قطعا مجموعه ی tomb raider ، در کنار super mario 64 جزو اولین عناوین کاملا 3 بعدی ، و صد البته اولین بازی کاملا اکشن ماجراجویی تاریخ محصوب می شود ، عنوانی که در سال ۱۹۹۶ برای ps1 عرضه شد و به موفقیت ها ی زیادی هم رسید .
تاثیر گذاری این بازی همچنان در عناوین اکشن ماجراجویی امروزی هم هنوز قابل مشاهده است . یکی از واضح ترین الهاماتی که از این سری انجام شده ، به مجموعه ی Uncharted مربوط می شود که شماره ی اول آن Uncharted: Drake's Fortune در سال 2007 به صورت انحصاری برای کنسول ps3 عرضه شد و این سری توانسته است با استفاده از فرمول قدیمی و اصل tomb raider «آن هم زمانی که این فرمول رو به پایان بود» و گسترش دادن آن با استاندارد ها ی روز ، شاهکاری برای استاندارد ها ی آن روز ها خلق کند که همچنان هم نسخه ی اصلی آن ، اثری ستودنی و جذاب است . اما نمی توان انکار کرد که شباهت ها ی بزرگ و کوچکی ، از داستان گرفته تا گیم پلی ، بین این عنوان و سری tomb raider وجود دارد . مثال شخصیت نیتن دریک که شباهت غیر قابل انکاری به لارا کرافت سری tomb raider دارد .
اما همان طور که اشاره شد ، فرمول قدیمی سری tomb raider شاید برای نسل 5 انقلابی و برای نسل 6 هم بسیار سرگرم کننده و جذاب می نمود ، اما دیگر چنین گیم پلی ای ، خسته کننده و حتی تا حدودی قدیمی شده بود .
اما در سال 2011 ، پس از افول چشمگیر این مجموعه ، استودیو ی Square Enix تصمیم به ریبوت این مجموعه گرفت . ریبوتی که فرمول قدیمی مجموعه با استاندارد ها ی امروزی گسترش داده شده باشد . که می توان گیم پلی سری Uncharted را یک نمونه ی بسیار عالی برای این کار دانست .
چنین شد کمپانی Square Enix استودیو ی خوش نام و بلند آوازه ی Crystal Dynamics را مامور کردند تا ریبوتی را خلق کنند که هم به شماره های قبل سری وفادار باشد و هم رقیبی جدی ، برای سری Uncharted باشد .
در آخر این ریبوت در مراسم E3 2011 معرفی شد و در نهایت در سال 2013 ، بدون هیچ پسوندی با نام tomb raider ، برای کنسول ها ی ps3 ، xbox 360 و همچنین پلتفرم pc عرضه شد .
با نقد و بررسی بازی tomb raider 2013 با من همراه باشید .
داستان بازی و شخصیت پردازی های تمامی شخصیت ها ی بازی همانند گیم پلی آن به طور کامل ریبوت شده ، شخصیت اصلی بازی یعنی لارا کرافت نیز ، همراه با گیم پلی آن به طور کامل ریبوت شده ، اما با اینحال توانسته این کارکتر ریبوت شده به شخصیت اصلی قدیمی آن وفادار باشد .
ایندفعه با دختر باستان شناس طرف هستیم که به جای ماجراجویی در مقبره ها ی باستانی ، بیشتر به مطالعه ی این افسانه ها تمرکز دارد . پدر او که آن هم یک باستان شناس است ، در اتفاقی عجیب گم می شود و هرگز نشانی از او پیدا نمی شود .
حال او برای پیدا کردن او پا به جزیره ای ناشناخته و بسیار خطرناک پا می گذارد ، که او و دوستش سم ، معتقد هستند که این جزیره متعلق به sun queen است که قدرت بسیار زیادی دارد و با وجود اینکه از مرگش صد ها سال می گذرد ، حتی الان هم بسیار خطرناک است و می تواند تمامی افراد حاضر در آن جزیره به قتل عام کند .
اما کشتی در اواخر راه غرق می شود و لارا و همراهانش به دام افراد ناشناسی با ظاهر های عجیب و غریب می افتند .
نکته ی جالب توجه ، این است که سازندگان دید خوبی نسبت به شخصیت های بازی «به خصوص کارکتر اصلی» داشته اند . مثال شخصیت پردازی lara craft که به نحو بسیار خوبی انجام شده . دختری که صرفا دنبال پدر گم شده اش می گردد ، اما در جزیره ای گیر می افتد که هیچ کس ذره به دیگری ترحم نمی کنند .
او توسط عده ای روسی که مشغول قتل عام افراد بازمانده ی جزیره هستند دستگیر می شود . یکی از آنها دست لارا را بسته و می خواهد او را بکشد اما لارا دستبند خود را آزاد و سعی می کند تفنگ درون جیب دشمن را در اورد .
این جاست که ما کسی که هرگز وارد نبرد های به قصد کشت شرکت نکرده را ، مشغول یک قتل می بینیم . کمی قبل تر از آن مرحله حتی ، او از کشتن یک آهو نیز ، حتی بعد از اولین قتلی که انجام داد ، وقتی باقی اعضای آن گروه روسی قصد کشتن او را داشتند با این حال او می گوید : لطفا ، نیازی نیست این کار رو بکنیم ، بذارید با هم دوست باشیم . این در حالی است که اتفاقات بازی به قدری برای این شخصیت تلخ می شود و چه بلا ها که سر او و دوستانش نمی آید ، باعث می شود که همین شخصیت در اواخر بازی تبدیل به یک قاتل زنجیره ای شود که می گوید « شما می خواید جلوی من رو بگیرید ؟ من دارم می یام برای اینکه همتونو بکشم نامرد ها !!»
جالب اینجاست که عملکرد خلق خوی این شخصیت ، بر اساس میزان خشونت و تلخی اتفاقات او صورت می گیرد که یعنی سازندگان راجع به این شخصیت ، به کوچکترین جزییات گذشته ، حال و آینده ی او توجه کرده و با دید درستی داستان بازی را نوشته اند .
نکته ی جالب اینجاست که این روند تقریبا راجع به اکثر کارکتر ها ی بازی نیز صادق است ، البته چند استثنا وجود دارد اما در کل اکثر کارکتر ها ی بازی دارای شخصیت پردازی بسیار خوبی هستند .
تنها نکته ی قابل توجه تکراری بودن سناریو بازی بوده ، عده ای در منطقه ای گیر افتاده و حال باید تلاش کنند از آن نجات پیدا کنند ، داستان بازی گرچه درگیر کننده است ، اما ایده ی کلی نسبتا تکراری ای دارد که البته نمی توان گفت اشکال بسیار بزرگی است .
هشدار : ممکن است این قسمت ، حاوی اسپویل بخشی از گیم پلی tomb raider باشد .
بازی همان اول شما را با cut scene های اکشن خود درگیر می کند اما کمی طول می کشد تا بازی مکانیک ها ی اساسی مختلف خود را برای شما رو کند ، که البته تا آخر بازی نیز این کار را نمی کند ، با پیشرفت شما در بازی و افزایش تجربه ی شما در بازی و مهارت لارا در مبارزه ، مکانیزم ها ی جدیدی نیز به بازی اضافه می شود ، که البته هر کدوم از این مکانیزم ها منحصر به فرد هستند و می توانند پازلی منحصر به فرد و جدید یا ادغام شده باشد که یک تجربه ی متنوع را در اختیار مخاطب قرار می دهد .
بازی از اول هیچ چیزی در اختیارتان قرار نمی دهد اما با پیشرفت در داستان و اتفاقاتی که برایتان می افتد ، گاها به صورتی تصادفی و گاها به صورت عمدی ، شما می توانید اسلحه ها ی مختلف و یا متعلقات آنها را پیدا کنید .
از آنجا که تمامی وسایل و تجهیزات بازی به صورتی برنامه ریزی شده در اختیار بازیکن قرار داده می شود تنوع آن بسیار بالانس است و تنوع در آن به صورت مکرر دیده می شود . یعنی اینطور نیست که در حدود 2 ساعت نصف وسایل بازی را در اختیار داشته باشید و مدام ، حتی زمانی که فکر می کنید دیگر به چیزی احتیاج ندارید ، می فهمید بازی همچنان هم برایتان سوپرایز هایی دارد که پازل ها و بخش عظیم یا اندکی از مبارزات به آن بستگی دارد که در نوع خود جالب توجه است .
برای مثال شما یک تیر و کمان دارید ، زمانی که فکر می کنید حال باید این تیر و کمان را تحمل کنید بازی با پیشروی در داستان به شما یک طناب محکم می دهد تا از آن به عنوان زیپ لاین استفاده کنید ، زمانی که فکر می کنید وسایل کافی دارید حالا گاز منفجره را می بینید ، نمی دانید باید چه کنید اما بازی به شما یک فندک می دهک تا با آن تیر های آتشین پرتاب کنید و گاز ها را منفجر کنید و پازل ها را با کمک ادغام مکانیک ها ی مختلف حل ، و یا در مبارزه علیه دشمنان آنها را به آتش بکشید . در ضمن تمام نشده و بسیاری چیز های دیگر در tomb raider انتظار شما را می کشند .
گرچه شاید بخش ها ی بازی به پلتفرمینگ ، مبارزه تن به تن ، گان پلی ، مخفی کاری و گشت و گذار در محیط و لوت کردن خلاصه شود ، اما برای این کار ها ، برای هر کدام سازندگان وسیله ای قرار داده اند تا کار هایی که نمی شد کرد را انجام داده ، و آنهایی که می شد انجام داد را راحت تر انجام دهید . به جرعت می توان گفت خلاقیت سازندگان ، برای طراحی یک گیم پلی متنوع واقعا عالی بوده .
پازل ها ی بازی نیز شاید عالی نباشد اما راضی کننده کار شدند و حل آنها واقعا لذت بخش است . پازل ها یا گاها کاملا منحصر به فرد هستند یا با ادغام چند پازل قبلی و یا ادغام پازل ها ی قدیم و جدید ایجاد می شوند که خلاقیت سازندگان را نشان می دهد .
پلتفرمینگ بازی نیز بسیار پر جزییات و عالی کار شده است . بازی در این زمینه جزو برترین ها قرار دارد و توانسته آن مکانیک قدیمی را با استاندارد ها ی جدید مطابقت دهد و یک چیز بسیار لذت بخش را درست کند . تنها مشکل پلتفرمینگ بازی این است که گاها کنترل شخصیت اصلی به اشتباه انجام می شود که درست است که خیلی کم اتفاق می افتد اما همان اتفاق هم شاید کمی ناخوشایند باشد .
اما گان پلی بازی ، همان طور که گفته شد تنوع در بازی موج می زند و گان پلی نیز از این قضیه مستثنا نیست ، اما متاسفانه گرچه که متعلقات مختلفی برای اسلحه ها در نظر گرفته شده ، اما تنوع تعداد خود اسلحه ها ی بازی بسیار کم است .
در بازی با ارفاق کلا 5 اسلحه وجود دارد . یک تیر و کمان ، یک کلت ، یک رایفل ، یک گرینید لانچر و یک شاتگان ... متاسفانه تنوع خود سلاح ها واقعا کم است و این موضوع نقطه ضعف مهمی محصوب می شود .
اما با این حال ، حس و حال گان پلی بازی ، نسبت به هم سبک ها ی خود نیز راضی کننده است و از این لحاظ نیز سازندگان عملکرد قابل قبول داشته اند .
یکی از بخش ها ی مهم بازی که به خوبی کار شده ، انیمیشن ها ی QTE است که به کمک انیمیشن ها ی با کیفیت بازی ، انصافا بسیار عالی کار شده .
اما متاسفانه بخشی که سازندگان به هیچ وجه حتی ذره ای هم موفق ظاهر نشدند ، هوش مصنوعی بازی است ، از هوش مصنوعی حیواناتی مانند گرگ ها بگیر تا هوش مصنوعی انسان ها به بسیار بد تر نیز کار شده . مثال در بخش تیر اندازی بازی دشمن شما ممکن است دقیقا جلوی شما باشد و اصلا کاور نگیرد یا شاید اشتباه کاور بگیرد .
این مشکل در بخش مخفی دیگر به اوج خودش می رسد . مثال اگر شما تیری را به دیواری نزدیک به دشمن بزنید ، او صدای برخورد تیر با دیوار را می شنود ، اما اگر در محیطی باز تیر را جوری بزنید که از جلوی چشمانش رد شده و از بالای کله ی دوستش رد شود ، چون تیر به سوی بیکران رفته و به دیوار نخورده اصلا او متوجه آن تیر نمی شود .
یا مثلا اگر دشمن را دقیقا در یک قدیمی دوستش هم بکشید ، داد او از برخورد تیر با کله اش باز هم باعث نمی شود که آن دوست خیانت کار متوجه کشته شدن دوستش بشود و حتی بر نمی گردد تا ببیند همه چیز درست است یا خیر !! در مجموع هوش مصنوعی بازی واقعا بد کار شده و اگر از تمامی اشکالات بازی نیز چشم پوشی کنیم ، از هوش مصنوعی بازی هیچ وقت نمی توانیم بگذریم .
از دیگر نقاط ضعف بازی ، می توان به کمبود باس فایت ها و تکراری بودن روش شکست آنهاست . حتی باس فایت آخر بازی که مثلا قرار است سخت انها باشد ، روش شکست یکسانی با دیگر باس ها دارد . تنها کاری که لازم است این است که جاخالی داده و به منطقه بدن اشاره شده شلیک کنید .
یادمان باشد که این بازی در سال 2013 برای کنسول های نسل 7 عرضه شده . برای همین نباید انتظار یک بازی با گرافیک امروزی را داشت ، با این حال تجربه ی بازی روی گرافیک ULTRA یا ULTIMATE نیز با اینکه به
استاندارد های امروزی نمی رسد اما می تواند به این استاندارد ها نزدیک شود .
البته مهم ترین نقطه ضعف گرافیک بازی ، در کیفیت بافت ها خلاصه می شود ، این در حالی است که دیگر بخش ها ی گرافیک فنی و بصری بازی ، همه و همه با استاندارد ها ی روز نیز تقریبا مطابقت دارد .
نورپردازی بازی واقعا عالی کار شده و برای استاندارد ها ی آن روز ها واقعا عالی کار شده است . چراغ ها ، چراغ قوه ها ، آتش ها و همه چیز واقعا نور های منحصر به فردی دارند و واقعا عالی کار شدند .
یکی از بخش هایی که این انیمیشن های با کیفیت بسیار به چشم می آیند ، انیمیش ها ی QTE بازی است که انصافا واقعا خوب کار شده و انیمیشن ها ی اکثرا اکشن آن باعث شده از آن به عنوان بخش ها ی خوب بازی یاد کنیم .
حتی در کنترل شخصیت اصلی نیز این انیمیشن ها ی پرچزییات نیز به چشم می آیند و در cut scene ها نیز این دستاورد بزرگ را نشان می دهد .
همچنین فضاسازی بازی را در کنار انیمیشن ، می توان به عنوان یکی از مهم ترین نقاط قوت بازی tomb raider 2013 قلمداد کرد . فضاها ی بسته و باز ، حتی طراحی آب و هوا ، افکت ها ی آتش و آب و باد ، همه و همه دست به دست هم دادند تا یکی از بهترین بازی ها را ، از نظر فضاسازی شاهد باشیم .
در مجموع ، بازی tomb raider با استاندارد ها ی نسل 7 و همچنین استاندارد های سال 2013 ، یکی از برترین بازی ها محصوب می شود ، با این حال این بازی همچنان هم در لیست برترین بازی ها ی اکشن ماجرایی جای خواهد داشت و تجربه ی لذت بخشی برای طرفداران این سبک خواهد بود .
آیا این بازی ارزش خرید دارد ؟
با وجود اینکه با بازی بسیار خوبی طرف هستیم ، اما به دلیل قدیمی بودن بازی «انتشار در 9 سال پیش» ارزش خرید 40 دلاری اش را پایین می آورد . متاسفانه قیمت بازی به نسبت سال ساخت آن بالا بوده و ارزش خرید را پایین می آورد .
آیا این بازی ارزش تجربه دارد ؟
قطعا !! شاید بازی دیگر ارزش خرید قیمت 40 دلاری اش را نداشته باشد ، اما هنوز ارزش تجربه ی خوبی دارد و اگر به ژانر اکشن ماجرایی علاقه مند هستید آن را حتما به شما توصیه خواهم کرد .