مهدی
مهدی
خواندن ۳ دقیقه·۵ سال پیش

سرمایه داری با کاهش جمعیت جهان موافق است یا افزایش آن؟


گروههایی که عموما طرفدار تئوری توطئه نیز هستند، کاهش طبیعی متوسط نرخ باروری و نرخ رشد جمعیت جهان را (که دلایل مختلف اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی دارد و البته هنوز به تثبیت یا کاهش جمعیت جهان نیز منجر نشده است) ناشی از تلاش و برنامه ریزی دقیق دنیای سرمایه داری برای جلوگیری از افزایش جمعیت و قدرت گیری سایر کشورهای جهان قلمداد می کنند. این گروهها بوجود امدن جنگ های داخلی یا ملی در اقصی نقاط جهان و نیز همه گیر شدن بیماریهای ویروسی در بخش هایی از جهان را ناشی از برنامه و توطئه جهان سرمایه داری برای کاستن از جمعیت کشورهای هدف می دانند و از جمله به جنگ بیولوژیک و تولید بیماریهای ازمایشگاهی تاکید می کنند. اما براستی ایا جهان سرمایه داری موافق کاهش جمعیت جهان است؟ برای پاسخ دقیق به این پرسش باید دید منافع دنیای سرمایه داری در کدام جهت است.


یک) همواره این یک امر بدیهی بوده است که افزایش جمعیت برابر است با افزایش نیاز مصرفی و حجم مصرف (گسترده شدن بازار محصولات) بنابراین هرگونه کاهش جمعیت جهان به معنای کوچک شدن بازار و کاهش حجم فروش شرکت های چند ملیتی و کارتل های بزرگ اقتصادی خواهد بود که محصولاتشان به سراسر دنیا صادر می شود. از این رو هیچ عقل سلیمی نمی پذیرد که جهان سرمایه داری موافق کاهش جمعیت جهان و به تبع آن کوچک شدن بازار محصولات خود باشد.


دو) افزایش جمعیت بخصوص افزایش جمعیت فقرا به معنای افزایش نیروی کار ارزان و سهولت دسترسی به نیروی کار سیاه (نیروی کاری که از حقوق قانونی مانند تامین اجتماعی و بیمه بیکاری محروم است) و در نتیجه پایین امدن هزینه های تولید خواهد بود. و برعکس کاهش جمعیت و بخصوص کاهش جمعیت فقرا می تواند به کاهش نیروی کار ارزان و بالتبع گران شدن آن و در نتیجه افزایش هزینه های تولید بیانجامد که قطعا باب میل و خوشایند دنیای سرمایه داری نخواهد بود. (قیمت نیروی کار نیز مانند هر کالای دیگری تابع قانون عرضه و تقاضاست)


سه) اینکه با اتکا به نمونه هایی همچون چین یا برزیل عنوان می شود که افزایش جمعیت برابر است با افزایش قدرت و توان اقتصادی کشورها، بیان دقیق و کاملی نیست. هم اکنون کشورهای زیادی با جمعیت های بالا و رو به افزایش در دنیا وجود دارند که نه تنها جزو قدرت های برتر اقتصادی نیستند بلکه باتوجه به درامد سرانه جزو فقیرترین کشورهای جهان نیز به شمار می روند مانند بنگلادش یا برخی کشورهای افریقایی. بنابراین برای ضربه زدن به اقتصاد یک کشور چه بسا تلاش برای افزایش افسار گسیخته جمعیت آن کشور موثرترین راه باشد! و البته فراموش نکنیم که چین با مهار جمعیت خود (حدود 40سال اعمال جدی سیاست تک فرزندی) و یک برنامه قوی اقتصادی توانست به یک ابرقدرت اقتصادی و نظامی تبدیل شود.


چهار) اگر بپذیریم که جهان سرمایه داری و بخصوص شرکتهای بزرگ اسلحه سازی --که تصور می شود بسیاری از دولتها را نیز تحت سیطره خود دارند-- عاشق جنگ افروزی و فروش سلاح های خود به طرفین درگیری ها هستند؛ در آن صورت زیاد بودن جمعیت و بخصوص جمعیت فقرا فرصت مغتنمی برای تشکیل و ایجاد گروههای جنگجویان پدید می اورد. اصولا جنگها توسط خیل عظیمی از گرسنگان برای تسلط بر منابع محدود و حیاتی به پیش می روند و برای جمعیت محدودی که شکمشان سیر و رفاهشان تامین است انگیزه چندانی برای جنگیدن با یکدیگر باقی نمی ماند. (بطور مثال می توان به جنگهای خونینی که در قاره فقیر و پرجمعیت افریقا شکل می گیرند اشاره کرد)


با توجه به مطالب فوق به نظر می رسد سرمایه داری جهانی نه تنها به دنبال کاهش جمعیت جهان نیست بلکه مخالف جدی آن نیز به شمار می رود. همانطور که در مباحث زیست محیطی مانند گرمایش زمین، سرمایه داری جهانی بی توجه به هشدارها صرفا به منافع مادی خود می اندیشد؛ در بحث افزایش جمعیت جهان نیز (که از 7/7 میلیارد نفر کنونی به ده میلیارد نفر در سال 2050 می رسد) جهان سرمایه داری نه تنها از این بابت نگرانی و دغدغه ای ندارد، بلکه مدافع و منتفع از آن نیز می باشد.


مهدی دولتی @charkhvand

افزایش جمعیتکاهش جمعیتسرمایه داری جهانیسرمایه داری و جمعیتتوهم توطئه
تأملات یک ذهن جستجوگر @zehnejostejugar
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید