ویرگول
ورودثبت نام
غزل تمدن ghazal tamadon
غزل تمدن ghazal tamadon
خواندن ۶ دقیقه·۳ سال پیش

نویسندگی به سبک ارنست همینگوی

الگوهایی برای نویسندگی
الگوهایی برای نویسندگی

از بهترین الگوهای نویسندگی

قطعا کسانی که علاقمند به نویسندگی هستند مهترین و اصلی ترین کاری که باید روزانه انجام دهند مطالعه کردن است آشنایی با دیگر سبک ها و شیوه های نوشتن تاثیر عمیقی در بهبود نوشتار یک نویسنده می گذارد و حتی بهتر آن است که نویسندگان تازه کار از سبک مشخصی پیروی کنند تا زمانی که بتواند به شیوه نگارش خود دست یابند خوشبختانه الگوهای ایرانی بسیار خوبی داریم ضمن اینکه به لطف مترجمان قوی می توانیم از آثار ارزشمند خارجی نیز بهره مند شویم .

یکی از بهترین الگوها ، ارنست همینگوی می باشد که نامی آشنا در دنیای نویسندگی است آثار او مورد توجه نسلهای قدیم و جدید می باشد و سبک نگارش او خصوصا در کتاب پیرمرد و دریا مورد توجه بسیاری است.

کتاب پیرمرد و دریا جزو آثاری است که از دوران نوجوانی چندین بار خوانده ام وهر بار نثر آن را جور دیگری فهمیدم به خاطر دارم وقتی برای اولین بار در 14 سالگی این کتاب را خواندم به نظرم داستانی ساده و معمولی بود بیشتر درگیر سرنوشت پیرمرد شدم از تنهایی و فقر او ناراحت بودم ، به او و مشکلاتش فکر می کردم و از اینکه توانسته بودم کتابی از کتابخانه پدرم را بخوانم احساس غرور می کردم.

بعدها در کتابخانه خوابگاه دانشجویی ، تنها کتاب غیر دینی موجود همین کتاب پیرمرد و دریا بود ! دوباره آنرا خواندم و اینبار چون تنهایی را در شهری ، دور از خانواده تجربه می کردم ، تلاش و مبارزه جویی پیرمرد توجهم را جلب کرد و اینکه چطور در کهنسالی ، ناامیدی و فقر راهی برای زیستن پیدا می کند و فقط هدف اش یعنی صید ماهی ، برایش مهم بود !

مطالعه دوره ای کتاب ها سفارش شده بسیاری از اهل قلم می باشد من هم ، تا حدودی از این روش استفاده کرده ام ، چرا که با گذر زمان تغییراتی در دیدگاه ها ، تفکرات و سطح معلوماتمان ایجاد می گردد که باعث می شود در هر بار خوانش مجدد ، مطلب جدیدی بیاموزیم .

چند هفته پیش کتاب پیرمرد و دریا را به قصد یادگیری و فهم نثر و سبک نویسندگی ارنست همینگوی مجدد خواندم این بار به خوبی متوجه منظور نجف دریابندری مترجم کتاب درباره سبک ارنست همینگوی شدم ! هرچند داستان این کتاب همچنان برایم گیرا بود .

سبک نویسندگی ارنست همینگوی چیست ؟

ارنست همینگوی همواره دوست داشت ، نوشته هایش تا سالیان سال اعتبار داشته باشد به این سبب تلاش کرد سبکی نو ابداع نماید که در زمان های دیگر هم ارزشمند تلقی گردد و عنصر زمان شامل آن نشود سبکی ساده اما سخت و دشوار بنیان نهاد که باعث موفقیت او گردید. او ساده ، حقیقی و با حفظ اصالت متن ، می نوشت .

داستان کتاب پیرمرد و دریا روایت ساده از واقعیت زندگی سانتیاگوی ماهیگیر است ، توصیفی حقیقی از جدال پیرمردی ضعیف اما با تجربه با دریای قدرتمند و اتفاقاتی که در زمان صید ماهی برای او روی می دهد هیچگونه تزیینات اضافی ادبی موجود نیست رد پایی از نقد و نظر نویسنده دیده نمی شود نتیجه گیری هم وجود ندارد و فقط حکایت یک روز سخت ، از زندگی انسانی تنهاست .

همینگوی معتقد بود نویسنده نباید احساس خودش را در نوشتن وارد کند سالم نگه داشتن شخصیت ها و اصالت رفتاریشان مهمترین بخش قصه گویی اوست که باعث می شود ماجرا بکر و دست نخورده باشد و تصنعی و ساختگی جلوه نکند دقیقا همانی که باید باشد .

همینگوی : اگر قرار باشد ادراک خودم را به کاغذ منتقل کنم نوشته ای خام می شود چرا که من به توصیف خود پرداخته ام و بیشتر تشریح افکار خود را کرده ام تا شخصیت داستانم !

کتاب پیرمرد و دریا
کتاب پیرمرد و دریا


چرا هنوز کتاب های همینگوی خوانده می شود ؟

سبک ابداعی همینگوی باعث گردید زبان کتاب برای قشرهای مختلف مردم قابل فهم گردد و چون وقایع با جزییات بیان می شوند داستان مانند یک فیلم سینمایی قابل تصور است .

شاید در ابتداء نثر کتاب پیرمرد و دریا ساده به نظر برسد اما در اصل اینگونه نوشتن کار دشواری است بیان پیچیدگی های واقعیات در عین سادگی !

( هنگامی که باد از مشرق می وزید بوی کارخانه سل به بندرگاه می آمد ولی امروز فقط اثر محوی از بو به مشام می رسید چون که باد به سوی شمال برگشته بود و سپس خوابیده بود و در تراس هوا خوش و آفتابی بود)

در این چند خط به سادگی وضعیت آب و هوا و شرایط محیط بدون لفاظی ادبی توصیف شده ، این اشراف کامل به شرایط و جزئیات نشان از اطلاعات و تجربیات نویسنده دارد ، همین ویژگی ها باعث گردید این کتاب ارزشمند برای نویسنده آن جایزه نوبل را به همراه داشته باشد .

چطور به سبک ارنست همینگوی بنویسم ؟

چنته نویسنده باید پر باشد ، یکی از مواردی که همینگوی معتقد بود یک نویسنده باید داشته باشد، به همین خاطر برای آموختن و تجربه اندوزی ، به دل وقایع می زد تا آنجا که در جنگ جهانی اول شرکت کرد و آسیب دید با اینکه از سیاست و مسائل اجتماعی در نوشته هایش دوری می گزید اما برای تجربه اندوزی و دانستن دست به هر کاری می زد وقتی کتاب مرگ در بعد از ظهر را درباره گاو بازی نوشت تجربه ای طولانی از مسابقات گاو بازی داشت او نویسندگی را سخن پردازی نمی دانست بلکه آن را نوعی ضبط تجربه های انسانی که باید واقعی و حقیقی باشد بیان می کرد.

داشتن سبکی بدور از سیاست و نزدیک به زبان مردم کار سختی است چرا که ، کمی اشتباه و لغزش می تواند متن را به نوشته ای عامیانه و بی ارزش تبدیل کند هر چند همینگوی در این کتاب با بیان واقعیتهای زندگی پیرمردی که برای داشتن قوت روزانه خود همچنان باید تلاش کند به نوعی از سیستم اقتصادی ضعیف جامعه و از شرایط سیاسی و اجتماعی سختی که انسانهای ضعیف را محکوم به رنج و عذاب می کند خبر می دهد.

از طرفی با نشان دادن جدال پیرمرد با طبیعت برای حفظ شکارش از قدرت عصیانگری مردمی سخن می گوید که برای بقاء حاضرند معادلات طبیعت را برهم بزنند و در جایی دیگر با توصیف حملات کوسه ها بعنوان موکلان دریا به ارزشمندی طبیعت و قهر آن در برابر زیاده خواهی انسان اشاره می کند واقعیت و حقیقت در کنار هم قرار می گیرند .

بیان واقعیت به سادگی و صداقت ، بدون زواید ادبی همان چیزی است که باید از نثر ارنست همینگوی آموخت ویژگی که باعث گردیده آثار این نویسنده بزرگ آمریکایی که او را پدر ادبیات مدرن می نامند خوانندگان کوچک و بزرگ داشته باشد .

خواندن این کتاب خالی از لطف نیست و چه بهتر که با ترجمه نجف دریابندری باشد چرا که به حق تنها نویسنده ای است که می توانسته این اثر را به درستی ترجمه کند تا همانی بشود که باید.



منبع : کتاب پیرمرد و دریا ترجمه نجف دریابندری انتشارات خوارزمی سال 1363 .

از دیگر آثار ترجمه شده ارنست همینگوی : وداع با اسلحه – داشتن و نداشتن – مرگ در بعداز ظهر – مردان بدون زن – زنگها برای که به صدا در می آید – در امتداد رودخانه به سمت درختها

ارنست همینگویکتاب پیرمرد و دریاکتاب و کتابخوانی با همینگوی
آزاد می نویسم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید