دومین مبحث ما نیاز های یک ناشنوا است.
به طورمثال اگر یک ناشنوا در هتل اقامت کند، هنگام تماس پذیرش یا حتی وقوع حادثهای مانند آتشسوزی و به صدا درآمدن آژیر خطر، از هشدارها مطلع نمیشود و برای او خطرناک خواهد بود که به مناسبسازی محیطی توجه نشود واین درحالیست که اکنون هیچ هتلی برای ناشنوایان مناسب سازی نشده است ناشنوا است.
اطلاعات عمومی, منابع اطلاعاتی کمک درسی, و تفریح و سرگرمی چند نمونه از نیاز های یک ناشنوا است.
مسئولان عزیزمن از شما میخوام به ناشنوایان عزیز مون کمک کنید در عرصه های فرهنگی وارد بشن.
چرا ما برای عزیزان ناشنوا نباید دکتر مخصوص خودشون رو داشته باشیم؟
چرا ما نباید بازیگر ناشنوا داشته باشیم؟
چرا باید بیشترین آمار افسردگی در دوره نوجوانی مطلق به نوجوانان استثنایی باشه؟
از نظر من هرکس در حد توانش باید کمک کنه به عزیزان استثنایی و حالا من در مورد عزیزان ناشنوا میتوانم بهتون یه پیشنهاد بدم.
اگر معلم پایه اول و دوم ابتدایی هستید. در منار درسی که به دانش آموزان میدید حرف اشاره اش هم آموزش بدید. نمی خواد خیلی سخت گیری کنید ولی اینجوری در کنار درسی که دادید فرهنگ ناشنوایان رو در میان مردم بیشتر کردید.
اگر شما مسئول هستید. به کمک همکارانتان برای این عزیزان امکانات رفاهی و خدماتی بیشتری تشکیل دهید.
و اگر شما در خانواده خود عزیز آسیب دیده شنوایی دارید. به او اعتماد به نفس بدید و او را وادار کنید در جمع ها شرکت کند.و...
امیدوارم مسئولین متوجه مشکل جدی ناشنوایان بشن.
بدرود