مرتضی وارسته
انتخاب والورده برای نیمکت بارسلونا، مثل تلاش برای پر کردن آبکشه؛
والورده هر بار بعد از هر انتقادی، با چسب یدونه از اون سوراخ ها رو میپوشونه ولی باز هم بعد از چند بازی، نقص دیگه ای از ترکیب، مانع نتیجه گیری بارسلونا میشه.
فرانکی دی یانگ با هدف پر کردن جای بوسکتسی که سنش رو به افزایشه، به بارسا اومد؛ این رو هم توانمندی های دی یانگ و هم نوع بازی اش در آژاکس اثبات میکنه؛ حالا عجیبه که چرا در بازی دیروز، والورده همزمان از بویکتس و دی یانگ در خط هافبک استفاده کرده بود.
دی یانگ کمی جلوتر از بوسکتس، وظیفه بازیسازی رو بر عهده داشت؛ وظیفه ای که با پتانسیل هافبک هلندی فاصله داره.
بارسلونا برای نتیجه نگرفتن، کافیه که اختلالی در خط هافبکش ایجاد شه؛ جلوتر از بوسکتس و دی یانگ نه چندان خلاق که مجموعا فقط دو خلق موقعیت در بازی دیروز داشتن، سرخی روبرتویی بازی میکرد که اصلا روز خوبی در ترکیب نداشت و ضعیف ترین بازیکن زمین و تیمش بود.
دومین شاهکار والورده در نیمه دوم اتفاق افتاد؛ آرتور به جای رافینیا به زمین اومد و فاتی جای سمدو رو گرفت تا سرخی روبرتو به دفاع راست منتقل شه و آرتور و بوسکتس و دی یانگ، خط هافبک بارسا رو تشکیل بدن؛ کند ترین سه تایی ممکن؛ ضعیف ترین سه تایی ممکن در بازیسازی و ایجاد موقعیت.
وقتی گزینه هایی مثل آلنیا و ریکی پویگ و حتی راکیتیچ بر روی نیمکت حضور دارن، چرا باید این بلا به سر خط میانی بارسلونای قدرتمند در وسط زمین بیاد؟
تبدیل سه تایی بوسکتس و ژاوی و اینیستا به بوسکتس و آرتور و دی یانگ، قابل تصور نیست؛ اون هم در شرایطی که ناجی شماره ۱۰ فعلا در ترکیب نیست تا خلا هافبک ها رو پوشش بده؛
عدم ایجاد ارتباط درست بین خط هافبک و حمله، سوراخ جدید آبکش والورده بود؛
فرایند معیوبی که هر بار به شکلی جدید مانع نتیجه گیری بارسلونا میشه؛
مگه میشه مجموع هافبک های بارسلونا در طول ۹۰ دقیقه فقط دو پاس کلیدی ارسال کنن؟
مگه میشه که برنامه بارسلونا برای گلزنی، سانتر از کناره ها باشه؟
از کی تا حالا بارسلونا در ایجاد موقعیت گلزنی انقدر حقیر شده؟
گریزمن به عنوان مهاجم بارسلونا فقط ۳۰ بار توپ رو لمس کرد؛ هیت مپ گریزمن تو بازی دیشب، حوالی مرکز زمین بود؛ یعنی تلاش برای بدست آوردن توپ حتی به قیمت عقب تر اومدن از جایگاه همیشگی.
تعداد شوتهای اوساسونا دو برابر شوتهای آبی اناریها بود؛ این در حالیه که شاگردان والورده با ۷۳۲ پاس، سه برابر حریف مالکیت توپ رو در اختیار داشتن؛ یعنی تصاحب توپ بی هدف و دریغ از یک موقعیت صد درصدی گل.
این آمار ها میشه ثمره همزمان بازی دادن به سه هافبک کند و شبیه به هم؛
خط هافبک حداقل چیزیه که یک نفر باید در مورد بارسلونا و فلسفه اش بدونه؛
والورده نمیدونه؛ ارنستو باید روز آخر حضورش در بارسلونا، مثل مهران مدیری تو فیلم مرد هزار چهره، رو به دوربین بگه من اشتباهی ام آقای قاضی؛ من اصلا برای این کار ساخته نشدم؛ خیلی تلاش کردم ولی نشد؛
آره خیلی تلاش میکنه که به مربی دلخواه هواداران تبدیل بشه ولی نمیشه و نمیشه و نمیشه...