زهرا فولادی
زهرا فولادی
خواندن ۱۰ دقیقه·۲ ماه پیش

ستون های اصلی عزت نفس

آیا مدام به سرزنش و انتقاد از خود می پردازید ؟آیا با بدغذایی ،سیگار ،مواد مخدر یا الکل با جسم خود بدرفتاری می کنید ؟آیا این اعتقاد را پیدا کردید که دوست داشتنی نیستید ؟آیا جرئت نمی کنید برای کار و اجرت خودتون دستمزد بیشتر طلب کنید ؟آیا بیماری و درد تن در خودت می آفرینی ؟آیا در مورد چیزهایی که به خیر و صلاح شما هستند امروز و فردا و اهمال کاری می کنید ؟آیا در آشفتگی و بی نظمی زندگی می کنید ؟آیا مدام قرض و فشار برای خودت ایجاد می کنی ؟آیا یار و همسر انتخاب کردی که مدام شما را تحقیر می کند ؟آیا خود را بی ارزش و کم ارزش می پندارید ؟اگر به هر روش خیر و صلاح خود را انکار کنیم عملی ناشی از دوست نداشتن خویش و عزت نفس پایین است .عزت نفس یک احساس است میگیم احساس ارزشمندی حیطه های احساسی با حیطه های منطقی متفاوت است پس ربطی به به منطق عرف ندارد و با دو دوتا چهارتا بدست نمی آید مثل این است که شما وقتی احساس گرسنگی می کنید با فکر کردن به غذا سیر نمی شوید معده ی شما استدلال سرش نمی شود یا اگر براش توضیح بدی تا چند ساعت دسترسی به غذا نداری سیر نمی شود در واقع میخام بهت بگم که عزت نفس ربطی به مسائل بیرونی زندگی ما ندارد .

عزت نفس یعنی خودت را درست بشناسی ،خودت را باور کنی ،قربون خودت بروی و خودت را دوست داشته باشی و در مجموع خودت را یک موجود محترم و ارزشمند بدانی البته که این موضوع نباید با یکسری ظاهر سازی ها ،خود شیفتگی ها و تکبر اشتباه گرفته شود وقتی که عزت نفست بالا باشه خودت را ارزشمند ترین دارایی ات می دانی برای همین بیش از همه چیز به خودت می رسی ،لباس داخل منزل و خانه ات تمیز و با کیفیت است؟ یا  اینکه لباس زیر و لباس داخل خانه ات است هرچیز خراب و داغونی را می پوشی ؟این یعنی برا خودت ارزش قائل نیستی

برا خودت وجودت و روحت چطور هزینه می کنی ؟اگر بخوای یک کتاب برا خودت بخری یک کلاس خوب ثبت نام کنی و زمان بگذاری برا روح و روانت چطور ؟اگر به راحتی چند صد هزارتومان پول یک لباس مجلسی میدی اما موقع خرید یک کتاب یا کلاس برا خودت دستت میلرزه و انجامش نمیدی یعنی عزت نفست بالا نیست .در این مقاله ستون های عزت نفس را بیان می کنیم که با بکارگیری و اجرای هرکدام میتوانی به طور ریشه ای مسئله ی عزت نفس خودت را درمان کنی و به یک فرد تبدیل بشی که برای خودش ارزش و احترام قائل است .

زندگی آگاهانه

میدونم با این سبک زندگی با این بی تحرکی روز به روز دارم مریض تر میشم علائم بیماری را در جسم خودم میبینم خپ آخه چیکار کنم دیگ نمیتونم دست خودم نیست  نمیتونم نخورم همه همینن آدم سالم که نیست  وفکرش اینه که شاید معجزه بشه و خود به خود شفا پیدا کنم خودش درست میشه  خیلی از انسان ها داریم  زندگیمون را یا مشکلاتمون را  تحمل می کنیم خپ دیگ همینی که هست کاریش نمیشه کرد مشکل داشتن در زندگی برای ما 2حالت دارد یا صبر کردیم  یا تحمل کردیم ما توی زندگیمون یه مشکل و یا اختلاف نظر با همسرمون داریم و برای حل این مشکل پیش مشاوره رفتیم و داریم مشکلمون را حل می کنیم  یه اقدام کردیم برای حل مشکلمون و صبر کردیم تا که نتیجه بده  اما خیلی اوقات مشکلمون را دست نخورده میزاریم اقدامی در راستای مشکلمون نمی کنیم و تحمل می کنیم میگیم خودش درست میشه بچه ات خیلی بی تربیت ،گستاخ،پرخاشگری میکنه  بابا بچه است دیگ عیب نداره بزرگ میشه خودش خوب میشه

خانواده و بچه هام از بی محلی و بی تفاوتی من ناراحت ان و بی مهری من باعث رنجش اون ها شده اما حالا بعدا یه روزی هرطور شده خودم را اصلاح میکنم

منظورت چیه که میگی خیلی زیاد سیگار میکشم من هرموقع بخام میزارمش کنار ...

اگر کارها و رفتارهای خودمون را با آگاهی انجام ندیم خود را یه آدم بی اعتبار می کنیم تو باید بر اساس آنچیزی که در زندگیت داره رخ میده آگاهانه عمل کنی ،آگاهانه ببینی و آگاهانه تشخیص بدی که من با این کارم با این رفتارم در حق همسرم در حق بچه ام دارم ظلم میکنم بی انصافی میکنم و باعث آزارشون میشم و باید جبران کنم .

زندگی آگاهانه عبارت از زندگی مسئولانه در برابر واقعیت ها  قرار نیست هرچیزی که توی زندگیمون هست را دوست داشته باشیم  شاید مسائلی باشن که واقعا دوستشون نداشته باشیم و خوشمون نیاد اما تشخیص میدیم که آنچه که هست هست و آنچه که نیست وجود نداره پزشک برای شما عمل جراحی را تجویز میکنه و شما بخاطر ترس از جراحی از عمل صرف نظر میکنی اما بخاطر ترس من بیماری من خود به خود شفا پیدا نمیکنه و سلامتی خودم بدست نمیارم زندگی آگاهانه یعنی واقف بودن به آنچه که هست و وجود دارد .

پذیرش خود

عزت نفس بدون پذیرش خودمون بدست نمیاد برای اینکه خودم را بپذیرم باید حامی و پشتیبان خودم باشم در خدمت خودم باشم پذیرش خود یعنی میل و گرایش به این دارم که خودم را ارزشمند بدانم در واقع این واقعیت که من زنده هستم ،آگاه هستم پذیرش خود به این معنی که من خودم را قبول دارم تائید میکنم پیش از اینکه منطق و اخلاقی در کار باشد بدون اما و اگر خودم را همینطور که هستم می پذیرم و به خودم احترام می گذارم و به عنوان یک انسان این حق طبیعی من که مورد احترام و ارزش واقع بشم  زمانی که به پذیرش خودت برسی حتی اگ در یاس و نا امیدی غرق باشی در اوج مشکلات توانایی این را داری که برای مشکلات و ادامه ی زندگیت بجنگی و تلاش کنی بعد از تحمل سالها بد رفتاری و تحقیر بلاخره نه بگی پذیرش خود صدای زندگی

لازمه ی پذیرش خود مهربانی و دوستی با خودت اگه کار اشتباه کردی خودت سرزنش نمی کنی با پذیرش خود واقعیت را انکار نمی کنیم کار اشتباه خودم توجیه نمی کنم اتفاق و اشتباه که انجام دادی را بررسی می کنی می پذیری یا میری اصلاحش میکنی یا برای دفعه ی بعد بهتر و درست تر رفتار میکنی .

مسئولیت پذیری

برای اینکه احساس کنم در زندگی فرد شایسته ای هستم و ارزش خوشبختی دارم  باید بر خودم نظارت داشته باشم  و برای رسیدن به اهدافم انگیزه و رغبت داشته باشم

من مسئول تحقق خواسته های خودم هستم هیچ کسی دینی بمن نداره هیچ کسی نه پدر من نه مادر نه جامعه ی وظیفه ای در قبال برآورده کردن خواسته های من نداره راه رسیدن به خواسته هایم به خودم بستگی دارد اگ من قبول مسئولیت نکنم فقط در خواب و خیال و توهم می مانم برای رسیدن به خواسته هایت حاضری چه کاری را انجام بدی از چه چیزهایی بگذری چه خواسته ها و اهداف دم دستی را فدا کنی تا که به اون خواسته ی متعالی خودت برسی ؟جواب دادن به این سوال نشون میده که تو چقدر برای رسیدن به خواسته هایت جدی هستی

من مسئول کارها و رفتارها و اخلاق های خودم هستم

من در قبال رفتار خودم با دیگران ،پدرم ،مادرم ،همکارام ،همسرم  دوستم و بچه هایم مسئولم نحوه ی صحبت کردنم با دیگران مسیول هستم  من مسئول هستم در قبال نحوه ی رفتارم ،منطقی یا غیر منطقی بودنم در قبال وعده هایی که میدهم مسئولم

اون من را از کوره در اورد من را عصبانی کرد فرار از مسئولیت به گردن دیگران انداختن و سرزنش دیگران

من مسئول خوشبختی خودم هستم آدمهای بی تجربه یک باور غلط و اشتباه که دارن اینه که وظیفه ی پدرم که من را خوشبخت کنه و یا یک مرد سوار بر اسب بیاد و من را خوشبخت کنه اگ کسی بمن عشق بورزه از من مراقبت کنه من خوشبخت هستم

خود بیان گری

به خواسته ها و نیاز های خودت اهمیت بده اونها را پنهان نکن بیان کن درخواست کن ارزش های فردی خودت را شناسایی و بیان کن البته که منظور من پرخاشگری و زور و طلبکار بودن نیست اینکه از روی دیگران رد بشی دیگران را له کنی تا به خواسته ات برسی و نیاز های اونها را نادیده بگیری خود بیان گری یعنی اینکه من به صراحت بیان کنم چه کسی هستم به خودم احترام بگذارم

اگر ویژگی مثبت و خوبی را در دیگران تشخیص دادم تعریف و تمجید کنم  خودم را نظرم را بیان کنم به جوک های بی مزه دیگران نمیخندم

یه سری افراد هستن که هنوز هویتشون شکل نگرفته و از اینکه احساساتشون را بیان کنن میترسن نکنه اگ واقعا نظر واقعی ام بگم دیگران من را دوست نداشته باشن و من رو طرد کنن اگ  خودم را تائید کنم دیگران ناراحت بشن  نکنه اگ شاد و خوشحال باشم دیگران حسادت کنن و اگ من همرنگ جماعت نشم تنها میشم

زندگی هدفمند

داشتن هدف در زندگی چه اهداف کوتاه مدت و کوچک چه اهداف بلند مدت و بزرگ احساس خوب و مثبت در ما ایجاد میکنه به زندگی ما  معنا میده  باعث میشه که از احساس پوچی و بیهودگی رها بشیم هدف داشتن باعث میشه که تو بدونی در زندگی دنبال چی هستی چی میخای و اما راههایی که نشون میده ما چی میخایم

1:نوشتن اهداف روی کاغذ

نوشتن اهداف تو رو تبدیل به یک فرد موفق میکنه به فردی که مسیر و راه زندگیش مشخص و واضح  اکثر آدم های موفق هدف واضح و مشخص دارند دقیقا میدونه که چی میخاد یکی از راههایی که کمک میکنه ما بدونیم چی میخایم نوشتن اهداف روی کاغذ است زمانی که که تو هدفت ننویسی دقیقا مثل یک شکارچی که بدون هدف شکلیک می کنه و مسلما بدون هدف شلیک کردن شکاری هم رخ نمیده

آرزو و هدف با هم فرق می کنند گاهی اوقات ما آرزو می کنیم و فکر می کنیم هدف داریم اما باید بگم که آرزو واژه ای که با آه و حسرت همراه خواسته ی قلبی ما تمایل ما برای داشتن یک نعمت در زندگی اما هدف واقعی ،عینی ،مشخص و واضح ،زمان داره ،تلاش و اکت هم پشتش است پس حواست باشه در زندگی هدف داری یا آرزو کردی

نظم شخصی

برای رسیدن به هدف باید نظم و انظباط شخصی داشته باشیم رفتار ما در خدمت اهدافمون باشه یعنی طوری رفتار کنید که به اهداف خودتون برسید یعنی من باید بدانم چه چیزی را الان و چه چیزی را بعدا میخام الویت بندی کنم اهدافم را یکسری  لذت ها را موقتا به تاخیر بندازم تا که به هدفم برسم

هدف و ارزش ها

اگر هدف شما در راستای ارزش های شما نباشه باعث میشه که شما احساس سرخوردگی و پریشانی کنید و در نهایت آدم سرخورده ای میشید  اگر می خواهید کنترل زندگی تون را در دست بگیرید باید بدانید چه می خواهید و به کجا می خواهید بروید باید بدانید چه اقدامی را انجام دهید تا به هدفتان برسید  شاید نیاز باشه مهارت جدیدی را یاد بگیرید  و یا روابط جدیدی را داشته باشید داشتن هدف در زندگی به فرد عزت نفس می دهد ویژگی یک هدف مناسب

1:هدف شما باید در راستای علاقه مندی ها و ارزشهایتان باشد تا که در شما شور و شوق ایجاد کند

2:هدف باید واضح و روشن باشد میخام لاغر بشم اشتباه من میخام تا 1ماه آینده 3کیلو وزن کم کنم

3:هدف شما باید زمان بندی داشته باشد در طول یک زمان مشخص من میخام به این خواسته برسم

یکپارچگی شخصی

یعنی همه ی ارزش ها ،افکار ،باورها ،و ایده آل های ما با هم همخوانی داشته باشند و همگی در یک جهت باشند و اعمال و کارهای من با آن همسو باشند وقتی ما رفتاری را انجام میدهیم که با ارزش های ما در تضاد باشند باعث میشه ما کمتر به خودمون اعتماد کنیم و این زمینه ای برای بی احترامی به خودمون می شود و عزت نفس  ما ضربه می خورد انسجام داشتن یعنی حرف و عمل ما یکی باشد

دلیل اینکه بعضی بچه ها به پدر مادراشون اعتماد ندارن  همین عمل نکردن به قول هاشون  حالا اگ این رفتار خودمون با خودمون  داشته باشیم چه آبرو ریزی می شود پس منظور از یکپارچگی و انسجام شخصی این که باید به گفته هامون عمل کنیم  باید به قول و قرار هامون پایبند باشیم  و با دیگران برخورد مناسب و منصفانه داشته باشیم  و به مسائل اخلاقی اهمیت بدهیم

عزت نفس
من یک معلمم معلم عاشق باتمام وجودم با عشق درونی ام تدریس می کنم بدون توقع نتیجه چون من مطمئنم خداوند عزیزم بهترین نتیجه را در زمان و مکان مناسب به من می دهد
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید