ساعت نزدیک 3 بعد از ظهر و اینجا مترو خط 3 است؛کوچک و بزرگ، زن و مرد را می بینم که هرکدام در شلوغی مترو سعی دارند تا به گونه ای از دیگری سبقت گرفته و سریع تر خود را به جایگاه قطار برسانند. چراکه انگار صدای نزدیک شدن قطار با گوش آنها اخت شده است؛به طوری که پله های برقی را با پله معمولی اشتباه گرفته اند و آنچنان روی این پله ها می دوند که انگار نه انگار این پله ها زیر پای آنها حرکت می کند!
اما در این میان شماری از مسافران هستند که از دیر آمدن قطارها گله مندند؛چراکه فاصله آمدن دو قطار بیشتر شده و با تاخیر زمانی بیشتری قطارها به ایستگاه می رسند و در نتیجه باعت ازدحام در جایگاه مسافران شده است.
اگرچه مسوولان هر چند وقت یک بار ، قول وارد شدن واگنهای جدید را می دهند؛ اما همچنان این میزان واگن،جوابگوی جمعیت رو به رشد کلان شهری همچون تهران نیست.
سوار قطار می شوم، سرگرم خواندن پیامهای تلگرام هستم، که با صدای گوش آشنایی سرم را بلند می کنم ، بانویی میان سال وسط راهرو واگن ایستاده و درحالی که ساکی مشکی رنگ را روی زمین گذاشته و زیپ اش را باز می کند، می گوید" خانمها روسری دارم، با رنگ بندی؛ نه پرز میده، نه رنگ اش میره، جنس اش عالیه...قیمت اش فقط 10 هزار تومن.... هر کدوم خواستین، بدم امتحان کنین"
درحالی که همچنان روسری ها ی رنگی را در می آورد و جلوی مسافران باز می کرد، ادامه داد:" خانمها اگه پول نقد ندارین ، می تونین کارت بکشین...."
در این میان برخی مسافران هم بیکار ننشستند و به امتحان کردن روسریها مشغول شدند ..... البته شاید آنگونه که باید از خرید مطمئن نبودند، چراکه بانوی دست فروش را با با پرسشهایی از این دست که "کیفیت روسری ها خوب است؟.. آیا مطمئن باشم ؟... اگر رنگش رفت یا پرز داد، چه کنم؟ .... " دوره کرده بودند.
با خود می اندیشم: این دستفروشان از طرف چه افرادی هدایت می شوند؟ آیا آنچه از مطلوب بودن کیفیت اجناسشان بازگو می کنند، درست است؟ و مشتریان چگونه از کیفیت کالا مطمئن باشند؟ آیا امکان شکایت از کالای بدون کیفیت وجود دارد؟به کجا می توانند شکایت کنند؟
البته چندی پیش مسوولان خبر از ساماندهی دست فروشان مترو داده بودند و اینکه جایگاهی به آنها اختصاص می دهند، اما این خبر انگار تنها در حد خبر ماند و آنگونه که باید اجرایی نشد.
از سوی دیگر هم دستفروشان در این باره با مشکلاتی مواجه هستند که از آن جمله می توان به پرداخت مبلغی به عنوان اجاره، مالیات و هزینه قبوض آب و برق و گاز برای این گونه جایگاه ها اشاره کرد.
همچنین باید در نظر داشت که تبلیغات نقش مهمی در فروش اجناس دارد و شاید آن گونه که در واگن ها اینکار را انجام میدهند نتوانند در آن جایگاه ها به این شکل ادامه دهند و در نتیجه این مساله می تواند روی نقدینگی آنها تاثیر گذارد.از این رو چنانچه قرار باشد جایگاهی به این افراد اختصاص یابد، باید در زمینه پرداخت کرایه و تبلیغات کالاها فکری شود تا این طرح با استقبال دست فروشان روبه رو شود.
به هر روی برای این مساله ، باید راهکاری درست وکارآمد در پیش گرفته شود تا دستفروشان به ویژه بانوان دستفروش بتوانند با آسودگی خیال، کالای خود را به فروش برسانند ودر عین حال به میزان نقدینگی مورد نظرشان دست یابند. همچنین مسافران با خیالی آسوده اقدام به خرید کالا کنند و در مورد کیفیت کالا شک و تردید نداشته باشند....
حال در نهایت باید دید که کارزار میان دستفروشان مترو و مسوولان چه زمانی به نتیجه درستی می انجامد؟