یه تعریف اولیه برای گیمیفیکیشن (که به نظرم به فارسی ترجمه نشه خیلی بهتره !!) اینه که :
گیمیفیکیشن استفاده از ابزارها و مکانیزمهای بازی برای درگیر کردن افراد در شرایط مختلف در کسب و کارها در خارج از فضای بازی است.
جالب اینه که برایان بورک (Brian Burke)، معاونت تحقیقات شرکت گارتنر در کتاب Gamify خود (که با حمایت گارتنر منتشر شده ) تعریف متفاوتی رو بیان میکنه :
استفاده از ابزارها و مکانیزمهای بازی و اصول طراحی تجربه با هدف درگیر کردن دیجیتالی افراد و برانگیختن آنها در راستای دستیابی به اهدافشان.
این روزها استفاده از مکانیزم های بازی برای درگیر کردن کاربرها فراگیر شده و کسب و کارها در این زمینه ایده های جالبی رو ارائه میکنن.
یکی از راههای توسعه و بهبود این فرآیندها اینه که سری به نمونه های موفق در دنیا بزنیم و ببینیم برای ایجاد یک چرخه پایدار چه ایده هایی رو پیاده سازی کردن.
یکی از موفق ترین نمونه ها در این زمینه Forsquare هست .
اپلیکیشن Forsquare یک شبکه اجتماعی مبنی بر موقعیت هست که کاربرها در اون میتونن محل مورد نظر خودشون رو به سادگی و باتوجه به موقعیتشون انتخاب کنن.
اما چیزی که میخوایم دربارش صحبت کنیم چرخه هایی هست که کاربر در اونها میفته و به فعالیت کردن ادامه میده.
ما در اینجا اصطلاحا به این چرخه ها Engagement loop میگیم . ادامه و بقای این چرخه ها در گروی عملکرد درستشون هست یعنی کاربر باید در هر مرحله به اندازه کافی انگیزه داشته باشه تا به مرحله بعدی بره.
در عکس بالا میبینید که زیر عنوان هر مرحله انگیزه هایی که کاربر به واسطه اونها در این مرحله فعالیت میکنه نشون داده شده.
هر بار که کاربرها به انتهای این فرآیند میرسن دوباره از اول شروع میکنن.
این عکس خیلی جالبه!!
برای هر مرحله از سفر مشتری باید چرخه های مجزا تعریف بشه . کاربر در این چرخه ها فعالیت میکنه و در عین حال از یه کاربر newbie به expert و بعد هم master تبدیل میشه.
در واقع ما برای gamify کردن یه اپلیکیشن یا .. باید همزمان به هر دو چرخه توجه کنیم .
به عبارت ساده تر چرخه ای که برای کاربر تازه وارد جذابه ممکنه برای یه کاربر قدیمیتر یا expert جذابیتی نداشته باشه.