ویرگول
ورودثبت نام
فاطمه زهرا سلیاری
فاطمه زهرا سلیاری
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

درخت زندگیمون:))

شب قبلش بد خوابیدم. تا ۱۲ ظهر تو جام بودم و حوصله نداشتم.

رفتم پای پنجره تا یکم حالم عوض شه که دیدم شاخه های درخت صنوبر روبروی پنجره کج شده. دقت کردم متوجه شدم کلی گنجشک روی شاخه های درخت نشسته?

یه لحظه پیش خودم گفتم ما آدما هم همینیم؛ توی زندگی اینقدر بهمون فشار میاد که حس می‌کنیم داریم له می‌شیم.

بعد رفتم عکس بگیرم اشتباهی فیلم گرفتم و این لحظه رو ضبط کردم.

اونم لحظه ای که یهو همه گنجشکا با هم از روی شاخه پریدن و شاخه های درخت به حالت قبلی خودش برگشت?

خیلی جالب بود انگار فشارهای زندگی از روی بدن درخت برداشته شده باشه....

///این قرار بود یه تست باشه فقط ولی دیگه پاک نشد:))))


با من از نرسیدن نگو، من کل راهو تیساپه لینگ‌ دوییدم??
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید