با بکارگیری قدرت ذهن دیگه چیزی بنام بیماری وجود نداره
پیشنهاد میکنم ویدئو زیر رو حتما ببینید
در اینجا میخواهم توضیح دهم که چرا ایجاد احساس متعالی می تونه تا این حد قدرتمند باشه، همانطور که قبلا گفتیم محیط به ژنها سیگنال می دهه. اگر احساس، محصول نهایی تجربه در محیط باشد این احساس است که بیان ژن رو روشن و خاموش می کنه. وقتی در مراقبه (مدیتیشن)، احساس متعالی رو در خود پرورش می دید (مانند شکرگزاری، عشق، آرامش، شادی، قدرت و ...)، در واقع دارید جلوتر از محیط به ژنهای خود سیگنال می دید. بدن بین احساسی که از تجربه ای در محیط بیرون می شود و تجربه ای که در درون خود و با ایجاد احساس متعالی به وجود می آورید، تفاوتی قائل نیست.
پس وقتی اون احساس متعالی (مانند شکرگزاری، عشق، آرامش، شادی، قدرت و ...) رو در خود ایجاد کرده و بزرگتر از اون احساس محدود کننده ای که شما رو در گذشته به دام انداخته بود، فکر میکنید، بدنتان از نظر شیمیایی خودش رو برای آینده آماده میکنه (چون فکر میکنه اون آینده همین الان در حال رخ دادن هست). به بیان دیگر، اگر مراقبه رو به قدر کافی و به درستی انجام دهید. بدن طوری واکنش نشون میده که گویی شفا یافته یا هر چیز دیگری که میخواهید در محیط تان محقق شود، از قبل محقق شده است.
این احساسات متعالی فرکانسی بالاتر (وسریعتر) نسبت به احساسات پستی مانند احساس گناه، ترس، حسادت و خشم دارند. و چون تمام فرکانسها با خود اطلاعات حمل میکنند، وقتی فرکانس مون رو تغیییر بدیم، انرزِی مون هم تغییر داده ایم. این انرژی جدید میتونه اطلاعات جدیدی حمل کنه – یک آگاهی جدید یا مجموعه ی جدیدی از مقاصد و افکار. هرچه احساس مربوطه متعالی تر باشد، فرکانس سریعتر بوده و شما احساس انرژی بیشتری برای ایجاد یک میدان منسجم انرژی، دور شدن از بیماری و نزدیک شدن به سلامتی (ویا بهتر بگم، برای سیگنال دادن به هر ژنی که بخواین) در اختیار خواهید داشت. از سوی دیگر وقتی احساسات شما محدود کننده باشند، فرکانس پایین تری دارند و شما بیشتر احساس ماده بودن خواهید کرد— و در نتیجه زمان بیشتری برای ایجاد تغییر در زندگی مورد نیاز خواهد بود.
بذارید مثالی براتون بیارم، اگر در نقطه ای از گذشته تون در اثر رویدادی که بار عاطفی بالایی داشته دچار شوک شده اید، مورد خیانت واقع گردیده اید و یا آسیب دیده اید و احساساتی مانند رنج، اندوه و یا ترس در شما ایجاد شده، به احتمال زیاد این تجربه به شیوه های مختلف بر وضعیت زیستی بدنتون اثر گذاشته. همچنین ممکنه ژنهایی در اثر این تجربه فعال شده باشند که مانع شفا یافتن شما شوند. پس برای اینکه بیان ژن بدن خوتون رو عوض کنید، احساس درونی ای که ایجاد میکنید باید از احساس ناشی از اون تجربهی بیرونی بزرگتر باشد. انرژی قدرت بخش شما و بزرگی الهام شما باید فراتر از رنج و اندوه باشه. در این صورت شما میتوانید محیط درونی بدنتون رو تغییر بدید، میتونید ژنهایی مسئول سلامتی رو فعال کنید و از فعالیت ژنهای بیماری زا بکاهید. هرچه احساس ژرفتر باشه، درهای ژنتیکی بدنتون رو محکم تر میزنید و بیشتر به این ژنها پیام میدید که ساختار و عملکرد بدنتون رو عوض کنند.
دوستان میتونم این رو براتون ثابت کنم، در یکی آزمایشات بیان ژن در نمونه های تصادفی از افراد اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که شرکت کنندگان توانسته بودند با تغییر حالت درونی خود، بیان هشت عدد از ژنهای خودشون رو تغییر دهند.
عملکرد این ژنها متنوع بود. این ژنها در نوروژنز نقش دارند، یعنی در رشد نورنهای جدید در پاسخ به تجربه های جدید و یادگیری؛ در محافظت از بدن در برابر عوامل مختلفی که سبب پیری سلولها می شوند، نقش دارند؛ در تنظیم ترمیم سلولی و در توانایی انتقال سلول های بنیادی به محلهایی که برای ترمیم بافت آسیب دیده و فرسوده به آنها نیاز است، نقش دارند؛ در ایجاد ساختارهای سلولی خصوصا اسکلت سلولی (چارچوب ملکولهای مستحکمی که سلولها شکل و قالب میدهند) نقش دارند؛ در از بین بردن رادیکالهای آزاد و لذا در کاهش اکسیداتیو (مربوط به پیری و مشکلات عمده ی سلامتی) نقش دارند؛ و به بدن کمک مکنند سلولهای سرطانی رو شناسایی کرده و از بین ببرد و به این ترتیب از رشد تومورهای سرطانی پیشگیری کند. در بهبود زخمها، نمو استخوانها و بازسازی غضروف و سایر انواع بافت پیوندی، نقش دارد؛ همچنین در سلامت بافت جفت و عملکرد تیروئید، نقش دارد. فعال کردن ژنهای نوروژنز بسیار مسئله قابل توجهی است چون بیشتر وقتی که کسانی که در حال مراقبه عمیق هستند، آنقدر در دنیای درونی تخیلات خود حضور دارند که مغزشان واقعا باور میکنه آنان در یک رویداد واقعی حضور دارند.
من به شما قول میدم با تمرین روزانه و تکرار مراقبه و تصویرسازی ذهنی و ایجاد این احساس متعالی و حالتهای جدید در خود، این احساسات نامحدود به خود جدید و نرمال شما تبدیل خواهند شد. مغزتان به افکار متفاوتی خواهد اندیشید که با احساسات متعالی برابر هستند. در نهایت با پذیرش این احساسات نامحدود بجای احساسات محدود و با درک این قضیه که شما دارید به ژنهای جدید سیگنال میدید و پروتئینهای جدیدی میسازید (که مسئول تغییر ساختار و عملکرد بدنتان هستند)، میتوانید معنای بیشتری به کارتان بدید. این کار منجر به تقویت عزم شده و نتایج بهتری یه شما خواهد داد.
این یک واقعیت علمیه که ما تنها از 1.5 درصد دی ان ای مان استفاده میکنیم. مابقی آن بی استفاده است. طبعت هیچگاه چیزی را که قرار است از آن استفاده کند، هدر نمی دهد. به عبارت دیگه، اگر دی ان ای اضافی وجود داره، این امر باید دلیلی داشته باشه—در غیر اینصورت حکمت لایتنهای طبیعت طی تکامل اون رو از بین میبرد (چون قانون جهان اینه اگر از چیزی استفاده نکنی، اون رو از دست میدی). پس میتوان ژنها رو گنجینه ای از قابلیتها در نظر گرفت. بینهایت ترکیب ژنی وجود دارد که میتواند با استفاده از آن ژنهای خفته بیان شود. این ترکیبها منتظرند تا شما فعالشان کنید. ژنهایی برای داشتن یک ذهن نخبه، طول عمر، عظم استوار، قابلیت شفا یافتن، داشتن تجربه های عرفانی، بازسازی بافتها و اندام ها، فعال کردن هورمونهای جوانی و افزایش انرژی و شادابی، حافظه تصویری و انجام کارهای غیر عادی وجود دارد.
تمام اینها برابر تخیلات شماست. اگر شما قبل از محیط به یکی از این ژنها پیام دهید، بدن با بیان کردن ژنهای جدید و ساختن پروتئینهای جدید برای تجلی یک زندگی بهتر، قابلیتهای بزرگتری رو شکوفا میکنه. پس از شما میخوام در حین شرطی کردن بدن نسبت به ذهنیت جدید، احساسات متعالی رو حس کنید، بدانید که وقتی احساس مورد نظر رو پذیرا شدید، دارید درهای ژنیتیکی خودتون رو میزنید. پس شما رو دعوت میکنم که تسلیم این فرایند بشین و بطور کامل در این تجربه درگیر شوید و به قدرت درون خودتون پی ببرید. برای دریافت آموزشهای قدرت ذهن و بالابردن ارتعاش و فرکانس بدنتون میتونید از اینجا اقدام کنید.