ghazal.azaryan.1377
ghazal.azaryan.1377
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

چی شد؟؟

فکر می‌کنم از آخرین باری که اینجا بودم بیشتر از یک سال میگذره و نگم که چه روزهایی بر من گذشته.

با اینکه همین الانم تو یکی از پر استرس‌ترین دوره‌های زندگیم هستم در بلاتکلیف‌ترین روزهام دارم دست و پا میزنم، با خودم فکر میکنم که زمان با ما چیکار میکنه؟

خب، اگر نظر منو میخواین زمان تنهایی کار خاصی نمیکنه. در واقع زمان یک شریک بی‌نظیر داره به اسم دنیا! دنیا درست مثل یه دختر مرموز میمونه! جوان، فریبنده، در ظاهر بی نقص.... دنیا زمان رو به چنگش میگیره و با خودش میکشه به اون طرفی که دلش میخواد. دنیا با یه پیراهن و یه چرخ زدن دلربا همه چیو عوض میکنه... دنیا چه چیز عجیبیه...

دنیا کاری میکنه عاشق شی، تنفر ببخشی، گذشت کنی، انتقام بگیری....

حالا نگاه که میکنم میبینم دست فریبنده دنیا فرفره دل مارو چه زیبا میچرخونه و کی میدونه این فرفره کی قراره از حرکت بایسته و غلتی روی زمین بزنه و....تمام.

همه‌ی اون هیجانات ، عشق، نفرت و اون موج عظیم احساسات ناگهان فروکش میکنه و به زیر تلی از خاک میره...

گاها فکر میکنم فرفره عمر من چقدر دیگه قراره بچرخه؟


شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید