ویرگول
ورودثبت نام
گرالیت؛ آکادمی تخصصی سواد رسانه‌ای
گرالیت؛ آکادمی تخصصی سواد رسانه‌ایشایان فخاری هستم. اما اگه دوست داری بیشتر منو بشناسی صفحات من رو با آیدی geraliit@ در اینستاگرام، بله،‌ایتا و روبیکا دنبال کنید.
گرالیت؛ آکادمی تخصصی سواد رسانه‌ای
گرالیت؛ آکادمی تخصصی سواد رسانه‌ای
خواندن ۴ دقیقه·۱۲ روز پیش

دوستی در گیم؛ وقتی تیم بازی جای مدرسه و خانواده را می‌گیرد

در سال‌هایی که جهان نوجوانان بیش از هر زمان دیگری دیجیتالی شده، بازی‌های آنلاین فقط سرگرمی نیستند؛ به بستری برای شکل‌گیری روابط عاطفی، تعلق اجتماعی و حتی هویت تبدیل شده‌اند. نسل Z بخش مهمی از مفهوم «دوستی» را نه در مدرسه یا محله، بلکه در تیم‌های بازی، سرورهای دیسکورد و گروه‌های آنلاین تجربه می‌کند. این پدیده، فرصتی تازه برای گفت‌وگو درباره رابطه نوجوانان و والدین است؛ رابطه‌ای که اگر درست فهم نشود، شکاف بین واقعیت و مجاز را عمیق‌تر می‌کند.


جهانی که در آن دوستی از پشت صفحه آغاز می‌شود

بسیاری از والدین هنوز «دوست» را کسی می‌دانند که فرزندشان در کلاس می‌بیند یا در کوچه با او بازی می‌کند. اما برای نوجوان امروز، دوستی یعنی کسی که کنار او مراحل دشوار بازی را می‌گذراند، با او استراتژی می‌چیند، در شکست‌ها همراهش است و در پیروزی‌ها خوشحالی مشترک می‌سازد؛ حتی اگر کیلومترها دورتر باشد.

در بازی‌های آنلاین، رابطه‌ها از مسیرهای تازه‌ای شکل می‌گیرند: همکاری، اعتماد در میدان نبرد دیجیتال، لحظات مشترک هیجان و فداکاری برای تیم. همین تجربه‌هاست که باعث می‌شود نوجوان احساس کند درک شده و بخشی از یک جمع است.


جامعه‌سازی در جهان مجازی

در ادبیات رسانه مفهوم «جوامع مجازی» جایگاه مهمی دارد؛ نظریه‌ای که هاوارد راین‌گلد آن را مطرح کرد. بر اساس این دیدگاه، انسان‌ها در فضاهای دیجیتال نیز می‌توانند جامعه‌هایی بسازند که ویژگی‌های یک اجتماع واقعی را دارند:‌ هویت مشترک، اعتماد، وفاداری، هنجارهای درون‌گروهی و تعلق.

بازی‌ها، نمونه روشن چنین جامعه‌سازی‌اند. نوجوانان در تیم‌ها رهبر انتخاب می‌کنند، نقش‌ها را تقسیم می‌کنند و برای رسیدن به یک هدف مشترک می‌جنگند. به همین دلیل بسیاری از تحلیلگران، بازی‌ها را «مدرسه نامرئی همکاری» می‌دانند.


نیاز به تعلق؛ حلقه‌ای که بازی‌ها پر می‌کنند

روان‌شناسان یکی از مهم‌ترین نیازهای انسان را «نیاز به تعلق» می‌دانند؛ نیازی که در سال‌های گذشته توسط خانواده، مدرسه یا محله تأمین می‌شد. اما برای بسیاری از نوجوانان امروز، این فضاها دیگر نقش گذشته را ایفا نمی‌کنند.
وقتی نوجوان در مدرسه احساس طرد شدن، قضاوت شدن یا نادیده گرفته شدن دارد، فضای بازی برای او امکان تازه‌ای از پذیرفته شدن ایجاد می‌کند؛ جایی که شایستگی‌اش دیده می‌شود و نقش مشخصی دارد.

این همان چیزی است که نظریه هویت اجتماعی بر آن تأکید می‌کند: انسان هویت خود را از گروه‌هایی می‌گیرد که به آن‌ها تعلق دارد. اگر نوجوان در زندگی واقعی چنین گروهی ندارد، بازی‌ها این خلأ را پر می‌کنند.


ضرورت گفت‌وگو؛ نه تحقیر

یکی از بزرگ‌ترین خطاهایی که والدین انجام می‌دهند، بی‌اعتبار دانستن دوستی‌های آنلاین است. جملاتی مثل «این‌ها واقعی نیستند» یا «دنیای بازی توهمه» تنها فاصله نوجوان و خانواده را بیشتر می‌کند.

واقعیت این است که نوجوان از این دوستی‌ها تنها سرگرمی نمی‌گیرد؛ بلکه حمایت عاطفی، احساس دیده شدن و نوعی همدلی دریافت می‌کند. اگر والدین می‌خواهند وارد دنیای فرزندشان شوند، بهتر است به جای قضاوت، با پرسیدن سؤال‌هایی ساده باب گفت‌وگو را باز کنند:

  • با چه کسی بازی کردی؟

  • چه چیزی باعث شد با او رفیق شوی؟

  • همکاری‌تان چطور بود؟

همین سؤال‌های ساده می‌تواند نقطه آغاز رابطه‌ای عمیق‌تر باشد.


مرزهای مجاز و واقعیت

البته دوستی‌های آنلاین همیشه بی‌خطر نیستند. احتمال سوءاستفاده، فریب یا برقراری ارتباط با افراد ناشناس وجود دارد. راه‌حل اما محدودیت مطلق نیست؛ آموزش است.
اگر نوجوان بیاموزد چگونه اطلاعات شخصی‌اش را حفاظت کند، چگونه مرزهای خودش را مشخص کند و چگونه نسبت به رفتارهای مشکوک حساس باشد، بازی می‌تواند بستری امن‌تر و سازنده‌تر باشد.

 

وقتی نهادهای سنتی عقب می‌مانند

از نگاه جامعه‌شناختی، زمانی که نهادهای سنتی مانند خانواده، مدرسه و رسانه نتوانند نیازهای ارتباطی نسل جدید را پاسخ دهند، فضاهای جایگزین شکل می‌گیرند. برای نوجوان امروز، گیم تنها پناهگاه نیست؛ «جامعه‌ای موازی» است که در آن معنا، احترام و همکاری را تجربه می‌کند.
به همین دلیل رویکرد حذف، نه ممکن است و نه کارآمد. والدین و مربیان باید به جای جنگیدن با این فضا، آن را بشناسند و در کنار نوجوان حضور آگاهانه داشته باشند.

 

از نگاه والدین؛ چگونه دوست واقعی فرزندمان باشیم؟

در پایان پنج راهکار کاربردی برای والدین ارائه می گردد که زمان کمی دارند یا شناختی از گیم ندارند، اما می‌خواهند کنار فرزندشان باشند:

۱. ده دقیقه طلایی

روزی ده دقیقه گفت‌وگوی واقعی و بدون قضاوت—حتی در اوج خستگی—ریشه‌ای عمیق‌تر از ساعت‌ها حضور نیم‌بند ایجاد می‌کند.

۲. کنجکاوی بدون قضاوت

لازم نیست والدین گیمر باشند؛ کافی است با سؤال‌های ساده نشان دهند دنیای فرزندشان را می‌بینند.

۳. ساختن خاطره‌های خانوادگی

مراسم‌های هفتگی کوچک مانند دیدن فیلم یا قدم‌زدن، جایگزین مهمی برای پناه بردن نوجوان به جهان بازی است.

۴. تماشای گیم

حتی چند دقیقه نگاه کردن به بازی فرزند، به‌عنوان همراهی—نه کنترل—می‌تواند پلی مهم در رابطه باشد.

۵. آموزش دوستی واقعی

نوجوان از طریق روایت‌های واقعی والدین می‌آموزد که دوستی تنها عبور از مراحل بازی نیست، بلکه گوش دادن، همراهی و اعتماد است.

جمع‌بندی

دوستی‌های شکل‌گرفته در بازی‌ها لزوما تهدید نیستند؛ نشانه تغییری‌اند که باید آن را فهمید.
اگر والدین یاد بگیرند با نگاه تازه‌ای وارد جهان نوجوان شوند، می‌توانند شکاف بین واقعیت و مجاز را به پلی برای گفت‌وگو و رشد تبدیل کنند.

نوجوانی که طعم یک ارتباط گرم و واقعی را در خانه تجربه کند، گیم را نه به‌عنوان پناهگاه، بلکه صرفاً به‌عنوان سرگرمی انتخاب خواهد کرد.

 

دوستیمدرسهروابط عاطفینسل zگیمر
۲
۰
گرالیت؛ آکادمی تخصصی سواد رسانه‌ای
گرالیت؛ آکادمی تخصصی سواد رسانه‌ای
شایان فخاری هستم. اما اگه دوست داری بیشتر منو بشناسی صفحات من رو با آیدی geraliit@ در اینستاگرام، بله،‌ایتا و روبیکا دنبال کنید.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید