اعتقاد به کارهای جادویی در غرب کره ی زمین و گذشته ی آنان مکررا ظاهر شده و رنگ باخته است ، و دلایل آن را می توان مرتبط نمود با فشارهای دین خداپرستی که در آن سحر و جادو جایگاهی ندارد. یا دید منفی نسبت به اصل جادو و سعی بر گرایش عمومی به طرف علم دوستی و علم گرایی است. در عهد باستان جادوگری همانند عصر حاضر تا حدی عجیب و غریب پنداشته میشد. سرزمین مصر و بین النهرین و سرزمین وسیع ایران زمین، زادگاه اولیه موبدان و آتشکده ها بود که مکانهایی بودند که تصور میشد تخصص در امر جادوگری فراوان میباشد. در مصر، کاغذها و مدارک زیادی به یونانی و دیگر زبان های رایج آن دوران بر جای ماندهاند. این منابع، شامل نمونههای اولیه بیشتر فعالیتهای جادویی است و آنچه که بعد، قسمتی از انتظارات است فرهنگ غربی از کارهای جادویی را تشکیل میداد، به ویژه در آیین جادوگری از همین بر جای مانده هاست. آنها شامل نمونههای اولیه زیر میشوند:
استفاده از کلمات جادویی که گفته میشد نیروی فرمان دادن به ارواح و سایر فرازمینی ها را دارند؛
استفاده از عصا یا چوب های شعبده بازی و دیگر ابزارهای سنتی.
استفاده از حلقه جادویی برای دفاع از جادوگر در مقابل ارواحی که احضار یا زنده میکند.
استفاده از علامت های رمز آلود که در برانگیختن یا زنده کردن روحها به کار میرفت.
استفاده از ( مدیوم های روحی : که در بخش دیگر به این مقوله می پردازم ) نیز در این متنها وجود دارند؛ بسیاری از جادوها، بچهای را طلب میکنند تا در حلقه جادویی آورده شود و به عنوان رابطی برای رساندن پیامها از ارواح عمل کند. زمان امپراتور جولیان روم ( که بی ربط به تقویم جولیانی (میلادی) نیست ) تا حدودی فعالیت های جادویی را احیا نمود. در این بخش می توانید سررسید جولیانی یا تقویم رومیزی میلادی را سفارش دهید.
تفاوت اعتقادات در مورد جادو
برخی مردم در اروپای کنونی یا به گونههای مختلف جادوگری عقیده دارند یا آنها را انجام میدهند. دو نهاد پگاه زرین و آلیستر کراولی و پیروانشان، به احیاء مجدد سنت جادوگری در دنیای انگلیسی زمان همان سرزمین معروفند. جنبشهای مشابه دیگری نیز در حدود همین سالها انجام پذیرفت که عمدتاً در کشور فرانسه و کشور آلمان متمرکز بودند. بیشتر تصدیق میکنند و به عنوان مشرکان تاره تلقی میشوند. سنتهای دیرینه بومی جادوگری به عنوان نمادی از افراد کافر پنداشته میشوند. شخص آلیستر کراولی املای magick کلمه جادویی را قبول داشت و آن را به عنوان «علم و هنر ایجاد تغییر که مطابق با اراده باشد» میدانست. منظور او هم اعمال عادی و روزمره ای که توسط اراده انجام میشود هست و هم جادوگری سنتی. در فصل ۱۴ کتاب خود به نام «جادوگری در تئوری و در عمل»، کرولی میگوید:
«یک عمل جادویی چیست؟ ممکن است آن را عنوان هر واقعهای در طبیعت که توسط اراده صورت میگیرد تعریف کنیم. ما نباید پرورش سیب زمینی یا بانکداری را از تعریف خود مستثنی کنیم. بگذارید مثالی بسیار ساده از یک عمل جادویی بزنیم: مردی که بینی اش را پاک میکند.»
با وجود اینکه بسیاری از جادوگران، واژه «ملحد (کافر)” را ترجیح میدهند، “نو-الحادی (مشرکان تازه)” را برخی واژهای دقیق تر برای ارجاع علمی به آن میدانند؛ هر دو از لحاظ فنی واژههای صحیحی هستند، زیرا “نو الحادی» چیزی نیست جز یک شاخه کوچک الحاد و کفر. اصطلاح ویکا نیز یکی از سنتهای مشهور در نو الحادی است، که یک دین جادویی همراه با تأثیراتی از پگاه زرین و کرولی است.
ویکانها و دیگر پیروان جادوگری دینی مدرن از جادوگری بهطور گستردهای استفاده میکنند. با این حال، همه آنها، آن تعریفی که کرولی از جادوگری دارد، ندارند و آن را برای مقاصد یکسان نیز به کار میبرند. روکبی (۲۰۹–۲۰۰۴:۱۹۳) نشان میدهد که ویکانها و جادوگران، این واژه را به اشکال بسیار متفاوت تعریف میکنند و آن را برای هدفهای گوناگونی به کار میبرند. بر خلاف تعدد عقیدهها، او به این نتیجهگیری میرسد که نتیجه کلی این کار بر روی کسی که آن را انجام میدهد، مثبت است.
پيشينه سحر و جادو ساحري سابقۀ ديرينه در تاريخ بشر دارد كه بيشترين زمان گسترش آن، زماني بود كه انبياي الاهي يا در جامعه حضور نداشتند و يا حاكميت آنها كم بود؛ لذا بيشترين زمان حضور آنها بعد از حضرت نوح و سليمان، بوده است، اما همان طور كه تاريخ ساحري گواه است و علم ناقصي كه ارواح و اجنه و شياطين دارند و مدعيان دروغ گويي كه ادعاي ارتباط با اينها را داشته اند، ساحران ضررهاي ديني و معنوي زيادي به جامعۀ بشري زدند؛ لذا به عقيدۀ ما، هم راه هاي دسترسي به اجنه و شياطين و ارواح خلاف دين است و هم اطلاعات و تأثيراتي كه شياطين و اجنه و ارواح مي دهند يا مي گذارند خلاف دين است، و چه بسا شده است كه ساحران ادعاي نبوت يا مهدويت كرده اند. سعادت آدمي در اين است كه دوستي ها و دشمني ها و خوشي ها و نگراني ها، خوابيدن ها و بيداري ها، سفرها و حضرها بر اساس مصالح دنيوي و اخروي باشد، اما در تاريخ ساحري خلاف آن است. از طرفي در احضار روح و تسخير اجنه و شياطين نوعي سلب اراده و اختيار و اجبار و اكراه بر آنها و يا بر روح زن يا بچه اي است كه آنها (ارواح يا اجنه) از طريق اينها احضار مي شوند وجود دارد كه اين تحصيل نوعي ضرر و اذيت است.