به طور خلاصه سه راه برای این منظور وجود دارد: یکی راهی است که فرومایگان و افراد پست برای ماندگاری نام خود بر می گزینند و آن شهرت کاذب از طریق فعالیت های خلاف و ضد اجتماعی همچون رهبری گروه های خلافکار و بزهکار یا قتل های گروهی و زنجیره ای می باشد. راه دیگر راهی است که اکثر انسانها یعنی همان عوام و میان مایگان برای جاودانگی خود بر می گزینند و آن فرزنداوری و ادامه نسل خود است و دیگری راهی است که اقلیت انسانها یعنی همان خواص و فرامایگان برای جاودانگی واقعی بر می گزینند و آن به جا گذاشتن ردپایی موثر و پراهمیت بر دنیا است که باعث می شود نام آنان تا همیشه در تاریخ طنین انداز و پر بسامد باشد.
راهی که گروه اول بر می گزیند "ره به ترکستان است" و از سر بی فرهنگی و فرومایگی است و برای انان جاودانگی منفی و منفور به جا می گذارد. راهی که گروه دوم بر می گزیند نیز روش موثری برای جاودانگی فردی نیست اما از انجا که مانند گروه سوم توان به جا گذاشتن ردپایی موثر در این جهان را ندارند بالاجبار روش فرزنداوری و تکثیر نسل را به عنوان راهی برای جاودانگی تصور و خیالپردازی نموده و بر می گزینند. هم از این روست که بیشتر افراد این گروه داشتن فرزند پسر را به فرزند دختر ترجیح می دهند چرا که در تفکراتی احمقانه و عوام گرایانه اینگونه تصور می کنند که فرزندان پسر می توانند جاودانگی و تکثیر نسل انها را تضمین کنند، از آن رو که در اینده نوه های پسری نام خانوادگی او را حمل و نسل به نسل منتقل می کنند اما در مورد نوه های دختری چنین اتفاق خیره کننده و مهمی نمی افتد! :) و به همین دلیل است که زمانی که شجره نامه خود را بیان می کنند صرفا نام پدران و مردان در آن به چشم می خورد گویی در این بین زنان هیچ نقشی برای به دنیا اوردن این نسل نرینه نداشته اند!
از همین روست که برخی افراد، غایت و هدفِ میل و کشش به فرزنداوری -علیرغم تمام مشقات و دردسرهای بی پایان ان را- تکثیر و تداوم نسل "خویش" می دانند. بر کلمه خویش تاکید نمودم چرا که اگر هدف و نیت صرفا تداوم نوع بشر بود این امر با فرزندپذیری نیز میسر و محقق بود اما از انجا که عوام تمایل شدیدی دارند تا نسل و دودمان خود را تداوم بخشند از اینرو به تکثیر نسل فرزندان خود اهتمام می ورزند. گویی انها از ژن ویژه و منحصر به فردی برخوردارند که اگر تداوم نیابد و تکثیر نشود دنیا در اینده چیزی کم خواهد داشت!
اما گروه سوم از این تفکر سنتی و عوام گرایانه رهیده و در فکر در انداختن طرحی نو هستند. آنها افرینندگان و سازندگان جهان اینده هستند که با به جای گذاشتن اثری درخشان از خود تحولات شگرفی را موجب می شوند. اعضای این گروه اختراعات و اکتشافات مهمی انجام می دهند، تحقیقات پزشکی یا صنعتی مهمی را به سرانجام می رسانند، اثار هنری و فرهنگی خاص و ماندگار خلق می کنند، قوم یا کشوری را به سرمنزلی والاتر و شایسته رهبری می کنند و یا در بهترین حالت اندیشه و تفکری راهگشا و نیرومند را به جهان عرضه می کنند.
از اینرو اعضای این گروه الزاما در قید و بند ازدواج و تولیدمثل نیستند و بیشتر زمان ارزشمند عمر خود را وقف کارهایی می کنند که در بالا به عنوان نمونه ذکر شدند. شاید برایتان جالب باشد که انسانهای تاثیرگذار و مهم زیادی هیچگاه ازدواج نکردند و فرزندی به دنیا نیاوردند اما با به جای گذاشتن اثر و ردپایی مهم در دنیا نام آنها بیش از هر انسان پر فرزندی در تاریخ ماندگار و جاودان شده است. افرادی مانند:
عیسی بن مریم - سهراب سپهری - صادق هدایت - افلاطون - امانوئل کانت - رنه دکارت - باروخ اسپینوزا - فردریش نیچه - ارتور شوپنهاور - کی یر کگور - لودویک ویتگنشتاین - هربرت اسپنسر - ایزاک نیوتن - مادر ترزا - اندی وارهول - فرانس کافکا - هنری جیمز - ادام اسمیت - دالای لاما - جبران خلیل جبران - نیکولا تسلا - لئوناردو داوینچی - برادران رایت - لودویک بتهوون - هانس کریستین اندرسون - خیام نیشابوری - ابوعلی سینا - ناصر خسرو - ابوالعلا معری - علی اکبر دهخدا - میرزاده عشقی - فرخی یزدی - رهی معیری -
تاملات یک ذهن جستجوگر
@zehnejostejugar