امروزه مسئله دیجیتال مارکتینگ از جمله داغ ترین مباحث در زمینه بازاریابی است. می توان گفت کمتر کسب و کاری وجود دارد که اندکی پس از آغاز به کار ایدهی توسعه بازار خود را از طریق دیجیتال مارکتینگ در سر نپرورانده باشد.
در این سری از مقالات سعی شده است تا بازاریابی به طور خاص از منظر دیجیتال مارکتینگ بررسی شود و علاوه بر ذکر مفاهیم تئوریک به زبان قابل درک، نمونه های عملی و تجارب با ارزش از زاویه دید یک مدیر ارشد با سابقهی سالها فعالیت در حوزه دیجیتال مارکتینگ نیز گنجانده شود.
با توجه به گسترش ارتباط مردم و حضور آنها در رسانههای دیجیتال مانند موبایل و وب، بازاریابان متوجه شدند میتوانند برای بازاریابی محصولات و خدمات خود از این مسیر استفاده نمایند. در واقع در فضای بازاریابی به دنبال محلی هستیم که توجه مخاطب در هر عرصه و زمانی به آن جلب شود.
بیلبوردهایی که در اتوبانها نصب شدهاند، پاسخی به حضور مخاطبین در بزرگراهها و ترافیک هستند و هدف استفاده از توجهی است که میتوانند داشته باشند. دیجیتال مارکتینگ نیز بدین شکل به وجود آمد. با توجه به حضور مخاطب در فضای دیجیتال رستهای از ابزارها با ویژگیهای خاص خود به وجود میآیند تا بتوانند در فضای دیجیتال به اقدامات بازاریابی بپردازند.
دیجیتال مارکتینگ نوعی از بازاریابی است که به جای رخداد در فضای واقعی در فضای دیجیتال اتفاق می افتد. هرچند برای یک کسب و کار تفکیک این دو مورد چندان صحیح نیست. زیرا هر کسب و کار دارای برنامه بازاریابی مشخص است که در آن برخی از حرکات بازاریابی و نقاط تماس (touch point) به دلیل آنلاین بودن مشتریان از طریق دیجیتال مارکتینگ و فضای آنلاین صورت میگیرد.
قبل از آن که بخواهیم وارد بحث دیجیتال مارکتینگ شویم، باید با بازاریابی آشنایی پیدا کنیم. بازایابی نگرش های مختلفی دارد. برخی ممکن است بازاریابی را با مفهوم ویزیتوری اشتباه بگیرند. بازاریابی به معنای یافتن بازارهای جدید و همچنین مشتریانی که به محصولات و خدمات ما نیاز دارند، میباشد.
بازاریابی دارای مکاتب و مراحل مختلفی است. اما جامعترین و تجویزی ترین و مرحله بندی ترین بازاریابی متداول فیلیپ کاتلر میباشد. تعریفی که کاتلر از بازاریابی ارائه میدهد :”بازاریابی طیف وسیعی از فعالیت هایی است که به قصد انجام مبادلاتی که به تأمین اهداف انفرادی و سازمانی منجر گردد؛ صورت می گیرد. “به زبان ساده هر کسب و کاری دارای تعدادی محصول (خدمات یا کالا) بوده و به دنبال ارائه بیش تر و بهتر محصولات خود است.
در مدل فیلیپ کاتلر عملا شما از یک مسیری وارد شده، با تحقیقات بازار و پیچیدگیهای بازار شروع میکنید. پس از جمعآوری اطلاعات مورد نیاز ، فرایند خود را برای تشکیل بازار هدف و انتخاب بازار هدف آغاز کرده و بر روی مشتریان هدف متمرکز میشوید . در مرحله بعد چند فرآیند هم زمان انجام میشود، محصولات و خدمات، قیمت گذاری، مشوق های مشتری ،گستره توزیع و پخش و موارد دیگر مشخص میشوند. پس از آن وارد مرحله اجرا شده و همواره به کنترل مراحل اجرا شده پرداخته میشود. در بازاریابی دیجیتال نیز از همین رویکرد استفاده شده، با این تفاوت که از ابزارهای دیجیتال در آن استفاده میگردد.
در این میان رشتههای تخصصی در دیجیتال مارکتینگ مانند ویدئو مارکتینگ(بازاریابی ویدئویی)، وایرال مارکتینگ (بازاریابی ویروسی)، کانتنت مارگیتینگ (بازاریابی محتوایی)، گیمیفیکیشن، پروموشن کدها وجود دارند. در واقع عمیق شدن روی این روشها با توجه به اهداف کسب و کار شما موجب کسب نتیجه بهتر میگردد. برای مثال وقتی میخواهید در گوگل بیشتر دیده شوید مقوله کانتنت مارکتینگ به شدت مفید است. زیرا تهیه محتوا مناسب و باکیفیت بازدید سایت شما را افزایش داده و طبق الگوریتمهای گوگل جایگاه بالاتری کسب خواهید کرد.
پیچیدگیهای بازاریابی باید توسط یک سری دسته بندی و مرحله بندی آسان شوند و با یک نگاه کلی باید متوجه شد با توجه به نوع کسب و کار به کدام یک از بخش های بازاریابی دیجیتال نیاز است و کدام یک از کمپین های دیجیتال مارکتینگ باید استفاده شود.
از آن جایی که فضای دیجیتال بیش از گذشته در دسترس است و ابزار دیجیتال دارای ویژگی های استثنائی بسیاری است؛ این امکان فراهم شده که بتوان با هزینههای بسیار پایین تر به حجم بیش تری از مخاطبین دسترسی داشت. این تحولات باعث شده دیجیتال مارکتینگ نسبت به سایر روشهای بازاریابی مورد توجه بیشتری قرار گیرد. البته باید توجه داشت به دلیل وجود اطلاعات فراوان و عموما آشفته، مخاطبین در میان حجم انبوهی از دادههای ورودی دچار سردرگمی شده و قادر نخواهند بود به درستی دادهها و اطلاعات موردنظر خود را بیابند.
امروزه فعالیت هیچ کسب و کاری بدون توجه جدی و افزایش سطح سرمایه گذاری بر دیجیتال مارکتینگ انجام نمی شود. چون هزینه های بسیار کمتری را متحمل میشود. هم چنین چون به تدریج مخاطبین در حال کوچ از نگاه سنتی به نگاه دیجیتال هستند، بازاریابی در فضای سنتی پر هزینه و کم بازده به نظر میرسد. از این رو باید با آشنایی با روشها و ابزارهای دیجیتال مارکتینگ، مدیریت آنها، به کارگیری متخصصین این حوزه و بهره مندی از مشاوره تخصصی آنها در جهت توسعه کسب وکار به درستی گام برداشت.
نه تنها حضور در فضای دیجیتال بلکه ارائه نقاط تمایز از سایر رقبا برای مخاطبان روش ها و نکات بسیاری دارد که نیاز به بررسی استراتژی کسب و کار در وهله اول و سپس برنامه ریزی خواهد داشت. در این سری از مقالات با عنوان “دیجیتال مارکتینگ چیست؟” به بررسی گام های دیجیتال مارکتینگ که عبارتند از: تحلیل بازار، بخش بندی بازار، هدف گذاری بازار، تعیین جایگاه در بازار پرداخته و در پایان نیز موارد موجود در “معجون بازاریابی” به دقت بررسی می شود.