ویرگول
ورودثبت نام
masoomeh ghanian
masoomeh ghanian
خواندن ۱ دقیقه·۹ ماه پیش

اولین سال‌ روز فوت مامان

سلام بچه ها

من این نوشته را به اصرار مهرنوش می نویسم.

اکنون در خانه عمو در سنگسر هستم.

هوا کمی سرمای دلچسب دارد و پاک است.

این روزها هوای تهران آلوده است. اینجا هوا که تنفس می کنی همراه لذت است. قدری در تراس رفتم و آسمان را نگاه کردم. ستاره ها بسیار پیدا بودند. مامان در پای یکی از کوه های سنگسر آرمیده است. الان اعلامیه سالگرد مامان روی میز است.

زندگی بدون مامان هم چیزی بوده است که مامان با هوشیاری و علم به وقوع آن، برای من خواسته است و من چیزی را که مامان برایم خواسته است پاس می دارم.

من مراقب فرزند مامان خواهم بود.

من بدون مامان بی‌پناه نشدم. من خود مامان هستم حتی نه ادامه او. مامان دارد با من ادامه می‌دهد و این ادامه نسل که بشر آن را خواسته است زیباست. مامان خودش را به من داده است.

۲۴ آذر ۱۴۰۲

سالروز فوت مامان


فوت مادرسالگرد فوتسالگرد فوت مادردلنوشته فوت مادردرگذش مادر
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید