recep ividik
recep ividik
خواندن ۱۰ دقیقه·۲ سال پیش

۱۰ واقعیت در مورد وایت واکرها که در سریال بازی تاج و تخت به آن ها اشاره نشد

در بحبوحه بیم و هراس در میان طرفداران سریال بازی تاج و تخت (Game of Thrones) برای بازگشت به دنیای وستروس، سریال خاندان اژدها (House of the Dragon) یک سریال بسیار موفق بود که در مقایسه با سریال اورجینال بینندگان بیشتری داشت و جایگاهی در حد و اندازه های یکی از بهترین سریال های تاریخ تلویزیونی برای این سریال جدید شبکه HBO تثبیت کرد. طرفداران دنیای وستروس، بی صبرانه انتظار فصل دوم خاندان اژدها را می کشند، به ویژه برای اینکه در مورد پیشگویی ایگان فاتح بدانند که برای اولین بار در اپیزود اول این سریال فاش شد. نه تنها این پیشگویی جذابیت و غنای داستان خاندان تارگرین و تاریخ شان در وستروس را بیشتر کرد بلکه آن ها را فی نفسه با وایت واکرهای آن سوی دیوار مرتبط ساخت.

در حالی که این پیشگویی به بازگشت آن ها آنطور که در بازی تاج و تخت دیدیم اشاره داشت، طرفداران باید منتظر دیدن وایت واکرها در دنیای خاندان اژدها، شاید در اپیزودهای پایانی آن، باشند. انتظار می رفت که تاریخچه وایت واکرها در اسپین آف Long Night (شب طولانی) با بازی نائومی واتس بیشتر مورد بررسی قرار گرفت اما این سریال کنسل شد و بدین ترتیب شاید شاهد پرداختن به این شخصیت ها در اسپین آف مورد انتظار جان اسنو باشیم. هنوز چیز زیادی در مورد وایت واکرها در دنیای سریال ها نمی دانیم اما خوانندگان کتاب ترانه ای از یخ و آتش (A Song of Ice and Fire) نوشته جرج آر آر مارتین با اطلاعات بیشتری در مورد آن ها مواجه خواهند شد. در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با ۱۰ واقعیتی آشنا کنیم که تنها خوانندگان کتاب های مارتین در مورد وایت واکرها می دانند.

۱- دیگران

یک چیز که خوانندگان کتاب های مارتین در مورد وایت واکرها خواهند فهمید این است که آن ها نام بزرگ تر و خاص تری در رمان ها دارند. از آنجایی که در دنیای ترانه ای از یخ و آتش، وایت واکرها تنها موجوداتی افسانه ای به شمار می آیند، نام واقعی شان در طول زمان گم شده است و به همین خطر تنها با نام دیگران (Others) از آن ها یاد می شود. همچنین با عناوینی مانند خدایان سرد و سایه های سفید نیز از آن ها نام برده می شود. این اسامی بسیار مناسب به نظر می رسند زیرا دخالتشان در رمان ها هنوز در سایه ها اتفاق می افتد، به ویژه در مقایسه با حضور موثرشان در نسخه سریالی که مسئولیت بیرحمانه ترین و ترسناک ترین مرگ های سریال بازی تاج و تخت هستند.

در واقع، آن ها در قالب گوشت و خون تنها دو بار خود را نشان می دهند، در پیش درآمد بازی تاج و تخت در شرایطی که سر وایمار رویس تلاش می کند با برخی از آن ها مبارزه کرده و شکست می خورد و دیگری زمانی که سم یکی از آن ها را در نبرد موسوم به مشت اولین مردان در اپیزود A Storm of Swords می کشد. با این وجود، ظاهراً مردمان وحشی آن ها را تکریم می کنند- اگر چه بیشتر به خاطر ترس تا تحسین و احترامی که نسبت به خدایان معمول دارند- برای مثال در مورد کراستر که هر فرزند پسری که برایش متولد می شود را به آن ها می دهد.


۲- سیده ها

در سریال بازی تاج و تخت، وایت واکرها موجوداتی شبه جسد و بسیار ترسناک هستند. اما جرج آر آر مارتین آن ها را به شکلی متفاوت در رمان هایش توصیف می کند. اگر چه همچنان نکره، بدقیافه و قدبلند با پوستی کمرنگ و چشم های آبی ترسناکی هستند اما دیگران هنوز هم بسیار زیبا و باشکوه در شکلی متفاوت توصیف شده اند. نکته جالب اینکه، آن ها تا حدودی بر اساس شخصیت افسانه ای سلتی سیده (Sidhe) خلق شده اند که تا حدودی شبیه اِلف ها و پریان دنیای فانتزی و دیگر داستان های فولکلور هستند. سیده یا آئوس سی (Aos Sí) شبیه نیروهای طبیعت هستند که می توان با خدایان و فرشتگان مقایسه شان کرد و با بچه های اجنه در ارتباط هستند. این چیزی است که بین آن ها و دیگران مشترک است. در حالی که سیده کودکان را ربوده و کودکان خود را جایگزینشان می کنند، دیگران از کودکان انسان برای تولید تعداد بیشتری از خودشان استفاده می کنند.


۳- وایت واکرها از کجا می آیند؟

بازی تاج و تخت به شکلی باشکوه هر آنچه که در مورد منشأ وایت واکرها می دانستیم را توسعه بخشید و نشان داد که چطور آن ها در ابتدا توسط کودکان جنگل به عنوان سلاحی در برابر اولین مردان ساخته شدند. این موضوع هنوز در کتاب های مارتین مورد بحث قرار نگرفته است، بدین ترتیب تنها چیزی که خوانندگان کتاب های مارتین در مورد آن ها می دانند این است که به شکلی اسرارآمیز، هزاران سال پیش، از سرزمین همیشه زمستان بیرون آمدند. در کتاب های ترانه ای از یخ و آتش، بیشتر شخصیت ها هیچ دلیلی برای باور به وجود وایت واکرها نیز ندارند. بدین ترتیب، تئوری های این-دنیایی بسیاری برای منشأ وایت واکرها و اینکه دانش آن ها از کجا آمده وجود دارد. یک تئوری این است که آن ها تنها انسان هایی از مناطق دوردست بودند، از شمال بسیار سرد که به سمت جنوب آمده و توسط نگهبانان شب و استارک ها عقب رانده شدند که به نوبه خود در قالب افسانه ها، آن ها را به شکل موجوداتی شیطانی برای بزرگ نشان دادن دستاوردهایشان در مبارزه با آن ها، ابدی کردند.

۴- شکست خورده به دست آخرین قهرمان

بخش زیادی از متن داستان دیگران این است که شکست آن ها نتیجه تلاش مشترک اولین مردان و کودکان جنگل بود. این اتحاد توسط یک شخصیت افسانه ای شکل گرفت که تنها با نام آخرین قهرمان از او یاد می شود. درست همانند دیگران، این شخصی نیز بسیار رازآلود و مبهم است، اگر چه انتظار می رفت که داستان وی نیز مانند دیگران در قالب اسپین آف کنسل شده شب طولانی مورد بحث قرار گیرد، از این رو مایه تاسف است که ساخت این سریال اسپین آفی، آنطور که برنامه ریزی شده بود پیش نرفت. چیزی که در مورد آخرین قهرمان می دانیم این واقعیت ساده است که در دوران اوج شب طولانی،۱۲ نفر از اولین مردان همراه با یک اسب و سگ مورد اعتمادشان به جستجوی کودکان جنگل پرداختند. یک به یک، هر کدام از این نیروها در اثر حمله نیروهای سرد مهاجم کشته شدند، حتی سگ گروه، اما آن ها موفق شدند کودکان جنگل را پیدا کرده و در ادامه نگهبانی شب شکل گرفته و دیواری بلند برای جلوگیری از بازگشت دیگران در آینده ساخته شد.


۵- شناخته شده در خارج از وستروس

دیگران و مبارزاتشان در جریان شب طولانی با آخرین قهرمان، ظاهراً با شاهزاده موعود در ارتباط است که مهم ترین پیشگویی رمان های مارتین به شمار می آید. در حالی که دیگران صرفاً شخصیت های افسانه ای وستروسی بودند، تاثیرشان هنوز هم در سراسر دریای باریک حس می شود. در سراسر اسوس، تمدن های مختلف روایت های خاص خود را از آن دوران تاریک دارند. شخصیت ریونار (Rhoynar) که یکی از شخصیت های کلیدی در اسپین آف پیشنهاد شده ۱۰,۰۰۰ Ships دارد، می گوید که منطقه ریون به تمامی از آب تهی شده و یخ زده در تاریکی فرو رفت و این شرایط تنها زمانی پایان یافت که یک قهرمان توانست خدایان را متقاعد کند تا با هم متحد شده و ترانه ای بخوانند که روز را بازگرداند.

از همه مهم تر، آزور آهای (Azor Ahai) شخصیتی افسانه ای است که ظاهراً بشریت به را پیروزی در مقابل نیروهای شر هدایت کرده و این کار را از طریق یک شمشیر آتشی انجام می دهد که لایت برینگر (Lightbringer) نام دارد و در صورتی که دیگران بازگردند، وی بار دیگر متولد خواهد شد تا اینکار را از نو انجام دهد. دیگران ممکن است از بچه های جنگل بوده و فرستادگانی از جانب یک خداوند شیطانی تاریکی که دیگرِ بزرگ نام دارد.


۶- ملکه شب

پادشاه شب رهبری وایت واکرها را بر عهده دارد و ظاهراً در دنیای بازی تاج و تخت، او اولین وایت واکر بوده که دیگران را خلق کرده است. اما در کتاب ترانه ای از یخ و آتش، این شخصیت تاریخ متفاوتی دارد. او در واقع سیزدهمین لُرد فرمانده نگهبانان شب بوده که احتمالاً از خاندان استارک نیز بوده و ظاهراً شیفته زنی می شود که یک وایت واکر مونث بوده است، اگر چه این موضوع به شکلی واضح تایید نشده است. او پادشاه شب می شود و آن زن وایت واکر نیز ملکه او و این دو برای مدت کوتاهی دیوار بزرگ را کنترل کرده و به نام دیگران، جنایت های هولناکی را مرتکب می شوند. در بازی تاج و تخت هیچ نشان و اشاره ای به وایت واکرهای مونث دیده نمی شود اما برخی از طرفداران سریال در این زمینه تئوری پردازی کرده اند.برخی بعد از آن پایان بحث برانگیز گمانه زنی کرده اند که سرسی کشته شده و سپس بازگشته و به عنوان ملکه شب در مقابل پادشاه شب قرار می گیرد.

۷- زبان وایت واکرها

در سریال بازی تاج و تخت از زبانی به نام اسکروث (Skroth) برای اشاره به زبان وایت واکرها استفاده می شود. در رمان ها از زبان آن ها به عنوان «ترک خوردن یخ روی دریاچه ای در زمستان» یاد می شود. ظاهراً این چیزی نیست که خوانندگان کتاب های مارتین یا مخاطبان نسخه سریالی بتوانند درک کنند اما این زبان می تواند زبان جذاب دیگری در کنار دوثراکی و والیریایی باشد که امکان ترجمه دارد. علاوه بر این، در پیش درآمد بازی تاج و تخت، در حالی که سر وایمار رویس تلاش دارد با وایت واکرها مقابله کند، گفته می شود که آن ها به شکل ترسناکی شروع به خنده می کنند. اما این چیزی است که در نسخه سریالی هیچ نشانی از آن دیده نمی شود زیرا وایت واکرهای سریال کاملاً خشک و جدی و بیرحم هستند. البته خنده آن ها سرد، نیشدار و ناخوشایند است.

۸- سلاح و زره وایت واکرها

در کنار قدرت زنده کردن قربانیانشان در قالب زامبی هایی بدون عقل، دیگران قدرت فوق العاده و مهارت های مبارزه منحصربفردی دارند. سلاح هایشان از یخ خالص ساخته شده اند، اگر چه به شکل مرموزی، آنقدر محکم هستند که آهن و فولاد را خرد می کنند. نکته جالب اینکه تنها چیزی که این شمشیرها را از بین می برد، شیشه اژدها یا آبسیدین است. یک جنبه از ماهیت دیگران که در سریال بازی تاج و تخت به آن پرداخته نشد، زره شان بود. ظاهر آن ها طوری است که انگار زرهی معمولی به تن دارند اما در رمان ها، زره وایت واکرها انعکاسی و دارای قدرت استتار استو این زره ظاهراً در حال حرکت تغییر رنگ می دهد و همانند شمشیرهایشان، احتمالاً با جادویشان در ارتباط است.


۹- سوار بر عنکبوت های یخی

در حالی که اژدهایان و گرگینه ها به خاطر نقششان در داستان، در نسخه سریالی مورد توجه خاصی قرار گرفتند اما رمان های بازی تاج و تخت موجودات حیرت انگیز دیگری نیز دارد، از جمله عنکبوت های یخی غول پیکر. در افسانه هایی که راهبه پیر برای برَن روایت می کند، از این عنکبوت ها به عنوان راهور دیگران یاد می شود که به بزرگی غول هستند. از آنجا که این موجودات هنوز به شکل آشکار در کنار وایت واکرها در کتاب های مارتین دیده نشده اند، ماهیت آن ها نیز هنوز مبهم و رازآلود است. نکته اینکه شاید این موجودات نیز در قالب افسانه ها از نسلی به نسل دیگر منتقل شده باشند، اگر چه احتمالاً داستان آن ها به شکلی دیگر به واقعیت نزدیک تر است. شاید حتی این عنکبوت های یخی حیوانات واقعی نبوده و تنها ساختارهای یخی باشند که توسط دیگران و همانند سلاح ها و زره شان ساخته شده باشند.


۱۰- آن ها با خود شب و سرما می آورند

یکی از مهم ترین خصوصیات دیگران، ارتباطشان با تاریکی و آب و هوای سرد است. از آن ها به عنوان موجوداتی یاد شده که تنها در طول شب پدیدار می شوند، از گرمای نور و آتش نیز بیزارند. به گفته راهبه پیر، آن ها هر موجودی که دارای خون گرم در رگ هایش باشد را شکار می کنند. اگر چه شاید واقعیت این باشد که وایت واکرها تنها در تاریکی شب آشکار می شوند، با توجه به ماهیت افسانه ای و جادویی شان، شاید مناسب تر این باشد که بگوییم هر جه که می روند تاریکی و شب را با خود می برند. این موضوع ظهور پادشاه شب را به خوبی شرح می دهد، زمانی که حتی روشنایی روز نیز در تاریکی فرو رفته و ظاهراً خورشید غیب می شود. در نسخه سریالی بازی تاج و تخت با جزییات به این موضوع پرداخته نمی شود و بارها در طول روز شاهد حضور وایت واکرها هستیم و این خصوصیت تنها به رمان های مارتین باز می گردد.


تاج تخت
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید