تجربه یکی از عنوانهایی است که هر انسانی در زندگی با آن سر و کار دارد. وقتی کوچک است با تجربهی بزرگترها و وقتی بزرگ شد با تجربهی خودش. یکی از مهمترین عواملی که در تصمیمگیری مورد استفاده قرار میگیرد تجربه است.
در صورتی که انسان خودش تجربه نداشته باشد احتیاج دارد به تجربهی دیگران. دیگرانی که او و شرایط او را درک کنند، و محیط تجربهشان با محیط تجربهی فرد هم سنخی داشته باشد.
المپیادیها نیز به تجربه احتیاج دارند. برای تصمیم گیری، برای انتخاب راه، و یا احیانا برای اینکه فردی بیاید بهشان بگوید شما دارید کاملا اشتباه میروید. یا اینکه اگر این نکتهی کوچک را رعایت کنی بعد از یک سال بسیار تفاوت خواهی کرد.
بسیاری از المپیادی ها از کمبود مشاور با تجربه رنج میبرند، رنجی که مدتها طول میکشد تا تشخیصش بدهند. یعنی احساس نیاز به مشاور نمیکنند در حالی که اگر یک نکته از او میشنیدند شاید یک سال جلو میافتادند.
آیا شما هم به این موضوع اندیشیدهاید؟ آیا شما فردی با تجربه سراغ دارید که با او مشورت کنید؟ مشورت کردن شاید ساز و کار پیچیدهای نداشه باشد و تنها به صورت درد و دل کردن و شنیدن درد و دل مشاور باشد. همین به تنهایی بسیار موثر خواهد بود.
نظرها:
? حسین
من بهشخصه در زندگیام سعی میکنم، هر کاری که میخواهم انجام بدهم، ببینم کسی قبلاً آن کار را انجام داده یا خیر؛ اگر چنین آدمی پیدا کنم، ازش خواهم پرسید که بر او چه گذشت؟ که احیاناً چه مشکلاتی برایش پیش آمد؟ که در برابر مشکلات چه کرد؟ که به منِ تازهکار چه توصیهای میکند؟
در واقع، سعی میکنم در هر راهی که قراره قدم بردارم، حتیالامکان با آن راه آشنایی پیدا کنم؛ دوست ندارم اگر اتفاقی برایم میافتد و همان اتفاق قبلاً برای دیگری نیز افتاده، از تجربه وی بیبهره باشم. هرچند که شاید هیچ یک از آن اتفاقات رخ ندهد، صرف دانستن موانع و تفکر برای حل آنان، اعتمادبهنفس قابل توجهی در من ایجاد میکند. حال آنکه در بسیاری موارد با مشکلات مشابه مواجه شدهام و از این رو تصمیمهای مناسبی در قبالشان گرفتهام. در بسیاری از موارد، کسب تجربه به شیوه فکر کردن انسان شکل میدهد.
علاوهبراین، هرگاه برایم مشکلی پیش میآید، تلاش میکنم با دوستان بزرگتر در آن مورد گفتگو کنم؛ چه پای تلفن، چه رودررو. خیلی اوقات این درددلها موجب یافتن راهحل میشود و بعض اوقات نیز قوای تحمل مصائب را به من میدهد. ولی در مؤثر بودنش شکی ندارم.
هرچند که تجربهاندوزی و تجربهگرفتن از دیگران را نیک میپسندم، لیکن این رفتارها در نظرم ناقض تفکر و تلاش برای حل مشکلات به شیوه شخصی نیست. یعنی خودم سعی میکنم که راهحلهایی بیابم و حتی پس از مشورت با مجرّبین، باز هم میکوشم که با تأمل و تعمق بهترین راه را با توجه به دانشاندوزی اخیر برای رویارویی با معضل پیشامدکرده پیدا کنم.
بیستم مرداد ماه ۱۳۸۵