در دوران مدرسه بارها به همکلاسی که نمرات بالایی داشت غبطه خوردیم. زمانی که دانشگاه مورد علاقمون قبول نشدیم تا مدت ها کلافه و سردرگم بودیم . چندین بار با دیدن فردی که اندام خوبی داره ، با حسرت نگاهش کردیم .
امّا آیا هیچ وقت با خودتون فکر کردید این افراد چطور و از چه راهی به این دستاوردها رسیدند؟
آیا ما از همکلاسی دوران مدرسه خودمون بی استعدادتر بودیم؟
آیا کسی که دانشگاه خوبی قبول میشه از ما باهوش تر هست؟
خوشبختانه باید بگم شما نه بی استعداد هستید و نه از هوش کمتری برخوردارید ، شما فقط از نداشتن “نظم” رنج میبرید و عامل این همه حسرت خوردن ها چیزی نیست جز بی نظمی.
هیچ موفقیتی نتیجه استعداد یا هوش بالاتر نیست. چه بسا بارها افرادی رو دیدیم که هوش و استعداد فوق العاده ای داشتند اما به هیچ جا نرسیدند . جادویی که میتونه ما رو به تمام اهدافمون ، چه کوچک و چه بزرگ برسونه چیزی نیست جز “نظم”.
وقتی صحبت از نظم میشه در ذهن بیشتر ما برنامه ای به شکل زیر تداعی میشه :
“ساعت پنج صبح از خواب بیدار شیم .لباس های ورزشیمون رو بپوشیم به سمت پارک بریم و بعد از ورزش صبحگاهی به منزل برگردیم ، صبحانه بخوریم .اگر کارمند هستیم به سمت محل کار بریم ،با هیچ کس حرف نزنیم، حتی یک لحظه هم زمان رو از دست ندیم و فقط عین یک ربات کار کنیم و دوباره روز بعد به همین روال.”
وحشتناکه نه؟ من که ترجیح میدم بی نظم باشم . شما چطور؟
و این دقیقا همون تعریف غلطی هست که در ذهن همه ما ساخته شده و باعث شده از نظم فراری باشیم و به هیچ موفقیّتی نرسیم ولی کمی لذّت ببریم.
برای داشتن نظم نیاز نیست انقدر زندگی رو برای خودمون طاقت فرسا کنیم .گاهی حتی لازم نیست واقعا انقدر رنج بکشیم و زندگی به کاممون تلخ بشه . مفهوم نظم انجام دادن یک سری کارهای بزرگ و سخت به طور روزانه نیست .
بلکه دقیقا منظورمون تغییرات کوچک و مستمر هست .درباره اصل کایزن که باعث درخشش نام کشور ژاپن شده چیزی شنیدید؟؟
کایزن به معنای “بهبود مستمر و دائمی ” که یکی از ملزومات اون نظم و ترتیب هست.می بینید ما درباره تغییرات یک شبه و یا کارهای سخت صحبت نمیکنیم بلکه درباره تغییرات کوچک و مستمر حرف میزنیم که نتایج عالی به همراه خواهند داشت.
خب اجازه بدید با مثال هایی ساده به شما نشون بدیم که نظم انقدر ها هم بد نیست.
همگی ما چندین بار شنیدیم خوردن روزانه یک سیب ما رو از خیلی بیماری ها مصون میکنه .
خوردن روزانه یک سیب کار سختی بنظر میاد؟ آیا شما رو اذیت میکنه؟ یا حس بدی به شما منتقل میکنه ؟
می بینید همین موضوع ساده اگر با نظم همراه بشه بعد از مدتی نتیجه بسیار خوبی برای ما به همراه میاره.
همه مسائل زندگی همینطور هستند . “مطالعه روزانه چند صفحه کتاب ، اختصاص روزانه نیم ساعت برای یادگیری یک زبان جدید و خیلی مثال های دیگه.”
خب برای شروع لازم نیست از کارهای خیلی بزرگ شروع کنید و یه برنامه بلند بالا بنویسید که قطعا بعد از یکی دو روز خسته و کلافه تون میکنه و اون رو کنار میذارید . فقط کافیه کاری رو که در انجامش بیشتر دچار ضعف و بی نظمی هستید پیدا کنید و در قدم بعدی سعی کنید هر روز مدت زمان کمی رو به انجامش اختصاص بدید.به عنوان مثال:اگر در مطالعه دچار ضعف هستید برای شروع هر روز 5 صفحه مطالعه کنید و به مرور زمان ،وقت بیشتری رو برای این کار اختصاص بدید.با این روش هم برای شروع خسته و دل زده نمی شید و هم بعد از مدتی یک عادت خوب در وجودتون نهادینه میشه و هم آماده رعایت نظم در انجام کارهای مهم تر و بزرگ تر میشید.
تبدیل شدن به یک فرد منظم اصلا کار سختی نیست .قدم های اول رو کوچک و ساده انتخاب کنید تا آماده برداشتن قدم های بزرگ بشید.
(نویسنده: معصومه تیموری از موسسه علمی _ آموزشی گام برتر)