امید که حالتون خوبه!
امروز میخوام راجع به 7 تا Behavioral UX KPI صحبت کنم. KPI ها خیلی مهمن چون به ما میگن کاربر چطوره داره با محصول ما رفتار میکنه و چه تجربه ای داره.
جالبه که توی قرن 21 همچنان خیلی از شرکتها برای گرفتن تصمیمات دیزاینی، کاری به UX-KPI data ندارن! مثلا نمیان نگاه کنن که Conversion rate من اومده پایین بخاطر اینکه تعداد سوالهای صفحه لاگین رو از 6 تا به 9 تا بردم! طبیعتا وقتی این KPI ها بطور مداوم چک نشن، این مشکلات هم سختتر به چشم میان!
1. Task Success Rate
ما یسری تسک خاص رو برای کاربر طراحی کردیم و حالا میخوایم ببینیم چند درصد از کاربرها میتونن اون تسک رو با موفقیت انجام بدن !
نکته مهم اینه که کاربر دفعه اولش باشه که از محصول استفاده میکنه.
2. Time-on-task
قطعا هرچه کاربر زودتر بتونه یک تسک رو انجام بده، تجربه بهتری داره!
3. Search vs. navigation
معمولا اگه کاربر از نویگیشن بیشتر از سرچ استفاده کنه، نشون میده تجربه بهتری داره !
4. User error rate
قطعا هرچی ارورهای کاربر موقع استفاده محصول بیشتر باشه، تجربه بدتری داشته !
UER رو به دو روش میشه اندازهگیری کرد:
1.هر تسک فقط یک ارور بده یا چند تا ارور بده، اما شما بخوای یکیش رو اندازه بگیری
2. هر تسک چند تا ارور بده و بخوای میزان کل ارورهای تسک رو اندازه بگیری
Attitudinal KPIs (حرفهای کاربرها)
این KPI احساسات و حرف های کاربر رو زمان استفاده از محصول یا بعد از اون نشون میده !
5. System Usability Scale (SUS)
یکی از بهترین راه های تست کاربردپذیری، تهیه یه پرسشنامه با 10 سوال که گزینه هاش به این شکله :
6. Net Promoter Score
NPS در واقع میزان رضایت و وفاداری کاربر رو نشون میده. تحقیقات نشون میدن NPS رابطه مستقیمی با رشد شرکت ها داره.
سوال مهم برای اندازه گیری میزان رضایت یا NPS:
"چقدر احتمالش هست که این محصول رو به دوستان یا همکارانتون معرفی کنید؟"
اینجا ۳ تا گرینه داریم :
که جواب های "نظری ندارم" رودر نظر نمیگیریم.
7. Customer Satisfaction (CSAT)
CSAT هم میزان رضایت کاربر رو نشون میده. اینجا گرینه هامون یکم جزئیتر از NPS میشه:
اینجا هم فقط جوابهای "خیلی موافقم" و "موافقم" حساب میشن.