احتمالاً صدها بار شنیده اید که مردم ذاتاً تنبل هستند و این کاملاً درست است.
اولین عکس العمل شما وقتی کسی کاری را که از او انتظار می رود انجام ندهد احتمالاً چنین خواهد بود: “چه آدم تنبلی!” به خصوص ، وقتی دلیل دیگری برای انجام ندادن کار آنها پیدا نکنید.
بله ، انسانها به طور کلی تنبل هستند. بعضی از ما بیشتر از بقیه هستیم.
به همین دلیل است که می خواهیم غذا را سفارش دهیم و با زدن یک دکمه معاملات بانکی را انجام دهیم. به همین دلیل ما در وهله اول ماشین آلات را اختراع کردیم – برای اینکه کار بیشتری انجام دهیم و تلاش کمتری انجام دهیم. ما دوست نداریم تلاش کنیم. ما راحتی را دوست داریم.
از این گذشته ، چه کسی ترجیح می دهد برای رسیدن به اهداف سخت کار کند وقتی که بتواند دراز بکشد و آرام شود؟ بعید به نظر می رسد که انسان انگیزه ای برای انجام کاری داشته باشد مگر اینکه فکر کند این امر بقای آنها را – مستقیم یا غیر مستقیم – تحت تأثیر قرار می دهد.
میلیون ها نفر صبح از خواب بیدار می شوند و از تلاش لازم برای آماده سازی ذهنی خود برای روز کاری طولانی که در پیش رو دارند متنفرند. اگر برای بقا مهم نباشد ، هیچ کس کار نمی کند
1- عدم علاقه
همه ما بر اساس شخصیت و تجربیات زندگی خود نیازهای مختلفی داریم. هنگامی که ما برای برآوردن این نیازها تلاش می کنیم ، انگیزه بی پایان می یابیم زیرا در تلاشیم جای خالی روان خود را پر کنیم.هترین راه برای اطمینان از اینکه مدت طولانی به چیزی می چسبید ، اشتیاق نسبت به آن چیز است. به این ترتیب ، حتی اگر تلاش زیادی انجام دهید ، خود را با سطح انرژی تازه خواهید یافت. بنابراین ، تنبلی ممکن است فقط نشان دهنده عدم علاقه مطلق باشد
2-بی هدف بودن
بلی با کتک زدن و نصیحت و غور زدن درمان نمی شود بلکه بدتر می شود.باید دلیل را پیدا کرد اگر دلیل نداشتن انگیزه باشد که باید انگیزه و هدفی را برای شخص مشخص کرد که بیشتر تنبلی جامعه از نداشتن هدف و انگیزه سرچشمه می گیرد. شخصی که هیچ هدفی نه برای او مشخص کرده اند و نه خود هدفی را برای خود مشخص کرده است دلیلی برای حرکت کردن ندارد و این شخص به مرور زمان به تنبلی کشیده شده است.