهیم خودمون را قضاوت کنیم و این خود باعث احساس آرامش و صلح در ما می شود که به افزایش رضایت از زندگی کمک می کند .
گفتگو با خود :
زمانی که شما با خودتون گفتگو می کنید به شناخت عمیقی از ارزش ها ،خواسته ها و ترس های خودتون می رسید با گفتگو کردن با خودتون مشکلات و نگرانی های خودتون را بهتر درک می کنید و ایده های جدید را پیدا می کنید با شناخت نقاط قوت و نقاط ضعف خودتون اعتماد به نفستون بالاتر می رود سوالاتی از این قبیل از خودتون بپرسید ...
هدف من در زندگی چیست؟
چه چیزی بمن معنا می دهد؟
چه چیزی من را خوشحال می کند و بمن انرژی می دهد ؟
چه چیزی من را بی رمق و خسته می کند؟
هر روز یا چند بار در هفته با خودتون گفتگو کنید با خودتون صادق باشید احساسات خودتون را به طور کامل بیان کنید .
