Mahdi-Ghasemi
Mahdi-Ghasemi
خواندن ۲ دقیقه·۴ سال پیش

«مدز میکلسون و جریان زندگی»

«یک دور دیگر»

من منتقد فیلم نیستم و نخواهم بود؛ اما نوشتن نظر شخصی‌ام درباره‌ی یک فیلم و محتوای تصویری، همیشه جزو علاقه‌مندی‌هایم بوده است. در این متن کوتاه دوست دارم تا درباره‌ی «جریان زندگی»ایی که در فیلم Another Round 2020 وجود داشت، بنویسم.

داستان از آنجایی شروع میشود که کارگردان به ما می‌فهماند که با کاراکتر ویژه و منحصر به فردی روبه رو نیستم، بلکه بالعکس. یک شخصیت خسته کننده و بدون هیچ شور و نشاطی برای زندگی. یک معلم که صبح‌ها تدریس و شب‌ها استراحت می‌کند، بدون هیچ گونه تفریح و اخصاص دادن وقت به خانواده خویش (البته این نکته باید ذکر شود که اقداماتش از روی قصد نبوده و فقط یک زندگی ملال ‌آور، گریبانگیر او شده)

این روند تا پیشنهاد یکی از دوستانش برای «نوشیدن» ادامه میابد. پیشنهادی که نه تنها روی تدریس او در مدرسه تاثیرگذار بود، بلکه باعث بهتر شدن روابط اش در خانواده اش نیز شد.

شما در فیلم با میکلسون همراه خواهید بود. کسل کننده بودن زندگی اش را تجربه خواهید کرد و حتی با او همذات پنداری می‌کنید، چراکه هیچ شخصی در جهان نیست که حتی برای یک روز هم که شده، زندگی‌اش برایش خسته کننده نشود.

ضعف او در تدریس و عدم تمرکزش را تجربه خواهید کرد. خسته شدن دانش آموزانش از او و غمی که ماحصل عملکرد بد دانش ‌اموزانش است را نیز می‌بینید. ولی نهایتاً می‌رسید به صحنه‌ی شام تولد یکی از دوستانش و پیشنهاد نوشیدن و بالا بردن درصد الکلی که در خونش است.

زاویه دوربین به قصد طوری قرار گرفته تا روی چهره میکلسون تمرکز کند و حسرت او در «خوش بودن» را نشان دهد.
زاویه دوربین به قصد طوری قرار گرفته تا روی چهره میکلسون تمرکز کند و حسرت او در «خوش بودن» را نشان دهد.

ویتنبرگ (کارگردان) در Another Round نمی‌گوید که: «الکل مصرف کن تا زندگیت عوض شه» بلکه تلاش او در به تصویر کشیدنِ تجربیات جدید، برای احیای زندگی محبوب است. مارتین (با بازی میکلسون) چنان به شخصیت خنثی و تاثیر پذیری تبدیل شده، که حتی برای فرزندانش هم گاهی نامرئی میشود؛ در نتیجه تصمیم میگیرد تا ریسک کند، تا مصرف الکل را حتی به داخل کلاسش و بصورت مخفیانه ادامه دهد، و حتی تا جایی که حاضر شود تا به سیاه مست (Blackout) شدن برسد.

این جریان که از نامرئی بودن برای فرزندان و شاگردانش شروع میشود و درنهایت می‌رسد و صحنه‌ی رقص و پایکوبیِ انتهای فیلم. فیلم دقیقاً مانند یک ترن هوایی است. در ابتدا آرام آرام بالا می‌رود و سپس در یک لحظه هیجان و ترس را به وجودتان تزریق میکند.

برای حسن ختام دوست میدارم تا از دیالوگ فیلم استفاده کنم:

«اگر ریسک کنی نهایتا جای پای خود را از دست می‌دهی اما اگر ریسک نکنی در انتها خودت را»

پایان- مهدی قاسمی

فیلمسینماmovie
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید