فیلم ذهنی: تصاویر متحرکی از آینده ی شما
دوست دارید قبل از اینکه آیندتون اتفاق بیوفته خودتون اونرو ببینید؟ پس با ما همراه باشید.
قبل از اینکه بحث رو شروع کنم یه مقدمه کوتاه میگم. در واقع کلماتی که شما استفاده میکنید دو حالت دارند، یکی اینکه نشون میدن که شما به چه فکر میکنید، و یکی اینکه فکرتون رو متمرکز میکنند. پس گفتن یک چیزای خاص به روش خاص، به شما کمک میکنه که افکارتون رو تغییر بدید.
با گوش کردن و تکرار مکرر جملات تاکیدی این عبارتها به صورت یکسری عادت و الگوی ذهنی درمیان و کانالهای نورونی تو ذهن شما ایجاد میشن. حالا اگر این عبارات با تصاویر و فیلم همراه باشن (فیلم ذهنی)، اثرشون چند برابر میشه.
هر موقع شما این فیلم رو ببینید ارتعاش میفرستید. حالا اگر این بصورت پیوسته دیده بشه و تکرار بشه ارتعاش شما پیوسته میشه. و نتایج خوب خیلی زودتر براتون اتفاق میوفته. همونطور که گفتم با تکرار این فیلم و عبارات تاکیدی، کانالهای نورونی در ذهن شما رشد میکنند تا جایی که این فرآیند بصورت خودکار انجام میشه. بعد از اون زندگی واقعا شیرین و جذاب و جادویی میشه.
حالا میرسیم به فیلم ذهنی یا تصاویری از آینده ای که میخواین داشته باشید. با استفاده از این فیلم ذهنی یا Mind Movies شما قادرید زندگی آینده تون بسازید. ما از این برنامه در کنار فیلمهای زیبابین استفاده میکنیم. فیلمهایی که در ابتدای فیلم ذهنی هستند و ابتدا شما رو به حالت خلسه میبرند. و بسته به این که بخواهید چه چیزی در زندگی خودتون ایجاد کنید، فیلمی در رابطه با آینده ی خودتون دارید و شما را در برابر تصاویر و نوشته های بخصوص و اطلاعاتی قرار میده که به شما در تحقق آنها کمک میکنه، درست مانند متونی که روی آگهی های بازرگانی نشون داده میشه.
خواسته ی شما ممکنه شفای بیماری و داشتن سلامتی، تقویت سیستم ایمنی، ایجاد شغل جدید، دستیابی به فرصتهای جدید، سفر کردن به جاهای مختلف دنیا، دستیابی به وفور نعمت، یافتن شریک جدید زندگی، دستیابی به تجربههای عرفانی و غیره باشه. هدف از این فیلم اینه که به افراد یادآوری کنه که میتونن رویاهای خود را تحقق بخشند، امور غیر عادی را خلق کنند و ماوراء طبیعی باشند.
اهداف این فیلم را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد:
1. کمک به افراد در دستیابی به نیت مشخص راجع به چیزی که میخواهند در آینده خلق کنند؛
2. برنامه ریزی ذهن خودآگاه و نیز ذهن ناخودآگاه برای آیندهی جدید؛
3. تغییر مغز و بدن طوری که به نظر برسد آینده از قبل تحقق یافته؛ درمان بیماریها و رسیدن به سلامتی، رسیدن به موفقیت و ثروت
4. پیوند دادن مکرر تصاویر و عکسها با موسیقی های زیر آستانه ای با فرکانس مشخص، برای ایجاد شبکههای عصبی جدید در مغز شما و شرطی سازی عاطفی بدن شما نسبت به ذهنیت جدید. این بهتر راهی است برای به خاطر سپردن آینده.
فناوری فیلم ذهنی Mind Movie را دو شریک به نامهای ناتالی و گلن لدول از کشور استرالیا تأسیس کردند. این دو نفر فقط بنیان گذار این شرکت نیستند بلکه نمادی از قابلیتهای آن نیز هستند. و اونها تونستند با فیلم ذهنی ای که ساخته بودند به تمام اهداف خودشون برسند.
همونطور که گفتم شما قبل از تماشای فیلم ذهنی خود، ویدئوی زیبابین را تماشا میکنید،چون این کار به شما کمک میکنه حالتهای خلسه ی آلفا و تتا را با چشم باز ایجاد و حفظ کرده و درهای بین ذهن خودآگاه و ناخودآگاه رو باز کنید.
این امر به این دلیل حائز اهمیت است که هرچه افراد در حین استفاده از فیلم ذهنی خود تلقین پذیرتر باشند، احتمال اینکه تحلیلی عمل کنند و افکار درونی آزار دهنده مانند اینکه چطور اتفاق میافتد؟ یا غیرممکن است! یا پول این کار را از کجا بیاورم؟ یا دفعه ی قبل که نشد، این دفعه چرا بشه؟ به ذهنشون هجوم بیاره، کمتر میشه.
فیلم زیبابین فرد را به خلسه برده و ناخودآگاه رو برای برنامه ریزی باز میکنه و برنامه چیزی نیست جز فیلم ذهنی. فیلم ذهنی ذهن ناخودآگاه فرد رو درست مانند آگهیهای تلویزیونی، اما به شیوهای مثبتتر، نامحدودتر و سازندهتر برنامه ریزی میکنه.
وقتی افکار مغز ما ساکت بشه، ذهن خودآگاه دیگه اطلاعات ورودی را تحلیل نمیکنه. در نتیجه هر اطلاعاتی که در این حالت در معرضش قرار بگیریم بصورت مستقیم وارد ناخودآگاه میشه. درست مانند وقتی که چیزی را ضبط و ثبت میکنیم تا بعداً بصورت خودکار اجرا بشه، در اینجا نیز برنامهی جدیدی رو در ذهن ناخودآگاه ثبت میکنیم.
تحقیقات بسیار در طی چند سال اخیر نشان داده است که نیمکره ی راست و چپ مخ چه ارتباطی با هم دارند. نیمکره ی راست مسئول پردازش تفکر فضایی، غیرخطی، انتزاعی و خلاق است؛ اما سمت چپ مسئول پردازش تفکر منطقی، عقلانی، خطی، منظم و ریاضیاتی است. اما تحقیقات جدید نشان میدهد که نیمکره ی سمت راست بداعتِ شناختی و سمت چپ روتینهای شناختی را پردازش میکند. این یعنی وقتی چیزهای جدید را میآموزیم، نیمکره ی راست فعالتر است و وقتی آموختههای جدید به روتین تبدیل میشوند، در نیمکره ی چپ ذخیره میگردند.
اکثر افراد از نیمکره چپ مغز خود دستور میگیرند، چون عادتها و برنامههای خودکاری که حفظ کردهاند، در درونشان حک شده است. به همین دلیل است که زبان در سمت چپ ذخیره میشود چون روتین است. میتوان گفت نیمکره ی راست قلمروی ناشناخته هاست و نیمکره ی چپ قلمروی شناختها. پس منطقی است اگر بگوییم که نیمکره ی راست رمانتیک، خالق و غیرخطی است، اما نیمکره ی چپ منظم، منطقی و ساختارمند است. این فرایند پردازش دوگانه را در حین تماشای اسکن آنی مغز افراد مشاهده شده است.
چون جریان الگو در الگوی اشکال فراکتالی هندسی زیبابین شبیه هیچ کس، هیچ چیز، هیچ جا و هیچ زمانی نیست؛ الگوهایش طوری طراحی شدهاند که از شبکههای ادراکی و مراکز تداعی مغز که با اشخاص، جاها، اشیا و زمانهای آشنا ارتباط برقرار میکنند، عبور کنند. الگوهای هندسی باستانی آن بازتابی از تکرار الگوهای فراکتالی طبیعت است؛ و لذا مراکز پایینی مغز را فعال میکند.
به همین دلیل است که نمیتوانید وقتی به زیبابین نگاه میکنید خاله فلانی، دوچرخه ی سال ششم و یا خانهی دوران کودکیتان را ببینید – چون مراکز تداعی مرتبط با خاطرات را که بطور عمده در نیمکره ی چپ مغز قرار دارند، فعال نمیکنید. وقتی از تفکر و تحلیل دست بر میدارید و وارد الگوهای امواج مغزی آلفا و تتا میشوید، فعالیت بیشتری در نیمکره ی راست رخ میدهد. اگر نیمکره ی چپ در حوزهی شناخته ها عمل کرده و نیمکره ی راست در حوزهی ناشناخته ها فعالیتکند، آنگاه با افزایش فعالیت نیمکره ی راست، شما در برابر آفرینش چیزهای جدید و ناشناخته گشوده تر خواهید بود.
موسیقی متن زندگی آینده ی شما
موسیقی میتواند خاطره ی زمان و مکان خاصی را در زندگی ما به یادمان بیاورد. به همین دلیل است که دیک کالرک میگوید. موسیقی مانند آهنگ پس زمینه ی زندگی شماست وقتی یک آهنگ نوستالژیک شروع به نواختن میکند، مغز شما تصاویر زمانها و مکانهای خاصی را به یاد می آورد و این تصاویر شما را به تجربهی افراد و رویدادهای متفاوت وصل میکند. از نظر عصب شناختی، آهنگ در نقش یک سرنخ بیرونی ظاهر میشود و مجموعهی خاصی از شبکههای عصبی را در مغز روشن میکند. بخاطر تداعی، این پدیده خاطره ی تداعی گر نام دارد. شما تصاویری را در ذهن خود میبینید که در گذر زمان منجمد و بیحرکت ایستادهاند.
اگر خاطره ی آهنگ را فراتر برده و واقعاً حسش کنید، درونش غرق شوید و حتی با آن بخوانید و برقصید، ممکن است متوجه شوید که احساسات متناظر با خاطراتتان در سراسر بدنتان به حرکت در میآیند. به احساسی که قبل از ورود به میدان در هنگام مهمترین بازی عمرتان تجربه کرده اید، هر یک از این خاطرات قویاً با احساسات و عواطف شما عجین شد است. وقتی آن احساس را با ژرفای کافی حس کنید، شما را به انرژی گذشته وصل میکند و هر چه واکنش عاطفی تان قویتر باشد، خاطره بزرگتر خواهد بود. وقتی آن خاطره را حس و تجربه کردید، گذشته تان زنده میشود، در ذهن خودتان فوراً زمان را طی کرده و به آن تجربه منتقل میشوید.
بدن شما درست مانند گذشته، از حالت استراحت خارج میشود و باعث میشود شما همان احساسات گذشته را حس کرده و همان سطح ذهنی سابق را که با خاطرهی گذشته تان مساوی است، تولید کنید. در آن لحظه تمام حالت وجودی شما در گذشته قرار دارد.
خاطرات بلند مدت زمانی قویتر هستند که دامنهی احساسات مرتبط با آنها وسیعتر باشد. پس اگر بتوانید فیلمی از آینده تان بسازید و آن را با آهنگی همراه کنید که شما را تشویق و ترغیب میکند، طوری که شما را از حالت استراحت خارج کرده، حالت وجودیتان را تغییر دهد و شما را به انرژی خاطرات آینده تان وصل کند، چطور؟ اگر آهنگ موسیقی متن زندگی شما باشد، درست همانطور که برخی آهنگها شما را به گذشته میبرد، آیا نمیتوانید آینده تان را به همین شیوه به زندگی کنونی تان وارد کنید؟
در اینجاست که فیلم ذهنی وارد عمل میشود. اگر تصاویر قدرتمند و تکان دهندهی آینده را کنار هم بچینید، کلمات و عبارتی را برای تقویت محتوا اضافه کنید و سپس آنها را با احساسات متعالی و موسیقی ترغیب کننده ترکیب کنید، آنگاه میتوانید خاطرات بلندمدتی را ایجاد کنید که وضعیت زیستی شما را از گذشته بیرون آورده و به آینده میبرند. به عبارت دیگر، تصاویر احساساتی را برمیانگیزد که به تجربیاتی که میخواهید در آینده داشته باشید، ربط دارند.
اگر به موزیک ویدئوی مورد علاقه تان و یا به صحنه ای از اجرای موزیکال مورد علاقه تان فکر کنید، به احتمال زیاد تمام کلمات آهنگ و نیز تصاویر متناظر با هر نُت، بیت، ملودی و هارمونی را از حفظ میدانید. به احتمال زیاد، قدرت این ترکیب خاص، زمان و مکان خاصی از زندگی شما را تداعی میکند که مملو از افراد، احساسات، عواطف و تجربیات خاصی بوده است. این دقیقاً همان کاری است که شما با فیلمهای ذهنی انجام میدهید؛ با این تفاوت که به جای به یاد آوردن گذشته، شما دارید خاطراتی از آینده میسازید.
اگر آهنگ خود را به قدر کافی در حین تماشای تصاویر آینده شنیده باشید، آیا ممکن نیست که وقتی آهنگ را بدون فیلم ذهنی خود بشنوید، بصورت خودکار به تصاویر این آیندهی جدید منتقل شوید، درست همانطور که به گذشته میرفتید؟ با تکرار و تمرین نه تنها احساساتی را تجربه میکنید که شما را به خاطرات آینده وصل میکنند، بلکه همچنین وضعیت زیستی بدنتان نیز با آینده همسو میشود.
شما قبلاً یاد گرفتهاید که چرا چنین میشود: اگر بدن ذهن ناخودآگاه باشد و تفاوت بین تجربهی ایجاد کنندهی احساس و احساس ساخته ی فکر شما را نداند، بدن در لحظهی حال باور میکند که دارد آن واقعیت آینده را تجربه میکند. از آنجا که محیط به ژنها سیگنال میدهد و عواطف نتیجهی تجربیات ما در محیط هستند، اگر احساسات مرتبط با رویداد را قبل از تجربهی واقعی رویداد مربوطه در خود ایجاد کنید، بدن شما در واکنش به این کار تغییر کرده و در زمان حال از نظر زیستی با آینده تان همخوانی پیدا میکند. چون تمام ژنها پروتئین میسازند و پروتئینها مسئول ساختمان و عملکرد بدن هستند، پس بدن از نظر زیستی تغییر یافته و طوری میشود که انگار آیندهی شما محقق شده است.
از آنجا که فناوری Mind Movie چندکاره است، میتوان برای مقاصد مختلف و در محیطهای مختلف از آن استفاده کرد. این فناوری نه تنها برای ایجاد رابطه، ثروت، سلامتی، شغل و سایر چیزهای مادی به کار میرود، بلکه همچنین میتواند به کودکان و نوجوانان کمک کند که ویژن آیندهی خود را ایجاد کنند تا کنترل بیشتری بر زندگی خود داشته باشند. جوانان زیادی بخاطر سرعت بالا، فشار و مقتضیات رسانههای اجتماعی و جامعه ی مدرن خود را میبازند.
خودکشی یکیاز اصلیترین عوامل مرگ نوجوانان آمریکایی است؛ بنابراین بنیان گذاران Mind Movies از این تکنولوژی در مدارس استفاده کردهاند تا به نوجوانان کمک کند آیندهی روشن و مطلوبی برای خود متصور شوند.
در شرکتها نیز برای تشکیل تیم و آرمان سازی از Mind Movies استفاده میشود. کارآفرینان از این برنامه برای توسعهی کسب و کار، ساختن بیان مأموریت و تعیین راهبرد و ایجاد برنامهی کسب و کار استفاده میکنند. تصور کنید که تیم با انگیزههای از افراد نه تنها بیان مأموریت خود را خوانده و درک میکنند، بلکه همچنین آن را بصورت پویا و تصویری میبینند قبل از اینکه تحقق پیدا کند.
شفا یافتن تلفیقی حوزه ی دیگری است که از این فناوری برای کمک به بیماران استفاده میشود. فیلم ذهنی در این حوزه به بیماران کمک میکند تا سالمترین نسخهی خود را تصور کنند؛ در فرایند شفا و درمان به آنها کمک میکند؛ و آنها را یاری میدهد تا بتوانند سبک زندگی جدید خود را حفظ کنند. از جمله موسساتی که از فیلم ذهنی در این حوزه استفاده میکنند، میتوان به مراکز ترک اعیتاد و بازتوانی اشاره کرد که به بیماران کمک میکنند آیندهی بعد از بازتوانی خود را بصورت مشخص و دقیق در ذهن خود ببینند. Mind Movies همچنین به بیکاران کمک کرده است که شغل پیدا کنند و زندگی پربار و آینده محوری برای خود و خانوادهشان بسازند.
همانطور که میبینید کاربردهای این فناوری بیپایان است. فارغ از اینکه چه استفادههای از فیلم ذهنی میشود،قدرت این برنامه در این نهفته است که به افراد امکان میدهد هر روز انتخابهای ضروری، رفتارهای جدید و احساسات مد نظرشان را به خود یادآوری کرده و با این کار واقعیت جدیدی برای خود بسازند. وقتی این احساسات و رفتارها را در ناخودآگاه خود برنامه ریزی کردید، میتوانید اعتیادتان به عادات قدیمی، سبک زندگی آشنا و واکنشهای ناخودآگاه را ترک کنید. فقط به خودتان بستگی دارد که وقتی تکههای جورچین آینده تان را کنار هم میگذارید، چقدر خالقیت به خرج دهید.
فیلم ذهنی را هر وقت که تماشا کنید خوب است، اما توصیه میکنم این کار را اول صبح یا آخر شب قبل از خواب انجام دهید، چون در این دو زمان انسان بیشترین تلقین پذیری را دارد. اگر بلافاصله بعد از اینکه بیدار شدید، آن را تماشا کنید، روزتان را مثبت شروع کرده و روی خواسته تان در آن روز و نیز در آینده تمرکز بیشتری خواهید داشت. اگر قبل از خواب آن را تماشا کنید، ذهن ناخودآگاه تان میتواند در زمان خواب به آن فکر کند، بدن و ذهنتان را با آینده تان همسو کند و راهکارهایی پیدا کند که سیستم عصبی خودمختار در زمان خواب آنها را پیاده میکند. هر وقت به انگیزه نیاز داشتید و یا لازم بود به انتخاب متفاوتی دست بزنید، میتوانید از آن استفاده کنید.
نکتهی کلیدی این است که وقتی به تماشای آن مینشینید، باید کامالً حاضر باشید. از زمانی که از Mind Movies استفاده میکنیم، دیدهام که شاگردان خانههای جدیدی خریده و خانمهایی را فروختهاند که سالها در بنگاههای املاکی بدون مشتری مانده بودند. سفرهای تعطیلاتی ناگهان جفت و جور شده و روابط جدیدی از صفر ایجاد شدهاند. افراد زیادی داستانهای وفور نعمت، آزادی، شغل جدید، ماشین جدید، شفا یافتن، رهایی از مشکلات غیر قابل تحمل وتجربههای عمیق عرفانی خود را برای ما تعریف کردهاند؛ تجربههایی که برای همیشه فرد را تغییر دادهاند. اما این نه سحر است و نه جادو. فقط باید یاد بگیرید که یک آفرینندهی آگاه باشید یاد بگیرید که چطور با تقدیر خود همسو شوید.
فیلم ذهنی را میتوان به دستگاه راداری تشبیه کرد که آینده را ردیابی میکند. در این صورت میتوان گفت وقتی بصورت مکرر در قلب و ذهن خود به آینده سر میزنید، افکار، انتخابها، کارها، تجربههای و احساساتی که بین واقعیت کنونی و واقعیت آینده تان تجربه میکنید، اصلاحات مسیر هستند و شما را به سمت هدف میبرند. هر قدرت آینده را بیشتر با نیت، توجه، انرژی و عشق خود زنده نگه دارید، بیشتر به مثابه واقعیت تحقق خواهد یافت، چون شما در این روش، آینده را درست همانطوری به خاطر میآورید که گذشته را به ذهن خود سپرده اید. در نتیجه وظیفهی شما این است که مدام عاشق تصور خود از آینده شوید، انرژی تان را حفظ کنید و اجازه ندهید شرایط (محیط)، نگرشهای نهادینه شده، احساسات منفی آشنا یا عادات ناخودآگاه، شما را از اهداف خود دور کند.
آنچه باعث میشود این فناوری تا این حد عمیق و ژرف باشد این است که ما با استفاده از آن واقعیت را بر حسب شناسایی الگو درک میکنیم، یعنی بر حسب پیوندهای میان شبکههای عصبی موجود در مغزمان و اشیا، افراد و مکانهای محیط بیرون. برای مثال وقتی شما کسی را میبینید که او را میشناسید، شبکههای عصبی مغزتان بلافاصله خاطرات و تجربیات مرتبط با او را یادتان می آورند. اما اگر کسی در مغز شما حک نشده باشد، او را نخواهید شناخت.
اگر قبل از تحقق آینده تان، سخت افزار لازم (آشنایی با تصاویر، افکار و احساسات فیلم ذهنی) را در مغز خود نصب نکرده باشید – یعنی اگر معماری عصبی لازم را در مغز خود نداشته باشید – چطور میتوانید همسر، شغل، خانه و بدن جدید خود را بشناسید؟ اینطور به قضیه نگاه کنید: شما نمیتوانید یک فایل وُرد را روی رایانهای خود باز کنید، مگر اینکه از قبل نرم افزار مایکروسافت آفیس را نصب کرده باشید.
اگر نتوانید احساسات واقعیت آینده را حس کرده و انرژی آن را ایجاد کنید، ممکن است نتوانید هنگام تحقق آن تجربهی ناشناختهای آینده آن را شناخته و به آن اعتماد کنید. دلیل این امر این است که انرژی و حالت احساسی شما با آن تجربه همسو نیستند و بنابراین بجای احساس دانستن و یقین، احساس ترس و تردید میکنید.
بسیاری از شاگردان سطح بالا گفتهاند که دارند روی فیلم ذهنی سوم، چهارم و حتی پنج خود کار میکنند، چون تمام محتوای فیلمهای قبلی تحقق پیدا کرده است. داستان آنها هر چه باشد، همیشه یک وجه مشترک دارد: آنها بدن را آموزش دادهاند تا در مسیر پیشروی به سمت آیندهی مورد نظرشان از ذهن پیروی کند. این کار عقلانی به نظر میرسد چون اگر وقت خود را صرف مطالعه، حفظ کردن و ایجاد پیوندهای عصبی با آینده تان کرده باشید، توجه خود را به آن معطوف کردهاید.
همانطور که تا کنون متوجه شدهاید، توجه به کجا برود، انرژی هم همانجا میرود. به شکل رنگی پایین نگاه کنید. این شکل مثالی از فعالیت مغزی یکی از شاگردان در حین تماشای فیلم ذهنی است. حجم زیادی از انرژی در مغز او وجود دارد، چون کامالً درگیر آن تجربه شده است.
شکل A تصویر سه بعدی مغز (تماماً قرمز) فرد دیگری را نشان میدهد و بیانگر این است که تقریباً تمام مغز وی در حالت تتا قرار دارد. بیضی قرمز سمت راست نشان میدهد که مغز در حالت تتا اندازه گیری شده است. پایین شکل A اسکن مغز فردی را نشان میدهد که در حین نگریستن به دستگاه زیبابین، امواج مغزی متفاوتی دارد. ناحیه های قرمز و نارنجی که با فلش آبی در سمت راست هر یک از مغزها مشخص شده است، نشانگر حجم بالایی از فعالیت در امواج مغزی دلتا، تتا، آلفا و بتا است.
وقتی این شخص به صحنهای از فیلم ذهنی اش در حین مراقبه بُعد بخشید، طبق گفته ی خودش تجربه ی حسی تمام عیاری را بدون استفاده از حواس فیزیکی از سر گذراند. در شکل B میبینیم که مغز او در حالت بتای بالا و گاما قرار داشته و منسجم است. انرژی مغز وی حدود 230 واحد از حالت عادی بیشتر است. فلش قرمز شکل B نشان میدهد که در حین گذار او از بتای بالا به گاما، مقدار زیادی انرژی وجود دارد. فلشهای آبی نشان میدهند که در مغز وی انسجام بالایی حاکم است. شایان ذکر است که او نمیتواند مغزش را مجبور به این کار کند. بلکه این تجربه دارد برای وی رخ میدهد.
دوستان عزیز برای همین منظور ما فیلم ذهنیه جذب ثروت و فراوانی و همچنین فیلم ذهنیه شفا و سلامتی رو که ترکیبی از فیلمهای زببابین و فیلم های تجسم سازی ذهنی همراه با موسیقی زیر آستانه ای جهت هم فرکانسی بدن با خواسته مورد نظر هست رو ساختیم و شما میتونید روزانه ببینید و با تجسم سازی ذهنی به خواسته هاتون برسید. اگر دوست دارید آیندتون رو تجربه کنید و اگر میخواهید به اون برسید و تمایل به دریافت این فیلمها هستید میتونید از اینجا اقدام به دریافت آنها کنید