مهرهی حیاتی یک عنصر ضروری است، کسی که بخشی از عملیات را به هم متصل نگه میدارد. مهره حیاتی حرکت رو به جلو را میسازد.
رؤسایی وجود دارند که ممکن است توسط کسی که میتواند حرکت رو به حلو ایجاد کند احساس خطر کنند، اما سهامداران و مالکان و هیأت مدیرهی هر سازمانی فقط و فقط حرکت رو به جلو میخواهند. تمایز ظریفی وجود دارد. کاهش استرس رئیستان اولین گام برای آماده کردن سازمان به منظور در آغوش گرفتن تغییری است که ایچاد خواهید کرد. مهم نیست که همیشه حق با شما باشد. مهم است که همیشه رو به جلو حرکت کنید.
هر چقدر ارزش بیشتری در کار خود ایجاد کنید دقایق کمتری را صرف ایجاد ارزش میکنید. به عبارت دیگر، بیشتر اوقات عالی نیستید. بیشتر اوقات همان کارهایی را میکنید که افراد عادی انجام میدهند. اگر بخواهید چنین استعدادی شکوفا شود، شاید به میزان زیادی شاگردی کردن، کار رده پایین یا اطلاعاتی در زمینهی مورد نیاز باشد، اما از بیرون این طور به نظر میرسد که چنین هنری در لحظه ساخته میشود و نه به صورت تدریجی.
افرادی که به شما میگویند هیچ ایدهی خوبی ندارند خودشان را دست کم گرفتهاند. ایدههای ارزشمند ندارند چون روی خود سرمایهگذاری نکردهاند.
دانش عمیق همراه با قضاوت خوب ارزش بسیار دارد. دانش عمیق همراه با مهارتهای شناختی و بینشی متفاوت ارزش زیادی دارد. به ندرت پیش میآید که دانش عمیق به خودی خود کافی باشد تا شخصی را به مهرهای حیاتی تبدیل کند.
زمانی که بیل فورد فهمید شرکتش در وضعیت بدی است به سراغ این رفت که مدیر عامل جدیدی استخدام کند. بزرگترین نگرانیاش چه بود؟ «فورد جایی است که همه منتظر رهبر میمانند تا به آنها بگوید چه کار کنند».
شاید بزرگترین تغییری که آلن مولالی بعد از آمدن از بوئینگ به فورد ایجاد کرد تغییر همین فضا بود. بیل فورد، به جای استخدام شخصی با دانش عمیق در زمینهی مربوطه که دقیقاًبداند باید چه کار کند، شخصی را استخدام کرد که میدانست چطور افراد را تربیت کند تا بدون نقشه به پیش بروند.
ریگ واگنر شغل خود را در جنرال موتورز از دست داد؛ چون به همه میگفت که چه کار کنند. خیلی بهتر است تیمی تشکیل دهید که خودش بفهمد باید چه کار کند.
کار عاطفی کاریست که با احساساتتان انجام میدهید و نه با بدنتان. کار عاطفی همان کار دشوار خلق هنر، بخشنده بودن و بروز خلاقیت است. یکی از سختترین انواع کار عاطفی داشتن نگاه ژرف به گزینهی پیشرو و انتخاب یک مسیر است.
هر تعاملی که با همکارتان یا مشتری دارید فرصتی است که هنر تعامل را تمرین کنید. هر محصولی که میسازید فرصتی در اختیارتان قرار میدهد تا چیزی طراحی کنید که هرگز طراحی نشده است تا تعاملی منحصر به فرد بسازید.
سازمانهایی که میتوانند انسانیت و انعطافپذیری را به تعاملهایشان با دیگر انسانها وارد کنند پیشرفت خواهند کرد.
نترس کسی است که ریسکی عقلانی کرده و مسیر جدیدی باز میکند.
بیپروا کسی است که به مسیرهایی میرود که فقط یک احمق به سمتشان خواهد رفت.