مقدمه
در جهان معاصر، ورزش تنها یک فعالیت رقابتی نیست، بلکه عرصهای برای قدرت، سیاست و بازنمایی است. اهدای «جایزه صلح فیفا» به دونالد ترامپ در رویدادی جهانی، نمونهای از تولید معنا در سطح بینالمللی است. پرسش اصلی این مقاله این است که: چنین اقدامی در پی خلق چه گفتمانی است و چه بخشهایی از واقعیت را نادیده میگیرد؟
برای پاسخ به این پرسش، ابتدا مفهوم «گفتمان» در رویکردهای تحلیلی جدید توضیح داده میشود و سپس نشان داده خواهد شد که چگونه فیفا از طریق این جایزه، تصویری اخلاقی از خود بازتولید میکند.
مفهوم گفتمان: چارچوبی برای معناسازی
در مطالعات زبان، ارتباطات و علوم اجتماعی، «گفتمان» به مجموعهای از مفاهیم، واژگان، روایتها و معانی اشاره دارد که به ما میآموزد چگونه درباره جهان فکر کنیم (van Dijk, 1997; Foucault, 1972). گفتمان تنها بازتاب واقعیت نیست؛ بلکه خود به تولید واقعیت کمک میکند.
به بیان سادهتر، گفتمان یک «عینک» است. ما جهان را از پشت این عینک میبینیم و فکر میکنیم آنچه میبینیم طبیعی، بدیهی و منطقی است.
مثال ساده:
وقتی فیفا میگوید: «فوتبال مردم جهان را متحد میکند»
این جمله یک گفتمان است، زیرا:
به فوتبال معنای «صلح» و «وحدت» میدهد،
برداشت ما را هدایت میکند،
کاری میکند که بسیاری از اقدامات فیفا طبیعی و قابلقبول به نظر برسند.
گفتمانها فقط معنا تولید نمیکنند؛ بخشی از واقعیت را نیز پنهان میسازند.
گفتمان، پنهانسازی و قدرت
بر اساس نظریه گفتمان، برجسته کردن برخی معانی به معنای نادیده گرفتن معانی دیگر است (Fairclough, 1995).
وقتی فوتبال = صلح تعریف میشود، به شکل طبیعی اتفاق میافتد که بخشهای دیگری از واقعیت دیده نشوند، از جمله:
فساد مالی و ساختاری
نابرابریهای اکوسیستم فوتبال
لابیگریهای سیاسی و اقتصادی
سرمایهسالاری در ورزش
خشونت هواداری
ملیگرایی افراطی
گفتمان «فوتبال به مثابه صلح» فرصتی برای فیفا است تا قدرت، سیاست و منافع پشت پرده خود را در پوشش اخلاقی پنهان کند.
تحلیل گفتمانی اهدای جایزه صلح فیفا به ترامپ
اقدام فیفا در اعطای جایزه صلح به دونالد ترامپ پیامهای خاصی را برجسته میکند:
۱. صلح بهعنوان محصول قدرت
در این روایت، «صلح» چیزی نیست که توسط مردم یا فرایندهای جمعی ساخته شود، بلکه محصول تصمیم رهبران سیاسی و نهادهای جهانی تعریف میشود.
۲. برجستهسازی نقش فردی و روابط سیاسی
نقش ترامپ در این چارچوب نه بهعنوان فردی جنجالی، بلکه بهعنوان «سازنده صلح» بازنمایی میشود.
همچنین رابطه نزدیک اینفانتینو و ترامپ در این معناسازی نقشی محوری دارد.
۳. نادیدهگرفتن معیارهای واقعی صلح
مخاطب هیچگاه نمیفهمد:
معیارهای صلح چه بوده؟
چه اقداماتی سنجیده شده؟
کدام نهادها این تصمیم را تأیید کردهاند؟
گفتمان صلح فیفا تعریف میکند که «صلح چیست» و «چه کسی آن را میآفریند».
جمعبندی
اهدای جایزه صلح به ترامپ تنها یک رویداد ورزشی نیست؛ بلکه یک کنش گفتمانی است که تصویر اخلاقی و خیرخواهانهای از فیفا میسازد، در حالی که بخش قابلتوجهی از واقعیت فوتبال پنهان میماند. این گفتمان با طبیعیسازی رابطه قدرت و سیاست، صلح را از یک فرآیند اجتماعی به یک محصول نمادین تبدیل میکند.
در نهایت، این مورد نشان میدهد که در جهان امروز، «واقعیت» کمتر از آنکه یک امر عینی باشد، نتیجه قدرتِ تعریف کردن است.
منابع
Fairclough, N. (1995). Critical discourse analysis: The critical study of language. Longman.
Foucault, M. (1972). The archaeology of knowledge. Pantheon Books.
van Dijk, T. A. (1997). Discourse studies: A multidisciplinary introduction. Sage Publications.