ویرگول
ورودثبت نام
فرزانه شـ...
فرزانه شـ...فرزانگی?
فرزانه شـ...
فرزانه شـ...
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

بازی تاریخ

تاریخی که شروع شد:۱۳۹۹/۱۰/۱

یک حقیقتی رو میخوام بهت بگم

حقیقت اینه که من هنوز عاشقتم و احتمالا هم عاشقت خواهم موند:)

اما با خودم میجنگم تا به خودم ثابت که این عشق یک طرفه بود. :)

میدونی من احمقانه عاشقتم.

از وقتی که منو بدون هیچ دلیلی رها کردی من ادامه دادم نمیگم که سخت نبودا ولی ادامه دادم. ولی میدونی سختیش این بود که چرا آخه بدون خداحافظی؟ چرا نذاشتی قشنگ تموم بشه؟!

سخت بود ولی ادامه میدم

من هنوز عکسای تورو توی ذهنم دارم. هنوز صداتو همون طور که میخندی یادمه …

یک روز باید جدا شد باید این اتفاق میوفتاد باید تنها موند باید شکست. اما

نمیتونم بگذرم.

از تو بابت بی محلیت

بابت اهمیت ندادنت به من که باعث شدی حس ناکافی بودن داشته باشم

نمیتونم فراموش کنم چه شبایی که رو که چجوری صبح کردم و روزایی که چجوری جون کندم تا فقط بگذره

از خودم بدم میاد

نمیتونم بگذرم ازت چون چیزایی رو از من گرفتی که محاله هیچ وقت بتونم پس بگیرم

تمام شور و شوق من واسه زندگی رو

تمام احساس های خوبو

تمام انرژی و اعتماد

تمام جمله های قشنگو... دیگه چیزی برام نمونده که وقتی خودمو توو ایینه میبینم بهش ببالم...۰

و هزارتا چرا توو ذهنم موند و هرروز باید باهاشون سر کنم....

بدون خداحافظی رفتی.

باشد تا تو آرامش بگیری

خداحافظ.

پایان

۱.۱۰.۱۴۰۲

۱
۰
فرزانه شـ...
فرزانه شـ...
فرزانگی?
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید