داشتم مقالهای در مورد بت شکنی یا iconoclasty در کلیسای بیزانس میخوندم. آیکونوکلاستی، یک تفکر جدید و انقلابی بود که ریشه در قرون قبل داشت و در قرن هشتم به ثمر رسید و تبدیل به یک حرکت اجتماعی رادیکال شد.
تشابه ایدئولوژیک این تفکر با مورد مشابهش در اسلام منُ به این فکر انداخت که شاید این حرکت از همسایگان فکری آن دوران رومیها، یعنی مسلمانهای تازهبهدورانرسیده، به عاریه گرفته شده.
قرائن طور دیگری به نظر میرسه. آیا محمد جوان اخبار این طرز تفکر را شنیده بوده و مجذوب یک همچنین نظری شده؟...