
جلد نشریات سیاسی یکی از مهمترین ابزارهای تولید معنا در فضای عمومی است. این جلدها نهتنها بازتابدهندهی رویدادهای سیاسیاند، بلکه با بهرهگیری از زبان تصویر، در شکلدهی به ادراک مخاطب و بازتولید گفتمانهای ایدئولوژیک نقش فعال دارند. نشریه آلمانی Der Spiegel بهعنوان یکی از تأثیرگذارترین هفتهنامههای سیاسی اروپا، همواره از جلد بهمثابه «سرمقاله بصری» استفاده کرده است. جلدی که در این مقاله بررسی میشود، تصویری از ولادیمیر پوتین در پیشزمینه و دونالد ترامپ در پسزمینه را نشان میدهد که اروپا را بهمثابه هدف مشترک به تصویر میکشد. هدف این مقاله، تحلیل نشانهشناختی این تصویر با تکیه بر نظریه رولان بارت و در چارچوبی علمی اما با زبانی ساده است. پرسش اصلی این است که چگونه این تصویر، با استفاده از دلالتهای صریح و ضمنی، اسطورهای سیاسی درباره تهدید علیه اروپا میسازد.
در جهان معاصر، سیاست تنها در قالب متن، سخنرانی یا قانون متجلی نمیشود؛ بلکه تصاویر رسانهای، بهویژه جلد نشریات معتبر، نقش مهمی در تولید و تثبیت معنا دارند. جلد یک مجله سیاسی، برخلاف عکس خبری، صرفاً ثبت واقعیت نیست، بلکه بازنمایی گزینشی و ایدئولوژیک از واقعیت است. این بازنمایی، مخاطب را به سمت خوانش خاصی از جهان سیاسی هدایت میکند.
نشریه اشپیگل (Der Spiegel) یکی از نمونههای برجسته این رویکرد است. این هفتهنامه آلمانی، که از سال ۱۹۴۷ منتشر میشود، بهدلیل روزنامهنگاری تحقیقی، افشاگری، و موضعگیری روشن در برابر قدرتهای سیاسی شناخته شده است. اشپیگل بهطور سنتی مدافع لیبرالیسم سیاسی، دموکراسی، اتحادیه اروپا و منتقد اقتدارگرایی، پوپولیسم و تمرکز قدرت است. جلدهای این نشریه اغلب جنجالی، استعاری و آگاهانه اغراقآمیز هستند و بهمنزلهی خلاصهای تصویری از موضع تحریریه عمل میکنند.
جلدی که موضوع این مقاله است، با نمایش ترامپ و پوتین و تیتر «دو شرور، یک هدف»، واکنشهای گستردهای برانگیخته است. مسئله اصلی این پژوهش آن است که این تصویر چگونه از طریق نشانهها، معنا و ایدئولوژی تولید میکند و چه تصویری از سیاست جهانی و جایگاه اروپا ارائه میدهد.
Der Spiegel یکی از معتبرترین هفتهنامههای سیاسی–خبری در آلمان و اروپا است. این نشریه با شعار غیررسمی «گفتن آنچه دیگران پنهان میکنند» شناخته میشود. اشپیگل از بدو تأسیس، بر استقلال تحریریه، روزنامهنگاری تحقیقی و نقد قدرت تأکید داشته است.
از ویژگیهای مهم اشپیگل میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
انتشار گزارشهای بلند و پروندهمحور
مخاطب نخبه، دانشگاهی و سیاستمند
نگاه انتقادی به دولتها، چه در آلمان و چه در سطح بینالمللی
دفاع از پروژه اتحادیه اروپا و نظم لیبرال جهانی
استفاده هدفمند از جلدهای نمادین و شوکآور
در اشپیگل، جلد مجله صرفاً تصویر تزئینی نیست، بلکه نوعی «بیانیه سیاسی» است که پیش از خواندن متن، موضع نشریه را به مخاطب منتقل میکند.
رولان بارت، نظریهپرداز برجسته فرانسوی، یکی از مهمترین چهرههای نشانهشناسی قرن بیستم است. او نشانهشناسی را از حوزه زبان فراتر برد و آن را به تحلیل تصویر، رسانه، تبلیغات و فرهنگ عامه تعمیم داد. از نظر بارت، هر تصویر رسانهای حامل معنا و ایدئولوژی است.
بارت میان دو سطح معنا تمایز قائل میشود:
دلالت صریح (Denotation): آنچه بهطور مستقیم دیده میشود.
دلالت ضمنی (Connotation): معانی فرهنگی، احساسی و ایدئولوژیکی که بر تصویر سوار میشوند.
در جلد اشپیگل، دلالت صریح شامل دو رهبر سیاسی، چاقو، نقشه اروپا و پرچم اتحادیه اروپاست. اما دلالت ضمنی، تصویری از تهدید، خشونت، همدستی و قربانیشدن اروپا را القا میکند.
بارت نشان میدهد که متن (تیتر یا کپشن) نقش «مهارکننده معنا» را دارد. تصویر ذاتاً چندمعنایی است، اما تیتر، مسیر تفسیر را مشخص میکند. تیتر «دو شرور، یک هدف» معنای تصویر را تثبیت میکند و اجازه خوانش خنثی یا چندگانه را کاهش میدهد.
مفهوم اسطوره در نظریه بارت به معنای بازنمایی ایدئولوژی در قالب امری طبیعی و بدیهی است. رسانهها با تکرار برخی الگوهای تصویری، ایدههای سیاسی را بهصورت «واقعیت مسلم» جلوه میدهند. در این جلد، اسطورهای ساخته میشود که بر اساس آن، اقتدارگرایی و پوپولیسم تهدیدی ذاتی برای اروپا هستند.
قرار گرفتن ترامپ در پسزمینه و پوتین در پیشزمینه، نشانهای از رابطه قدرت است. ترامپ بهمثابه نیروی پشتیبان یا هدایتگر و پوتین بهعنوان عامل اجرایی خشونت تصویر شده است. این چیدمان، روایت «همدستی» را تقویت میکند.
دستهای ترامپ بر شانههای پوتین، دلالت بر کنترل، حمایت و تأیید دارد. این ژست یادآور الگوی «قدرت پنهان» است؛ کسی که مستقیماً عمل نمیکند اما جهت عمل را تعیین میکند.
چاقو بهعنوان نماد خشونت نزدیک و خیانت، در حال فرود آمدن بر اروپا است. اروپا نه کنشگر، بلکه قربانی تصویر میشود. پرچم کوچک اتحادیه اروپا بر زمینی ترکخورده، نشانه آسیبپذیری و بحران است.
استفاده از سیاهوسفید، جهان اخلاقی دوگانهای میسازد که در آن خیر و شر از هم جدا هستند. رنگ قرمز در قاب و تیتر، هشدار، خطر و خون را تداعی میکند. این سبک، بار احساسی تصویر را تشدید میکند.
تحلیل نشانهشناختی جلد اشپیگل نشان میدهد که این تصویر صرفاً بازنمایی دو رهبر سیاسی نیست، بلکه متنی ایدئولوژیک است که با استفاده از نشانهها، روایت خاصی از سیاست جهانی میسازد. در این روایت، ترامپ و پوتین بهعنوان دو نیروی همراستا معرفی میشوند که هدف مشترکشان تضعیف اروپا است.
با تکیه بر نظریه رولان بارت، میتوان گفت این جلد در سطح اسطورهای، ایده «تهدید از بیرون و درون» را طبیعیسازی میکند و اروپا را بهمثابه قربانی نیازمند دفاع بازنمایی میکند. اشپیگل از طریق این تصویر، موضع لیبرال و اروپامحور خود را بهصورت فشرده و تأثیرگذار بیان میکند.
در نهایت، این مقاله نشان میدهد که تحلیل نشانهشناختی تصاویر رسانهای، ابزاری کارآمد برای فهم سازوکارهای قدرت، ایدئولوژی و معنا در جهان معاصر است و جلد نشریات سیاسی را باید بهمثابه متونی جدی و قابل تحلیل در نظر گرفت، نه صرفاً عناصر بصری تزئینی.