مهدی
مهدی
خواندن ۳ دقیقه·۳ سال پیش

ما فرزندان جبریم نه جغرافیا !

روز گذشته از طرف دوستی مطلبی به دستم رسید با عنوان: ما فرزندان جغرافیا هستیم! محصول اتفاق! با سرچ کوتاهی در گوگل متوجه شدم مقاله ارسال شده، جدید نیست و سابقه انتشار آن حداقل به سال 1395 بر می گردد. در بخشی از متن این مقاله چنین امده است:


"گاهی فکر می کنم وقتی یک کودک در سوئیس سراغ یخچال می رود تا شکلات صبحانه اش را بردارد، کودکی در یک قبیله آفریقایی با این ترس بیدار می شود که نکند امروز به وسیله مردان قبیله دیگر که به دین و آیین آنها نیستند کُشته شود! اگر در عربستان به دنیا می آمدیم احتمالاَ اسممان عبدالعزیز می شد، جوراب نمی پوشیدیم، بنز سوار می شدیم اما به زن هایمان اجازه نمی دادیم رانندگی کنند. اگر در جامائیکا بودیم مسیحی می شدیم، غذاهای تند می خوردیم، می رقصیدیم و اگر کسی می گفت میای بریم شمال جوج بزنیم نمی فهمیدیم چه می گوید!"


مقاله مورد نظر چندین پاراگراف دیگر مشابه پاراگراف بالا را نیز در خود جای داده و در مجموع اینطور نتیجه گیری و استنتاج می کند که وضعیت فعلی ما (خوب یا بد) محصول جبر جغرافیایی محل تولد ماست و نه بیشتر.

البته به نظر بنده بهتر بود نویسنده مقاله یک پاراگراف هم در مورد جبر جغرافیایی در حوزه اعتقادی به مقاله موردنظر اضافه می کرد. مثلا می نوشت:

اگر در عربستان به دنیا می امدیم یک سنی وهابی دو اتشه می شدیم و اگر در اسراییل به دنیا می امدیم احتمالا یک یهودی معتقد. اگر در هند به دنیا می امدیم یک هندوی متعصب می شدیم و اگر در چین به دنیا می امدیم یک بودایی کمونیست. اگر در ایتالیا به دنیا می امدیم یک مسیحی کاتولیک می شدیم و اگر در ایران به دنیا می امدیم یک شیعه منتظر ظهور و اگر در فرانسه به دنیا می امدیم یک لائیک بی خدا.


اما به نظر چنین تحلیلی در مورد سرنوشت حیوانات به واقعیت نزدیکتر است تا در مورد سرنوشت انسانها، چرا که روند جفتگیری، تکثیر و تولیدمثل در حیوانات یک فرایند غریزی و غیر انتخابی، اما در انسانها یک فرایند انتخابی و اگاهانه است. نیک می دانیم که در یک صد سال اخیر و با پیشرفت های چشمگیر پزشکی و صنعتی، می توان در روابط جنسی به گونه ای عمل نمود که براورده کردن این نیاز غریزی، الزاما به تولیدمثل و بچه دار شدن نیانجامد. با در نظر گرفتن این نکته، فرزنداوری دیگر نتیجه طبیعی و بعضا ناخواسته یک رابطه جنسی محسوب نمی شود بلکه تولیدمثل فرایندی است که محصول انتخاب اگاهانه و محاسبه گرانه والدین محسوب می شود. از این رو ما نه فرزندان جبر جغرافیا بلکه فرزندان جبر والدین مان هستیم. این والدین ما هستند که اگاهانه تصمیم می گیرند ما را در چه کشوری و با چه شرایطی به دنیا بیاورند. همانگونه که برخی والدین در کشورهای جهان سومی نیز اگاهانه تصمیم می گیرند که در کشوری فقیر و فلاکت زده، پر جرم و جنایت، پر از فساد و بی عدالتی و در مجموع در کشوری ناکارامد و نامتعادل، فرزندی به دنیا نیاورند و او را مجبور به ارث بردن و به دوش کشیدن سختی ها و رنج هایی که خودشان در یک کشور عقب مانده متحمل شده اند، نکنند.


بنابراین ما نه فرزندان جغرافیا و اتفاق، بلکه فرزندان یک روند تاریخی (ارزش و مایه مباهات بودن فرزنداوری در طول تاریخ) و انتخاب اگاهانه والدین مان هستیم. والدینی که چه بسا خود نیز از تولد و زندگی در کشوری که ما را هم در آن به دنیا اورده اند خشنودی و رضایتی ندارند!


تاملات یک ذهن جستجوگر

https://t.me/zehnejostejugar

جبر جغرافیاجبر والدینسرنوشت انسانمحل تولدانتخاب والدین
تأملات یک ذهن جستجوگر @zehnejostejugar
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید