تله یادگیری یکی از بدترین تلههای معامله گری است که میتوانید در آن گرفتار شوید.
شما یک سبک معاملاتی را یاد میگیرید مثلا اسمارت مانی، از آن یک استراتژی میسازید و پس از آن به سراغ بازار میروید تا آنچه را که یاد گرفتهاید در بازار اجرا و امتحان کنید.
با هیجان زیادی به دنبال کسب نتایج درخشان هستید، اما همه چیز به زیبایی ختم نمیشود و شما دچار مشکلات مختلفی میشوید.
ابهامهای مختلفی که با حرکات بازار برایتان پیش میاد، عدم عملکرد مناسب سیگنالهای دریافتی از استراتژی و یا کم بودن تعداد سیگنال ها، خطاهای زیادی در شناسایی سیگنالها و غیره تنها تعدادی از مشکلات عمده شما در این زمینه میتوانند باشند.
این مشکلات معمولا خیلی سریع شما را به فکر فرو میبرند و نسبت به استراتژی و سبک دلسرد میکنند.
شما گمان میکنید یک جای کار ایراد دارد و به خود میگویید شاید مشکل از سبک معاملاتی است که انتخاب کردهاید شاید بایست سبک دیگری را یاد بگیرید و از آن برای تکمیل دیدگاهتان در تکنیکال استفاده کنید.
اما شما یک شرط پیش فرض و مهم را فراموش کردهاید...
یادگیری حروف الفبا میتواند منجر به یادگیری و ساخت کلمات شود، اما مهارت استفاده از کلمات برای شعر گفتن مهارتی نیست که به سادگی بدست بیاد.
در واقع شما بایست پس از یادگیری یک سبک معاملاتی به دنبال تمرین کردن آن باشید تا بتوانید مهارت استفاده درست از آن را در شرایط مختلف بازار بدست بیاورید.
شما با این کار میتوانید قطعه شعر(معامله) های خود را در بازار بسازید.
برای رسیدن به این مهارت بایست تمرین عملی انجام داد نه اینکه با اولین ناملایمتی که از بازار دیدید سبک را زیر سوال ببرید و رهایش کنید.
اما چه کنیم که در این تله یادگیری نیفتیم که بعد تاوان بیشتری را بدهیم و عمران را در این راه هدر ندهیم: