شیردشت‌زاده(فاطمه شکیبا)
شیردشت‌زاده(فاطمه شکیبا)
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

پایان شهریور در زمستان...


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ...

وَتَرَى الْمَلَائِكَةَ حَافِّينَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْشِ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ ۖ وَقُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَقِيلَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ.

سوره مبارکه زمر، آیه ۷۵.

همین الان تایپ آخرین فصل رمان شهریور رو تمام کردم. شهریور هفتمین رمان من بود و دومین رمانی که با تم دخترانه و درون‌مایه امنیتی-جاسوسی نوشته شد. تفاوت مهم شهریور با رمان‌های قبلی، توجه ویژه به احساسات شخصیت‌ها و روابط عاطفی اون‌ها بود. چیزی که ظاهرا به نظر می‌رسید، این بود که جنبه‌ی جاسوسی-امنیتی داستان در مقابل جنبه درام اون کم‌رنگ‌تره؛ اما در واقع، هردو به یک اندازه چشم‌گیر بودند.

بین رمان‌هام، احساس می‌کنم "شهریور" بیشتر از همه به نام خودش تعلق داره. چیزی که من شخصا در تمام شهریور احساس می‌کردم، خود واژه شهریور بود. روح شهریور در شهریور جریان داشت...

شهریور 49843 کلمه بود. 49843 کلمه در ذهنم سنگینی می‌کردند... و حالا احساس سبکی می‌کنم.

از این که به سلامتی این رمان رو هم تمام کردم، واقعا خوشحال و سپاسگزار خداوند مهربان هستم. امیدوارم بتونم جلد دوم شهریور رو هم، به زودی به پایان برسونم...

فاطمه شکیبا؛ زمستان 1401

شهریورروابط عاطفیرماندرامدخترانه
نویسنده، کارشناس جامعه‌شناسی، مدرس سواد رسانه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید