ویرگول
ورودثبت نام
ghobadi_fahimeh
ghobadi_fahimeh
خواندن ۲ دقیقه·۴ سال پیش

خلاصه فصل یازدهم کتاب اصل‌گرایی: قدرت نه مؤدبانه

ارنست همینگوی: شهامت یعنی تحت فشار مؤدب بودن

«نه» درستی که در زمان درست گفته شود می‌تواند مسیر تاریخ را تغییر دهد.

تا به حال شده برای اجتناب از اختلاف یا کشمکش بله گفته باشید، ولی در واقع منظورتان نه بوده باشد؟

تا به حال احساس کرده‌اید آن‌قدر ترسو یا کمرو هستید که نمی‌توانید دعوت یا درخواست رئیس، همکار، دوست، همسایه یا عضوی از خانواده را از ترس ناامید کردنشان رد کنید؟

دلایل خوبی داریم که از نه گفتن بترسیم. نگرانیم که فرصتی عالی را از دست دهیم. می‌ترسیم مشکل ایجاد کنیم، اوضاع را به هم بریزیم و پل‌ها را خراب کنیم. نمی‌توانیم به ناامید کردن کسی فکر کنیم که برای‌مان محترم است و دوستش داریم. با انجام هیچ‌کدام از این کارها آدم بدی نمی‌شویم. این‌ها جزء جدایی‌ناپذیری از انسان بودن است. با این حال، کوتاهی در نه گفتن به دیگران حالا گفتن نه هر چقدر هم که سخت باشد شاید باعث از دست دادن چیزهای خیلی مهم‌تری شود. جسارت کلید حذف چیزهای غیرضروری است. اگر جسارتی نباشد، پیگیری منظم انجام کارهای کمتر چیزی جز لفاظی نخواهد بود.

وقتی نه می‌گویید، معمولاً تأثیر کوتاه مدتی روی رابطه دارد. وقتی به طور مؤثری مقاومت می‌کنیم، به دیگران ارزشمندی وقت‌مان را نشان می‌دهیم. وجه تمایز حرفه‌ای‌ها با تازه‌کارها همین است.

اصل‌گرایان قبول می‌کنند که نمی‌توانند همیشه محبوب باشند. بله، نه گفتن محترمانه، معقول و مؤدبانه شاید هزینه‌های اجتماعی کوتاه‌مدتی داشته باشد. ولی بخشی از زندگی اصل‌گرایانه درک این موضوع است که در بلندمدت، احترام بسیار ارزشمندتر از محبوبیت است.

مبهم حرف زدن به معنای مؤدبانه رفتار کردن نیست و تأخیر در گفتن نه‌ای که همان اول باید می‌گفتید فقط کارها را بسیار سخت‌تر و شنونده را بسیار دل‌خورتر می‌کند.

نه گفتن مؤدبانه به صورت مداوم کمک می‌کند مجموعه پاسخ‌های مختلفی را برای استفاده کردن در اختیار داشته باشید.

· بذار تقویم رو بررسی کنم و بهت خبر بدهم.

· اگر این کار رو بخوام انجام بدهم کدوم کارها رو از اولویت خارج کنم؟

· با شوخی نه بگویید

· نمی‌تونم این کار رو بکنم، ولی فلانی شاید علاقه‌مند باشه انجامش بده.

در محل کار، برای با آن‌که بله گفتن توانی‌تان را برای رسیدن به بالاترین حد اثربخشی در محل کار به خطر می‌اندازد، پای تعهد شما به سازمان‌تان هم وسط است. در این حالت، نه تنها نه گفتن معقول است، بلکه ضروری است. یکی از راه‌های مؤثر انجام این کار یادآوری این نکته به مافوق‌تان است که اگر بله بگوید، از انجام چه کارهایی باز خواهید ماند و مجبورشان کنید درگیر موازنه شوند.

اگر مدیرتان نزدتان آمد و خواست فلان کار را بکنید، می‌توانید بگویید، آره خوشحال می‌شم این‌کار رو در اولویت قرار بدم. برای این‌که تمرکزم رو روی این پروژه بذارم، کدوم یکی از پروژه‌های دیگه رو باید از اولویت خارج کنم؟ یا به سادگی بگویید، می‌خواهم این کارو به بهترین شکل انجام بدم و با توجه به تعهدات دیگه‌م، اگه این کارو قبول کنم، نمی‌تونم بهترین کارمو ارائه کنم.

«بله» را به کندی و «نه» را سریع بگیم.

اصل‌گراییگِرک مک‌کیونبهنام شاهنگیانمهدی مصلحینشر آموخته
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید