ما انسانها، از شَمَنهای باستانی (حکیمساحران) و بابا نوئل تا محققان که اکنون در حال مطالعه خواص سلامتی گیاهان هستند، همواره وسواس فکری عجیبی نسبت به «قارچ جادویی (Magic Mushroom)» داشتهایم. قارچها احتمالا از کهنترین گیاهانی هستند که روی زمین روییدهاند. قدمت قارچها به بیش از ۲ میلیارد سال قبل بازمیگردد. در طی این زمان، باورهای مختلفی در مورد این گیاهان شگفتآور بهوجود آمده؛ از هراس تا حس شگفتی یا هر دو با هم.
برخی از قارچهای باستانی قبل از اینکه درختان روی کره زمین سبز شوند، گاه تا ۹ متر ارتفاع داشتند. همین حالا قارچهای غولپیکری در جهان وجود دارند. بهعنوان مثال، قارچ عسلی در رشتهکوه بلو در اورگن آمریکا، ناحیهای به وسعت ۹۶۵ هکتار را فراگرفته و ممکن است بزرگترین موجود زنده کره زمین باشد. بعضی از قارچها شبتاب هستند و قارچهایی داریم که میتوانند حشرات را به زامبی تبدیل کنند. برخی از گونههای قارچ برای انسان کُشنده هستند و برخی دیگر که بهوفور سر سفرهها پیدا میشوند، ارزش غذایی بالایی دارند. نهایتا قارچهای جادویی داریم که روی انسان تأثیرات توهمزا میگذارند؛ شاید همین قارچهای باستانی برای اولینبار الهامبخش داستان بابا نوئل بوده باشند. اما حتی پس از قرنها تجربه، هنوز در مورد بسیاری از خواص جادویی و دارویی این قارچها، ابهامات زیادی وجود دارد.
قارچهای جادویی ممکن است الهامبخش داستان بابا نوئل بوده باشند. وقتی کمی به جزئیات داستان بابانوئل دقت کنید، پی به این موضوع میبرید. از کوتولههای پریزاد و گوزنهای پرنده تا سورتمه بابا نوئل و لباس قرمز و سفیدش و ورودش از دودکش شومینه به خانههای مردم در شب کریسمس، تماما عناصری هستند که ممکن است بیارتباط به توهمات ناشی از قارچ جادویی نباشند. طبق نظریهای، بخش زیادی از این داستان رؤیاگونه از قارچهای موسکیمول و بهخصوص از شَمَنهای سیبری نشأت میگیرد که قرنها قبل از خواص قارچهای جادویی آگاه بودند.
آمانیتا موسکاریا از دیرباز در منطقه سیبری ارزش بالایی داشته است و مصرف آن دست کم به قرن هفدهم بازمیگردد. برخی از مصارف قارچ جادویی در این سرزمین تفریحی بودند؛ ولی شمنها برای ارتباط با جهان روحانی از قارچ جادویی استفاده میکردند. درواقع تصور میشود شمنها از اواخر دسامبر (در آستانهی کریسمس) یعنی زمانیکه به دلیل بارش بالای برف، خانهها تا سقف زیر برف مدفون میشدند، از روی پشتبام قارچهای جادویی را بهعنوان هدایای مخصوص به مردم میدادند. به عقیده انسانشناسان، شمن یا کشیشانی که به سنتهای کهنتر پایبند بودند، آمانیتا موسکاریا را جمعآوری و خشک میکردند و با فرا رسیدن زمستان، بهعنوان هدیه به مردم میدادند. ازآنجاکه برف معمولا در خانهها را مسدود میکرد، دری به پشتبام باز میشد که مردم از آنجا رفتوآمد میکردند. از همینجا میتوانیم بفهمیم که ماجرای ورود بابا نوئل از دودکش شومینه از کجا نشأت گرفته است