فلسفه ادعا
هر انسانی صاحب ادعائی استو بواسطه همان ادعا زندگی می کند و شناخته می شود.
ادعای هر کسی همان دعای اوست در نزد کسی و یا کسانی ولی آیا کسی هم از نزد خودش و برای خودش دعا و ادعائی می کند؟
چنین موارد و انسانهایی بسیار اندکند.
ادعای اکثر انسانها عاریه ای است.
از نزد دیگران به آنان القاء شده و نیز برای دیگران است.
در واقع اکثر انسانها ظرف تحقق ادعای دیگرانند.
به ندرت کسی شهامت ادعائی از نزد خودش و برای خودش را دارد چرا که اصلا خودی ندارد.
خودیت او نیز عاریه ای است. قرضی و نذری وفرضی است و اینست که انسان به بهانه ای هیچ و پوچ می شود و از دیگران کینه می کند و احساس خیانت دارد....
منبع : برشی از کتاب دائره المعارف عرفانی ،جلد 4،صفحه 220،اثر استاد علی اکبر خانجانی