
اینبار جام جهانی اسلامی میشود!
🔸برای درک تحولات سالهای اخیر در حاشیهی خلیج فارس، باید به یک پرسش کلیدی پاسخ داد: چگونه کشوری کوچک مانند قطر، ناگهان به یک بازیگر مهم منطقهای و جهانی تبدیل شد؟ آیا ظهور شبکهای مانند الجزیره، میزبانی جام جهانی و ایفای نقش میانجی در منازعات جهانی، اتفاقی بود؟ پاسخ، منفی است.
آنچه ما شاهدش بودیم، شبیه یک صعود طبیعی نیست؛ چگونه است که همزمان با ورود قطر به بزرگترین مراودات اقتصادی با آمریکا، این کشور به جدیترین پایگاه برای تقویت اسلام سیاسی در جهان عرب نیز مبدّل شده است؟!
🔸اگر از ظواهر فریبنده عبور کنیم، آشکار میشود که برجستهسازی قطر، خود پروژهای است برای مهار اصلیترین ورژن اسلام سیاسی در جهان اسلام و حذف آن، و نجات هژمونی آمریکا در منطقه از طریق یک مهندسی فرهنگی ـ سیاسی. خطر اصلی برای سلطهی آمریکا در منطقه، ایدهی اسلام سیاسیِ ایران است؛ ایدهای مبتنی بر مقاومت و استقلال ملتها. این ایده، ترکیبی قدرتمند از اسلام، استقلالخواهی، مقاومت و عدالتطلبی است که پتانسیل تبدیلشدن به الگویی الهامبخش برای ملتهای مسلمان را دارد.
آمریکا دریافته است که برای مقابله با این ایده، برخورد قهری مستقیم کارگر نیست؛ در کنار آن فشارها، باید یک ایدهی جایگزین هم برای هواداران اسلام سیاسی همسو با آمریکا، ساخته شود.
🔸اینجا بود که «آزمایشگاه قطر» فعال شد. مأموریت این آزمایشگاه، تولید و صدور مدل جدیدی از اسلام سیاسی بود؛ اسلامی که در عین سیاسیبودن، عمیقاً سازشکار است. اسلامی که نه شبیه نسخهی امارات اباحهگر است و نه شبیه نسخهی داعش، تکفیری و بنیادگرا، بلکه تلفیقی از مدرنبودن و سنتگرابودن است. و البته مهمتر از همه، اینکه مأمنی برای گروههای ضد غرب هم هست.
ظاهرش سیاسی و متشرع است و در برگزاری مسابقات جام جهانی نیز تلاش میکند حدود شرعی را نگه دارد، اما ماهیت آن، شدیداً برای غرب بیخطر است؛ اسلامی که میتواند میزبان بزرگترین پایگاه نظامی آمریکا باشد و همزمان ادعای حمایت از ملتهای مسلمان را نیز داشته باشد!
🔸به نظر میرسد هدف از پروژهی قطر، ارائهی مدلی از اسلام شیک و بیخطر به جوانان جهان اسلام بوده است تا فضای گفتمانی را از «ایدهی ایران» بگیرد. اگر جوان مصری، تونسی یا پاکستانی به دنبال الگویی از اسلام سیاسی باشد، به جای الگوی مقاومت و استقلال، الگوی سازشکار و همزیست با غرب را انتخاب کند؛ الگویی که البته ظواهر عزتمندانه و سیاسی را نیز حفظ میکند. این پروژه در حقیقت، طرحی کلان برای مهار ایدئولوژیک ایران و تضمین ادامهی سلطهی آمریکا در منطقه بود.
اما بمباران دوحه، بیش از آنکه برجها را بلرزاند، شیشههای این آزمایشگاه را شکست. این رویداد نشان داد که فارغ از ویترینها و ادعاها، چنین نمایشهایی قدرت عرضاندام، حتی به اندازهی کوچکترین اقدام را هم در میدان واقعی ـ آنهم در میدان واقعیِ سیاسیِ جهان امروز ـ ندارند و سیاسیبودن آنها تنها در منطقهالفراغ ایالات متحده، توان مانور و عملیات دارد.
و ادامه دارد...
ـ ـ ـ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ـ ـ ـ
#بمباران_دوحه
#نمایشگاه_توسعه
#گشتاور