ویرگول
ورودثبت نام
ghobadi_fahimeh
ghobadi_fahimeh
خواندن ۲ دقیقه·۴ سال پیش

4 خلاصه فصل سوم کتاب مهره‌ی حیاتی: نهادینه‌سازی باورها: چگونه به اینجا رسیدیم؟

1.1 فرمانبردارهای معمولی

به ما آموخته‌اند که چرخ‌دنده‌ی قابل تعویض یک ماشین بزرگ باشیم.

به ما آموخته‌اند که برای سریع‌تر رسیدن به خوشبختی، مصرف‌کننده باشیم.

به ما آموخته‌اند که به کار و مشتریان‌مان اهمیت ندهیم.

و به ما آموخته‌اند که همرنگ جماعت شویم.

1.2 یافتن کارگر برای کارخانه

در سر در مدرسه‌ی محله‌تان چنین چیزی به صورت پنهانی نوشته شده بود:

«ما در این‌جا کارگران کارخانه‌های فردا را تربیت می‌کنیم. دانش‌آموختگان ما توانایی بسیار خوبی در پیروی از قوانین دارند و ما قدرت مصرف را به عنوان کمکی در راستای تأیید اجتماعی آموزش می‌دهیم.»

غیر ممکن است مدرسه‌ای را تصور کنید که سردر آن نوشته شده باشد:

«ما طریقه‌ی داشتن ابتکار و تبدیل شدن به یک هنرمند فوق‌العاده، طریقه‌ی به چالش کشیدن وضع موجود و تعامل با شفافیت را به مردم می‌آموزیم. دانش‌آموختگان ما درک می‌کنند که مصرف، راه حل مشکلات اجتماعی نیست.»

مطالبی که در مدرسه به بچه‌ها یاد می‌دهیم به قرار زیرند:

· همرنگ جماعت شدن

· پیروی از دستورات

· یادداشت‌برداری درست

· حضور روزانه سر کلاس

· عجله برای مطالعه‌ی آزمون‌ها و توجه به مهلت آن‌ها

· داشتن دست‌خط خوب

· رعایت علائم نگارشی

· خرید وسایلی که سایر بچه‌ها خریداری می‌کنند

· سؤال نپرسیدن

· به چالش نکشیدن افراد صاحب قدرت

· رفتن به دانشگاه

· داشتن یک رزومه‌ی خوب

· نیافتادن در درس‌ها

· نگفتن حرف‌هایی که ممکن است شما را سرافکنده کنند

· داشتن کمی سررشته در تمامی امور

· شرکت در تعداد زیادی فعالیت فوق برنامه

· اجازه ندادن به بقیه بچه‌ها برای صحبت راجع به شما

· رفتن به سراغ موضوع بعدی بلافاصله بعد از یادگیری یک موضوع

1.3 آن‌چه در مدرسه باید تدریس شود

فقط دو چیز باید درس داده شود:

1- حل مسائل جالب: نظیر این سؤال: حال برای گام بعدی چه کنم؟

2- رهبری: چگونه از لحاظ اجتماعی باهوش باشیم و راحت با افراد ارتباط بگیریم و عناصر لازم برای قبیله‌سازی بشناسیم.

مهره‌ی حیاتیست گادینعلیرضا خاکساران
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید