افکار منفی مهمانان ناخوانده ای هستند که می توانند زندگی روز مره ی ما را تحت تاثیر قرار دهند این افکار ریشه در باورها ،تجربیات گذشته و حتی الگوهای فکری نادرست دارند با این حال خبر خوب این است که می توان بر این افکار غلبه کرد و زندگی شادتر و سالم تری داشت در این مقاله به موضوعات در رابطه با این که افکار منفی چیست؟انواع افکار منفی ؟عواقب افکار منفی بر سلامت روان عواقب افکار منفی بر روابط عواقب افکار منفی بر موفقیت عواقب افکار منفی بر رضایت از زندگی تمرینات عملی برای شناسایی افکار منفی در خود اهمیت آگاه شدن از افکار منفی ارتباط افکار با احساسات ورفتارها آموزش روشهایی برای به چالش کشیدن و بررسی واقع بینانه افکار منفی آموزش روشهایی برای تبدیل افکار منفی به افکار مثبت آموزش نحوه ی استفاده از تائیدهای مثبت برای تقویت باورهای مثبت مدیتیشن و ذهن آگاهی معرفی تکنیک های ساده مدیتیشن و ذهن آگاهی برای کاهش استرس و افزایش آگاهی از افکار پس با من همراه باشید تا با هم به سفری در دنیای افکار برویم و راهکارهایی برای رهایی از افکار منفی و دستیابی به زندگی بهتر بیابیم .
افکار منفی هاله ها و یا صداهایی گنگ و نامفهوم در درون ذهن ما هستند که باعث میشن احساساتی از قبیل خشم،نفرت،کینه ،ناراحتی،غم ،استرس،اضطراب ،در درون ما به وجود بیاد که هر کدام از این احساسات بر روی زندگی شخصی ما نوع نگاهمون به زندگی ،به خودمون و توانمندی هامون به دنیای اطرافمون تاثیر زیادی دارد فکر هایی هستند که باعث میشن احساس بدی در ما به وجود بیاید و نگران شویم و حس میکنیم همچی خراب شده با دوستمون دعوامون میشه فکر میکنیم دیگ همچی تمام شده دقیقا مثل ابرهای تیره که جلوی نور خورشید میگیرند و همه جا تاریک و غم انگیز به نظر میرسه اگه یک بار توی یه امتحانی نمره ی خوبی نگیریم دیگ میگیم من همیشه شکست می خورم همیشه من همین بودم و همینم هستم اگه که یک کاری رو اشتباه انجام دادیم دیگ خودمون رو احمق ترین آدم دنیا میبینیم قبل از اینکه بخواهیم کاری رو انجام بدیم فکرمون این که من مطمینم که اینم مثل کارای قبلی به هیچ جا نمیرسه من میدونم الان اینم میگه نداریم با یه دیدگاه و فکر منفی پر از خشم و عصبانیت توی این بنگاههای املاک دنبال ملک میگردیم قبل از اینکه طرف دستش ببره فایل نگاه کنه به همسرمون میگیم من می دونم دیگ الان اینم میگه نداریم بعدشم برای اینکه ثابت کنی راست گفتی به خانومت میگی دیدی گفتم دیدی گفتم الان اینم چیزی نداره اگه که با پدر و مادرمون به مشکل و مساله ای بر خوردیم میگیم که هیچ کس من رو دوست نداره هیچ کس منو درک نمیکنه روزها و شب ها این بحث و بالا پایین میکنیم خودخوری داریم اون چی گفت من چی گفتم چرا اون حرف نزدم اون حرف چرا گفتم کلن عادت کردیم که همچی و تاریک و سیاه ببینیم همچی رو به خودمون میگیریم اگه یه اتفاقی افتاد میگیم همش تقصیر منه من می دونم باعث و بانی اش منم یه دفه احساسم بد شد خوب بودما اما یه دفه حالم گرفته شد استرس و اضطراب گرفتم . ماهیت واصل و چیستی افکار منفی همینن و به این صورت در ذهن ما ظاهر میشن مارو درگیر خودشون میکنند.
توی آیین نامه رانندگی رد شدی با خودت میگی وای من چقدر خنگم نه من میدونم دیگ اصلا قرار نیست قبول بشم آخه همه ی آزمون های بعدی هم مثل همین سخته من میخام رد بشم اگ 20بار دیگ هم شرکت کنم بازم رد میشم من مطمئنم .
چون که یک بار توی ازداجم شکست خوردم دیگ نمیشه ازداج کرد همه ی رابطه ها همه ی مردها خیانت کار بی مسئولیتن دیگ مگه مرد خوب هست همه ی رابطه ها همینن این یک اتفاق رو بر میداری و تعمیم میدی به کل رابطه ها به کل آدم ها هیچ وقت برای رابطه جدید داشتن اقدام نمی کنی حتی فکرشم برات آزار دهنده است از بس که افکار منفی تو سرت رخنه کردند از بس که تعمیم دادی به همه ...
آیا توی دور و برخودتون هیچ رابطه ی موفق نیست ؟
آیا هیچ مرد خوب و متعهد و خانواده دوست را در اطراف خودتون نمی بینید نمی شناسید ؟
ماگاهی اوقات خیلی بر احساساتمون تکیه می کنیم اعتماد می کنیم بر اساس احساس و هیجاناتمون حرف می زنیم عمل می کنیم اما گاهی اوقات به جای تمرکز و باور به افکار منفی ذهنمون به واقعیت ها توجه کنیم .
من دست و پا چلفتی من احمق من تنبل من بدشانس حالا چی شده یه لیوان چای از دستش افتاده بچه امون امتحانش بد گرفته نمره ی خوبی نیاورده تو تنبل تو خنگ تو بی مسیولیت این همه داریم خرجت میکنیم این همه پول شهریه و کیف و کفش و لوازم تحریر میدیم آخر سر تو این نمره رو اوردی خاک بر سرت کنم تو هیچی نمیشی به اون خانواده ی پدری ات رفتی اعتماد به نفس این بچه رو غرور این بچه رو خورد میکنیم فقط چی شده نمره ی ریاضیش کم شده
به خودمون برچسب های ناجور میزنیم من خیلی خجالتی ام هیچ وقت نمی تونم با آدم های جدید آشنا بشم نه آخه من خیلی طول میکشه یخم آب بشه برچسبهای ناجور به خودمون به اطرافیانمون می زنیم می زنیم رابطه هامون خراب میشه نه اون آدم بی معرفتیه بخاطر این که 2سال پیش توی مریضی پدرم کنار من نبود ناراحتی کینه رنجش از دیگران می گیریم .
1:خودت ببر زیر ذره بین وقتی که دیدی داری به خودت و یا اطرافیانت برچسب می زنی یک قدم عقب بردار و از خودت بپرس آیا این صفت یا ویژگی واقعا همه ی واقعیت را نشون میده ؟آیا من همیشه و همه جا همینطورم ؟شاید یه دلیل دیگ هم برای این رفتار باشه
2:ما همیشه اگه که رفتار و یا اشتباهی از افراد یا خودمون دیدیم میایم ربطش میدیم به شخصیتش می گیم که تو اینطور هستی اما می تونیم به رفتارش ربط بدیم به جای اینکه به کسی بگیم تو تنبلی بگو که تو این کار را دیر انجام دادی ما فکر می کنیم برای اینکه اشتباهات خودمون را درست کنیم و یا به دیگران گوشزد کنیم باید با لحن تند و عصبانیت این مسئله را درست کنیم و یا دیگران را متوجه اشتباهاتشون کنیم اما می توانیم به نرمی و با زبان خوش هم اینکار انجام بدیم من احمق من دست و پا چلفتی تو یک کار اشتباه انجام دادی درسش میگیری و دفعه ی بعد بهتر و درست تر کامل تر انجام میدین می تونیم آروم و خونسرد باشیم از کلمات مثبت استفاده کنیم لحن صدامون ،حالت چهره،مهربان تر آرام تر کنیم .
3:هرکسی یک داستان زندگی داره سعی کن داستان خودت طوری باز نویسی کنی که پر از امید و موفقیت باشه .
همه ی ما گاهی اوقات فکرهای منفی به سرمون میزنه و این کاملا طبیعیه اما اگه که این افکار تبدیل به یک مهمان ناخوانده دائمی بشن همیشه و به طور دائمی همیشه توی ذهنمون افکار منفی داشته باشیم میتوانند روی روح و روانمون تاثیر بگذارد انگار که یه ویروس نرم افزاری توی ذهنمون فعال و همه چیز را خراب می کنند که منجر به
زمانی که تو افکارت منفی باشن انگار که یه ابر سیاه روی روح و روانت نشسته باعث میشه همچی تیره و تار ببینی انرژی ات از دست میدی از هیچی لذت نمیبری از کنار همچی بی تفاوت و خنثی رد میشی هیچی برامون تازگی نداره زندگی برامون تکراریه چیزی که سالیان سال آرزوش داشتیم الان دیگ برامون بی معنی نه ذوقی نه شوقی نه امیدی کم کم همچی برامون بی معنی ودیدمون به آینده تیره و تار میشه فقط حسرت گذشته ونداشته ها مون را می خوریم و همین که دنیا پر شده از آدم های افسرده ...
تپش قلب می گیریم بدنمون عرق سرد میکنه نفسمون تنگ میشه نمی تونیم راحت بخوابیم ،نصف شب بیدار میشیم صبح زود دلشوره می گیریم نصف شب با هراس و ترس از خواب بیدار می شویم کابوس میبینیم فقط بخاطر این که فقط نگران آینده ایم بدترین اتفاق ها را تصور می کنیم تمام ذهنمون را افکار منفی پرکرده توی سرمون مدام یه صدایی تو سرمون بهمون میگه که تو آدم خوبی نیستی به اندازه ی کافی خوب و جذاب نیستی کم کم اعتماد به نفسمون رو از دست میدیم جرات شروع کردن یک کار ،شغل جدید نداریم از بس که افکار منفی رو توی سرمون پرورش میدیم که سردرد میگیریم هیچ علت نداره تنها علتش افکار منفی یک فکر منفی یدفه اومد توی سرمون و ناراحت شدیم .
از خودمون از آینده امون نا امید میشیم یه اتفاق آبکی توی زندگی مون رو انقدر بزرگ می کنیم من بدشانس من هیچ وقت موفق نمیشم واین جور حرفا مدام نگران آینده خودمونیم نگران این که نکنه آینده قعطی بیاد نکنه مریض بشم نکنه مریض بشم نکنه بچه مو از دست بدم و همین نگران بودنمون باعث میشه استرس بگیریم و شبا نتونیم راحت بخوابیم .زمانی که تو مدام این احساس داشته باشی من بی ارزشم من ناتوانم کم کم افسرده میشی مچاله میشی از کاری لذت نمیبری .
اگه که ما به جای اینکه این همه روی تفاوتهامون تمرکز کردیم نه من با این ها فرق می کنم من بهترم اون فلان نقص داره اونا فلان قومن اونا عربن ما فارسیم نقاط مشترکمون را ببینیم اگه به جای اینکه دنبال مقصر باشیم دنبال راه حل باشیم مدام با ذره بین افتادیم دنبال اینکه اشتباهات دیگران رو پیدا کنیم و بزرگ کنیم بیایم همکاری کنیم با همدیگ مشورت کنیم این همه جنگ و دشمنی پیش نمیاد دور هم جمع شدیم مهمانی خانوادگی تنها سرگرمی مون حرفای بد زدن غیبت این و اون کردن قضاوت این و اون کردن واین انرژی های منفی و افکار منفی باعث میشن که روز به روز رابطه ها کمرنگ تر بشه ...
نه ما خانوادگی ریاضی مون خوب نیست من از همون پایه ریاضی ام ضعیف بود وقتی که فکرت نگرشت این باشه میری سر جلسه ی امتحان و نمی تونی تمرکز کنی استرس میگیری و نمره ی خوبی هم نمیگیری زمانی که افکارت منفی باشه باور و اعتماد به توانمندی های خودت نداری و این باعث میشه تو اصلا نتونی کاری رو شروع کنی باور به قدرت و تمرکز روی نقاط مثبت و توانمندی های خودت که می توانی وارد هرکاری بشی شروع کنی و نتیجه هم بگیری با وجود افکار مثبت و باور به توانمندی های خودت که با آمادگی کامل سر جلسه ی امتحان حاضر میشی و با آرامش کامل اگه هم که سوال سختی بود با دقت بهشون فکر میکنی و سعی میکنی جواب همه را به درستی بدی ..
فرض کن زندگی یه باغچه ی قشنگ وقتی مدام به این فکر میکنی که گل هامون پژمرده میشن آفات بهشون حمله میکنه و بارون نمیاد دیگ دلمون نمیخاد به باغچمون رسیدگی کنیم زندگی ما هم همینطور وقتی که به چیزهای بد فکر میکنیم دیگه انگیزه ای برای تلاش کردن و امید به آینده و روییدن نداریم در واقع تمرکزمون روی نقاط ضعف و نداشته ها و ترس و نشدن ها باعث میشه نتونیم از زندگی لذت ببریم نتونیم دارایی ها و توانایی ها را ببینیم و ازشون لذت ببریم در نتیجه رضایت از زندگی در ما روز به روز کمتر میشه و از بین میره ..
هر روز چند دقیقه ای را به نوشتن در مورد افکار و احساسات خود اختصاص دهید سعی کنید در یک زمان مشخص قبل خواب و یا بعد از بیدارشدن صبح
سوالاتی مثل
امروز چه احساسی داشتم؟
چه افکاری ذهنم را مشغول کرده است؟
چه اتفاقاتی باعث ناراحتی من شد ؟
با پاسخ دادن به این سوالات که می توانید الگوهای فکری منفی خود را شناسایی کنید .
افکار منفی به صورت یک چرخه تکرار می شوند مدام می آیند و می روند یک موقعیت و یا شرایط که باعث ناراحتی شما شده را شناسایی کنید
1:رویدادچی بود مثلا دفاع دکترا
2:چه فکری به ذهنم رسید فکر منفی را شناسایی کن مثلا الان میرم اونجا تپق میزنم الان مطلب اونجا یادم میره و...
3:چه احساسی داشتم این اتفاق چه احساسی در من ایجاد کرد اضطراب ،خشم،نا امیدی
4:چه رفتاری از من سر زد مثلا از دفاع کردن و ارائه دادن منصرف شدم
با شناسایی و تمرکز روی مسائلتون شما می توانید آن مسئله را به راحتی حل کنید .
افکارتان را مثل ابرها در آسمان مشاهده کنید نیازی نیست که با افکار منفی مبارزه کنید فقط کافی است آنها را مشاهده کنید و اجازه بدهید از ذهنتان عبور کنند .
این تمرین باعث میشه که از افکار منفی خود فاصله بگیرید
افکار منفی خودت به چالش بکشون
فکر را بررسی کن تحلیل کن آیا این فکر واقعا درست ؟
آیا شواهدی برای اثبات این فکر وجود دارد؟
آیا راههای دیگری برای نگاه کردن به این موقعییت وجود دارد ؟
هرچیزی که به ذهنت میرسه را بنویس حتی اگه فکر میکنی که فکر بی اهمیت ویا احمقانه باشه صادقانه تمام افکار و احساساتت بنویس خود سانسوری نکن .
بعد از چند روز نوشتن به نوشته هات نگاه کن آیا الگوی خاصی میبینی ؟
مثلا مدام از خودت انتقاد میکنی ؟
آینده را تیره و تار میبینی؟
آماده میشی داری میری یه مصاحبه کاری خیلی مهم اونم مصاحبه ای که مدت هاست تلاش کردی تاکه یه وقت مصاحبه بگیری یه صدای کوچیک تو ذهنت میگه حتما تو این مصاحبه را خراب میکنی و اون شغل از دست میدی و این فکر که باعث میشه استرس بگیری و اعتماد به نفست کم بشه اما زمانی که تو این فکر منفی رو شناسایی کنی ازش مطلع بشی میتونی با خودت بگی من برای این مصاحبه خیلی تلاش کردم زحمت کشیدم و کاملا آماده ام مطمینم که میتونم موفق بشم همین شناسایی و آگاه شدن از افکارمون که میتونه تغییر بزرگی توی نتیجه ی مصاحبه یا زندگی تون داشته باشه .
جملات مثبت ،کوتاه،ساده،شخصی را انتخاب کن و به زمان حال طوری که انگار الان اون رو دارا هستی هرروز به طور مداوم و مستمر با خودت کرار کن به خودت بگو سعی کن یک دفترچه تهیه کنی و 10تا جمله ی مثبت راجب خودت را در آن یادداشت کنی و اون ها را شبها قبل خواب یا صبح زود بلافاصله بعد از بیداری تکرار کنی .
یه جای آروم و راحت بنشین و یا دراز بکش چشمانت را ببند و روی نفس کشیدنت تمرکز کن سعی کن تمام تمرکزت روی تنفس ات باشه به آرامی نفس بکش هر روز به طور مداوم چنددقیقه ای رو به این کار اختصاص بده مدیتیشن باعث پاکسازی ذهن و تمرکز کردن روی زمان حال و داشته ها که خود منجر به خلق افکار مثبت در ما می شوند .