متین جلوانی
درباره بازی آرسنال 2 – 2 تاتنهام (هفته چهارم لیگ)
?در حالی که عدم حضور اندومبله در ترکیب و حواشی نقل و انتقالات و به خصوص پیرامون جدایی اریکسن که باعث عدم تصمیمگیریِ باتمرکز و بهجا برای پوچتینو در بازیهای قبلیِ شده بود، و از طرف دیگر عدم آمادگی دله اَلی و کِین – که معمولا فصل را کمخطر آغاز میکند - انتظار میرفت آرسنال با امید زیادی که مجموعه تیم به طرفداران القا کردهاند، بازی دربی را در خانه پیروز شود. اما نگاهی اجمالی به ترکیب اولیه حسی دوگانه میداد. از یک طرف هیجانِ حضور سه مهاجم اصلی؛ که البته به همین انتخاب هم میشود مته به خشخاش زد و خرده گرفت. به طور مثال عدم هماهنگی لازم بین سه بازیکن با یکدیگر و پهپه با کلیت تیم – که گاهی پاسهای اشتباه میداد – و یا عادتِ اوبامیانگ و لاکازت به بازی در کنار یکدیگر و عدم آمادگی لازم برای استفاده از قابلیتهای زهرآگینِ پهپه که منجر به از دست رفتن چند موقعیت شد؛ اما از طرف دیگر خط هافبکی شامل ژاکا توریرا گوندوزی دیده میشد که سال گذشته در کنار یکدیگر بازی کرده و گاهی نه تنها جواب نداده که حتی بازی تیم را هم زیر سوال برده بود. حضور توریرا از ابتدای بازی در ترکیب اولیه شاید با گرفتن خطا از بازیکنان تنومند تاتنهام موجب تخریب حمله حریف میشد اما، از طرف دیگر همین جثه کوچک باعث میشد تا در برخی موارد حملات سریع یا ضدحملات آرسنال به راحتی و با تنهای ساده به او شکل نگرفته و بازیسازیِ لازم انجام نشود. از همین رو به نظر میرسد فیکس بودن سبایوس در بازی با لیورپول و توریرا مقابل تاتنهام، تصمیمهایی بودند که دقیقا باید برعکس گرفته میشدند و احتمالا دلیل این انتخاب بهکارگیری عنصر غافلگیری بوده که در بازی با تاتنهام منجر به آسیبپذیری تیم در برخی نقاط شد. عدم عملکرد درستِ خط هافبک، بدون شک تاثیر مستقیمی بر روی عدم کارآیی لازم خط حمله، و عدم تمرکز درست برای خط دفاع میشود. این جمله شاید خیلی ابتدایی به نظر برسد ولی در نگاهی به بازی آرسنال با تاتنهام، بر اساس همین عبارت ساده میتوان شرایط بازی را تا حدودی درک کرد. کافی است به اشتباهات منجر به گل اول تاتنهام نگاهی انداخته شود.
? آرسنال که هنوز پس از بیش از 10 سال نتوانسته در یافتنِ جانشینِ مناسبی برای «کاپیتان ویِرا» موفق باشد، و همین امر باعث شده تا در دهه اخیر عملکردِ به ویژه خطوط دفاعی تیم چند برابر آسیبپذیرتر و شکاف بزرگی که بین خط هافبک با خط دفاع وجود دارد پر نشود، حالا در کمال تعجب دست به دامان ژاکا شده، که به هیچ وجه نه از کاریزما و هُشیاری ذهنی – mental awareness –ویرا بویی برده، و نه تمرکز کافی برای تصمیمگیری درست در جهتِ تخریب حمله حریف دارد؛ که نمونه بارز آن را در حرکت بچهگانهاش که منجر به دادن پنالتی به حریف و گل دوم تاتنهام شد میتوان دید. به نظر میرسد بزرگترین حلقه گمشده ترکیب آرسنال که همان عدم وجود یک هافبک دفاعی مستحکم و کاریزماتیک همچون ویرا است، نه تنها با وجود بازیکنی مثل ژاکا – که سبک بازیاش به هیچ وجه در چنین کلاسهبندی و سطحی قرار نمیگیرد – قرار نیست پر شود، که اصرار به استفاده از او در این نقش، در آینده ضربه بزرگی به تیم بزند. بنابراین قطعا مهمترین هدف در نقل و انتقالات، باید جذب یک گزینهی قابل و بالغ به عنوان هافبک دفاعی در اولین فرصتِ ممکن باشد چرا که همین الان هم 10 سال به تعویق افتاده. از طرف دیگر ممکن است برخی بگویند که سبک بازی آرسنال به فرم و شکلی نیست که نیازی به حضور یک هافبک دفاعی – به ویژه به معنای کلاسیک آن – باشد، ادعایی که به ضرس قاطع باید تاکید کرد غلط اندر غلط اندر غلط است.
? اما مهمترین نکته برای طرفداران آرسنال در این بازی – تقریبا همچون بازی با لیورپول – این بود که کلیت تیم شامل تصمیمهای تاکتیکی مجموعه مربیان و قابلیتهای هجومیِ بازیکنان این عنصر پراهمیت را برای آرسنال ایجاد کرده که پس از گل خوردن امید به بازگشت وجود دارد. همان طور که در بازی با تاتنهام اگر تلاشها کمی بیشتر بود، میتوانستیم شاهد بزرگترین کامبک چندین سال اخیر آرسنال باشیم؛ تیمی که اصولا عادت به کامبک نداشته و گویی اصلا چنین چیزی برایاش تعریف نشده. از همین جهت میتوان فاکتوری موفقیتآفرین برای آرسنال در نظر گرفت که همان جنگندگی و روحیهی برنده شدن است؛ و به قول شاعر بگوییم: یه روزی مرغ تو هم تخم طلا میذاره!